داریوش فقط یک خواننده پاپ است| درباره هیاهوی مواضع سیاسی اقبالی در فضای مجازی
داریوش اقبالی پیه حمله جنونآمیز سلطنتطلبها را به جان خرید
هفت صبح| در هلهله زشت سلبریتیهای مهاجر از ایران برای اسرائیلیها باز هم یک صدای متفاوت بلند شد. داریوش اقبالی پیه حمله جنونآمیز سلطنتطلبها را به جان خرید و در میانه کنسرتش در شهر وین اتریش در مورد این هیستری طرفداری از مداخله خارجی در ایران در میان سلبریتیهای آن سوی آب هشدار داد. راستش جو گیر نیستم.
داریوش یک خواننده خوش صدای دهه پنجاهی است که چند ترانه دوپهلوی ضد حکومتی در دهه پنجاه خواند اما به زندان افتاد و رفت زیر اخیه و بعد در دورهای با توطئه ساواک یا در پیروی از موج خطرناک فراگیری مواد مخدر به هروئین روی آورد و بهانه به دست ساواک داد تا او را دوباره بفرستند به سیاه چال. (میگویند اشرف برای بیرون آوردن او خیلی وساطت کرد اما ثابتی زیر بار نرفت)
میگویند چند بار برای زهره چشم گرفتن از او بعد از کتک زدنش مراسم اعدام نمایشی را هم برای او اجرا کردند. بعد که آمد بیرون سیاست را در هر برداشت و تلقی کنار گذاشت و رفت معشوقه گوگوش در سالهای بعد از بهروز شد و جایگاه خود را به عنوان خواننده محبوب سگمنت مردان در میان طرفداران جوان محکم کرد و در یکی دو فیلم پرفروش ظاهر شد و حامی گوگوش در فیلم در امتداد شب بود و بعد خودش با شهره صولتی یک ریلیشن خفیف در فریاد زیرآب زد و بعد هم که انقلاب شد رفت خارج از کشور و بر اعتیادش غلبه کرد و یکی از معدود چهرههایی است که در کارنامه چند دهه گذشتهاش ترانههای شاهکار کم ندارد و البته همیشه هم پوزیشن ضد حکومتی خود را حفظ کرد. کلا دانش سیاسی او چیزی است در حد واکنشهای غریزی مثل پرویز قلیچخانی و اتفاقا در دهه پنجاه او و قلیچخانی مهمترین سلبریتیهایی بودند که پایشان به محکمه و دار و درفش باز شده بود.
و خب او یکی از چالشهای سلطنتطلبهاست با ترانههای غمبار و سیاه او را از بانیان اتمسفر نارضایتی در دهه پنجاه میدانند که خب نمیشود اثبات کرد، از طرفی بسیاری از چهرههای مذهبی و حاکمیتی در فاش کردن اسرار جوانی خود به دلبستگیشان به یکی دو ترانه داریوش اقرار کردهاند.
مثلا عباس عبدی و یا مرحوم رسول ملاقلیپور. بهخصوص ترانه بوی گندم. در اتمسفر لسآنجلس، رقیب دوره جوانی داریوش یعنی ستار (که مدتهاست از مارکت موسیقی خارج شده و صدایش را از دست داده) به عنوان پرچمدار سلطنتطلبها دشمنی خود با داریوش را آشکار کرده بود و اقبالی هم در جواب در چند مصاحبه به انتقاد از استبداد دوره پهلوی پرداخته بود که خب درآن اتمسفر شجاعت میخواست.
به هرحال این سخنان اقبالی را باید حرفهای یک خواننده پاپ دانست و دربارهاش خیلی زیادهروی نکرد. حتی در مقام مقایسه، حرفهای میهن پرستانه اردشیر زاهدی در دهه نود در مخالفت با هرگونه مداخله خارجی ارزش بسیار بیشتری از این حرفهای داریوش داشته است. هرچه باشد نام او به خاطر چند ترانه در حافظه افکار عمومی ایرانیان به زندگی خود ادامه خواهد داد.