دیکشنری نسل جدید| همه کلمات و اصطلاحاتی که دهه هشتادیها و دهه نودیها در مکالمه و مکاتبه از آن استفاده میکنند
از اسکی رفتن و اسیدی و بورینگ تا بیاف و پارازیت ول دادن و پلانکتون و...
هفت صبح| اعتراضات سال ۱۴۰۱، باعث شد نسل جدید موردتوجه مردم و سیاستگذاران ایرانی قرار بگیرد. نسلی که عمدتا با عنوان نسل زِد شناخته میشوند. نسل زِد در ادبیات اجتماعی جهانی به متولدین سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۱۲ گفته میشود که به تقویم شمسی تقریبا میشود سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۹۲. به متولدان سال ۱۳۹۲ به بعد هم نسل آلفا میگویند. در ایران نسل زِد تقریبا برابر است با دهه هشتادیها.
این نسل، پوشش، سبک زندگی، تفریح، رفتار سیاسی و اجتماعی، شیوه درسخواندن در مدرسه و دانشگاه و بسیاری از ویژگیهای مختص خود را دارند ولی این هفته میخواهیم فقط به یک موضوع، یعنی نحوه سخن گفتن و نوشتن این نسل بپردازیم. آنها کلمات، عبارات و شیوه نگارش خاص خود را دارند که در بسیاری از اوقات باعث شده حتی پدر و مادر آنها نیز سخن آنها را متوجه نشوند.
از این رو مطلب امروز هم میتواند کمکی برای ارتباطگیری بهتر با این نسل باشد و هم یک پیشنویش از فرهنگلغات زبان مخفی این نسل. کاری که یکبار سید مهدی سمائی حدود 20سال پیش انجام داده بود و در آن زمان تلاش کرده بود کلمات و عبارات رایج در زبان نوجوانان متولد دهه70 ایران را شناسایی کند.
البته باید این توضیح را بدهیم که بسیاری از عباراتی که مورداستفاده این نسل قرار میگیرد، کلماتی نامناسب دارد که شاید استفاده از آنها در روزنامه مناسب نباشد؛ به همین دلیل، تعداد اندکی از آنها را برای کامل بودن مطلب نقل کردیم ولی به بسیاری از آنها نیز نمیتوانستیم اشاره کنیم که باید همینجا دلیل فقدان این کلمات و عبارات در این دیکشنریها را میگفتیم. کما اینکه کتاب فرهنگ لغات زبان مخفی هم در مقاطع مختلفی به صورت ممنوعه درآمد و در بازار غیررسمی به فروش میرسید.
آقاجون: نمیتوانیم بگوییم مربوط به نسل جدید است و در نسل قبلی هم به کار میرفته است. معمولا گفته میشود که فردی دارد «آقاجون بازی درمیاره» یا به فردی گفته میشود «آقاجون بازی درنیار» که به معنای این است که ادعای بزرگی نکن. معمولا به فردی جوانی که مدعی لات بودن و بزرگی است، گفته میشود.
اسکی رفتن: این یکی هم بعید نیست که یک عبارت بیننسلی باشد ولی به هرحال در نسل جدید هم استفاده دارد و به وضعیتی گفته میشود که فردی از فرد دیگری تقلید کند. مخصوصا اگر فردی یک اقدام مبتکرانه انجام داده باشد و حالا فرد دیگری بخواهد با همان کار، به موفقیت دست پیدا کند، به او گفته میشود اسکی رفتی یا اسکی نرو! برخی اوقات هم گفته میشود از روی فلانی اسکی رفتی که یعنی از فلانی تقلید کردی.
اسیدی: برخی اوقات برای اینکه روی میزان یک چیزی اغراق شود از این لفظ استفاده میشود. مثلا اگر کسی بگوید که «اسیدی بهت حال دادم» یعنی خیلی به تو لطف و توجه کردم ولی معمولا این واژه وجه منفی دارد و در مورد افراد بینمک استفاده میشود که لطیفهها یا کنایههایی استفاده میکنند که خیلی بیمزه و قدیمی باشد. نسل جدید معتقدند که شوهرخالهها و شوهرعمهها معمولا جوکهای اسیدی تعریف میکنند.
(اصغر) فرهادی: بعد از فیلم درباره اِلی که با پایان باز به پایان رسید، در صورتی که هر اتفاقی به سرانجامی نرسد و فرد متوجه نشود که در نهایت چه رخ داده است؛ از نام فرهادی استفاده میشود. مثلا وقتی که یک رابطه بدون اینکه طرفین توافقی بر تمام شدن آن داشته یا نداشته باشند، به پایان میرسد.
اُمّل: با تشدید روی حرف میم باید خوانده شود. به کسی گفته میشود که از فرهنگ جامعه روز (طرز پوشش و حرف زدن و تکنولوژیهای روز و مد روز و ...) عقب باشد.
امیر: امیر البته یکی از اسامی تقریبا مذهبی است ولی نسل جدید فارغ از این مسئله، یک تصویرسازی مختص به خود انجام داده و معتقد است افرادی که نامشان امیر باشد و معمولا هم اتومبیل ۲۰۶ سفید داشته باشند، افرادی هستند که در رابطههایی کوتاهمدت با دختران به دنبال سوءاستفاده جنسی از آنان هستند و از این رو، به افرادی که هدف از رابطه برای آنان صرفا رابطه جنسی باشد و به دنبال تعهد نباشد؛ امیر میگویند!
اِوا: برخی اوقات با لفظ «مامانم اینا» بعدش استفاده میشود و فرد میگوید: «اوا مامانم اینا» که بیشتر به لوس بودن یک فرد در برابر یک موقعیت نهچندان سخت اشاره دارد. مثلا وقتی که فردی یک واقعه ساده را به شکلی دراماتیک برای شما تعریف میکند و برای مثال بگوید فلانی در دعوا، به من چنگ زد. برخی اوقات هم با لفظ «خواهر» مورداستفاده قرار میگیرد. لفظ «اواخواهر» بیشتر به مردی گفته میشود که رفتارهای زنانه دارد.
اوپنمایند: به فرد روشنفکر گفته میشود؛ یعنی فردی که ذهن بازی دارد و بیشتر اوقات به عنوان صفتی مثبت استفاده میشود. مثلا اگر پدر و مادر فردی، خیلی به او ایراد نگیرند و در قبال رفتارهای او پرسش نداشته باشند؛ گفته میشود که این فرد، خانوادهای اوپنمایند دارد. برخی اوقات هم البته واژه بار منفی میگیرد و مثلا اگر پدر و مادری دیگر هیچ کنترلی بر رفتار فرزندشان نداشته باشد فردی میگوید: «بابا شما دیگه خیلی اوپن مایندید!» که در واقع اعتراضی است به اینکه چرا هیچ کنترلی بر رفتار وجود ندارد.
اوف: معمولا در مکاتبهها با تعداد زیادی «و» نوشته میشود، یعنی مثلا به این صورت: «اووووف» و معنای آن اعجاب و تحسین از زیبایی و کمالات است. اگر نخواهیم خیلی خود را سانسور کنیم، باید بگوییم که معمولا برای جنس مخالف هم مورداستفاده قرار میگیرد.
اوه شت و اوه مایگاد: «مجددا با کلماتی انگلیسی روبهرو هستیم. «اوه» هم در ادبیات انگلیسی و هم در ادبیات ما استفاده میشود و ادات تعجب است و در هنگام شوک، مورداستفاده قرار میگیرد. «شت» در انگلیسی به مدفوع گفته میشود و «اوه شت»، عبارتی است که نسل جدید در موقعی استفاده میکند که یک خرابکاری صورت گرفته باشد یا یک خرابکاری انجام داده باشد. «اوه مایگاد» اما در هنگامی مورداستفاده قرار میگیرد که فرد بخواهد صرفا تعجب خود را از یک وضعیت ابراز کند.
ببو گلابی: به فرد دست و پاچلفتی که توانایی انجام کاری را ندارد و توانایی تجزیه و تحلیل موقعیت را ندارد و کاری را نمیشود به او سپرد، گفته میشود.
برای واقعی: ترجمه تحتاللفظی «For Real» در زبان انگلیسی است و معنای تاکیدی میدهد. مثلا در توییتی یک دخترخانم با انتشار عکسی از خود نوشته: «برای واقعی» امروز دانشگاه بهخاطر این لباس، اجازه نمیداد برم تو. به نظر میرسد که نسل جدید این عبارت را جایگزین عباراتی مثل «واقعا» یا «راستیراستی» کرده است که پیش از این استفاده میشد.
بشر: قبلا به صورت نامودبانهای وقتی فردی در حال انجام کاری عجیب بود، خطاب به او از کلمه «هوی» استفاده میکردیم ولی حالا نسل جدید از کلمه «بشر» استفاده میکند. مثلا به دوست خود میگوید، بشر داری چیکار میکنی؟
بفرما تو، دم در بَدِ: معمولا در واکنش به فضولی افراد گفته میشود. مثلا در مترو نشستهاید و مشغول چَتکردن با دوستتان هستید اما فردی در کنار شما هست که کاملا مشرف به گوشی شماست و در حال خواندن مکالمههای شما است. در این حالت شما به کنایه میگویید: «بفرما تو، دم در بَدِ» که یعنی خجالت بکش و دست از فضولی کردن و دخالت در کار من بردار.
بورینگ: عین کلمه انگلیسی است؛ به معنای حوصلهسربر و خستهکننده. معمولا درمورد کلاسهای دانشگاه استفاده میشود یا وقتی که فردی از یک جلسه آشنایی با فردی دیگر (دیت) برمیگردد و دیگری از او میپرسد که چطور بود و او میگوید که فردی که با او آشنا شدم خیلی «بورینگ» بود؛ یعنی خیلی حوصله مرا سر میبرد.
به روح اعتقاد داری؟: وقتی فردی کاری کرده که خیلی تحسین شما را برانگیخته یا برعکس، خیلی باعث عصبانیت شما شده و میخواهید نسبت به آن واکنش نشان بدهید از چنین لفظی استفاده میکنید. در واقع فرد در اینجا برای رعایت ادب، بخش دوم مکالمه که «لعنت بر روحت» یا (....) تو روحت» است را بهجا نمیآورد و صرفا با این سوال و جواب تلاش میکند، منظور خود را برساند.
بیاف: مخفف بویفِرند یا همان دوستپسر است. (طبیعی است که این رابطه طبق قواعد شرعی موجود در کشور جایز نیست).
بیخیال: به صورت «بیخی» و «بیخیل» و «بیخیخی» هم نوشته میشود و در واقع نوعی فعل امر است؛ به اینکه خیلی به یک مسئله توجه نکن و فکرت را معطوف آن نکن. در واقع یعنی بیخیال باش.
پارازیت ول دادن: وقتی شما مشغول صحبتی باشید و فردی در میانه سخن شما وارد شود و حرف بیربطی بزند یا مدام در میانه صحبت شما اخلال ایجاد کند، آن فرد در ادبیات نسل جدید در حال «پارازیت ول دادن» است.
پسرخاله شدن: به صورت منفی استفاده میشود؛ آن هم وقتی که فردی بدون اینکه دلیلی وجود داشته باشد، با شما احساس صمیمیت کند و رفتارهایی انجام دهد که یک فرد آشنا انجام میدهد. مثلا با شما شوخی کند یا درخواستهای نامتعارف داشته باشد یا بعد از یک سلام و احوالپرسی ساده، قصد داشته باشد از شما پول قرض کند.
پلانکتون: معمولا به فردی گفته میشود که از خود بیعقلی نشان میدهد و از هوش بالایی برخوردار نیست.
پلشت: به فردی گفته میشود که آداب معاشرت یا نظافت را رعایت نمیکند و رفتارهای زشتی صورت میدهد که خارج از شئونات است. مثلا اگر فردی در میان جمع، دست در بینی خود کند، به عقیده دیگران فرد «پلشتی» است.
پلنگ: معمولا در مورد خانمها استفاده میشود و به خانمهایی گفته میشود که یا عملهای زیبایی فراوانی انجام دادند یا آرایش خیلی قابلتوجهی انجام دادهاند.
پی ام: مخفف واژه پرایوتمسیج یا پیام خصوصی است و در واقع همین پیامهایی است که ما از طریق شبکههایی مثل واتساپ یا تلگرام به یکدیگر میدهیم.
پیازم بخور! اگر فردی با اشتها و ولع در حال خوردن یک غذا باشد؛ شخصی که ناظر این ماجرا است و ادبیات نسل جدید را دارد، معمولا از او میپرسد: «خوشمزه است؟» و سپس به او میگوید: «پیازم بخور!» که در واقع نوعی انتقاد از خوردن غذا با ولع و حرص و سریع خوردن غذا به صورتی است که انگار فرد میترسد فرد دیگری غذای او را بخورد.
پیچاندن: به احتمال خیلیزیاد نسلهای دیگری غیر از نسل زِد یا آلفا نیز از این واژه استفاده میکند. معنای آن دست به سر کردن فردی است. معمولا وقتی استفاده میشود که شما قول و قراری با فردی داشته باشید ولی سر قول و قرارتان حاضر نشوید یا اینکه بخواهید مثلا به صورت جمعی به جایی بروید ولی به یکی از اعضای همیشگی گروه نگویید و او را جا بگذارید.
پیکمی: اگر فردی رفتارهایی انجام دهد که به وضوح برای جلب نظر جنس مخالف باشد؛ به این رفتارها «پیکمی» گفته میشود. پیکمی در انگلیسی یعنی مرا بردار یا مرا برگزین و در واقع از فرد انتقاد میشود که با این رفتارها، تلاش میکند به هر طریقی حتی از طریق تخریب کردن جنس خود، وارد یک رابطه شود.
سوبر: این کلمه هم انگلیسی است و در این زبان به این صورت نوشته میشود: Sober. معنایی که نسل جدید از این کلمه در ذهن دارد، کسی است که مشروبات الکلی یا موادمخدر مصرف نمیکند. آنها این کلمه را به عنوان یک واژه منفی علیه کسانی استفاده میکنند که به قول نسل قدیم «اهل چیزی نیستند» یا «پاستوریزه» هستند. البته گفته شده در زبان انگلیسی، سوبر به این معنا نیست و در واقع اگر کسی مواد مخدر یا الکل را ترک کرده باشد؛ سوبر است نه اینکه اهلش نباشد ولی خب نسل جدید خیلی به این معنای اعتقادی ندارند و برای خود معانی جدیدی خلق میکند.
کابُل را گرفتن: تصور میشود که عبارتی باشد ورای نسل جدید و نسلهای دیگر نیز از آن استفاده کنند. معنای آن، خود را به آن راه زدن است. مثلا وقتی شما فردی را ببینید که از او طلبکاری دارید و بعد او هیچ به روی خود نیاورد و به شکل طبیعی برخورد کند؛ شما به دیگری خواهید گفت که فلانی را دیدم ولی «کابُل را گرفت» یعنی اصلا به روی خود نیاورد که به من بدهکار است.
کَدی: به فردی گفته میشود که رفتارهای سطح پایینی از خود نشان میدهد یا اینکه لباس و تزئیناتی برای خود انتخاب میکند که خیلی مطابق مد روز نیست.
گِسوات: عبارت به طور کلی انگلیسی است و در میانه یک مکالمه به کار میرود. در میانه یک مکالمه طولانی اگر شما بخواهید توجه فرد مقابل خود را به ادامه سخنان خود جلب کنید، میگویید «حالا بگو بعدش چی شد؟» و نسل جدید به جای چنین جملهای از عبارت «گِسوات» استفاده میکند که به انگلیسی یعنی «حدس بزن که چه شد؟».
گیر دادن: مطمئنا واژهای نیست که فقط نسل جدید از آن استفاده کند و در نسلهای قبلی هم مورداستفاده بوده است. گیر دادن، یک رفتار متناوب است که واژه قبلی برای آن «پیله کردن» بوده است. وقتی که فردی مدام از شما سوالی بپرسد یا درخواستی داشته باشد یا مدام به شما مراجعه کند و شما را رها نکند، میگویید که او به شما گیر داده است.
نِرد: در زبان انگلیسی Nerd بودن، خیلی صفت مثبتی نیست. در واقع نِرد، فردی است درونگرا و بدون مهارت اجتماعی که زمان زیادی را صرف فعالیتهای فنی یا انتزاعی- علمی میکند، خجالتی است و تعامل اجتماعی ندارد. ولی نسل جدید بهخصوص در ایران به شخصی که در مسائل فنی به ویژه مسائل کامپیوتری و برنامهنویسی مهارت قابلتوجهی داشته باشد، نِرد میگویند و از این رو، نِرد در زبان نسل جدید ایرانی خیلی واژه منفی نیست و به باهوشی و اطلاعات قابلتوجه یک فرد از تکنولوژی اشاره دارد.
واو: میتوان گفت شبیه «اوه مایگاد» است؛ با این تفاوت که معمولا در مواردی استفاده میشود که فرد بخواهد از زیبایی یک چیزی تعجب کند.