از ابراء چه میدانیم؟
درسنامههای حقوقی برای زندگی روزمره
هفت صبح، مهتاب سحابی| موضوع بحث ما در این ستون مدتی است که انواع مختلف سقوط تعهدات است. در تکمیل آن مباحث و به عنوان بخش دیگری از مطالب حوزه دعاوی ملکی، در این شماره به بحث ابراء میپردازیم:
یکی دیگر از انواع سقوط تعهدات در قانون مدنی مبحث ابراء است. امروزه بیشترین استفاده از این نهاد حقوقی در ابراء مهریه میشود که موجب شناخت اجمالی اشخاص از آن شده است. در مورد تعریف ابراء باید بگوییم که صرف نظر کردن دائن (یعنی کسی که دیگری به او دین دارد) از حق خود را ابراء میگویند.
ابراء در واقع صرف نظر کردن از حق خود به صورت یک طرفه است. وقتی فردی طلبی از دیگری دارد و تصمیم میگیرد از طلب خود صرف نظر کند و این امر را در قالب ابراء و تنظیم یک سند رسمی در دفترخانه انجام میدهد؛ ابراء به صورت کاملا قانونی اتفاق افتاده است.
قانونگذار در تعریف این نوع از سقوط تعهدات از فعل بخشیدن استفاده نکرده است چرا که بخشیدن یا بخشش با صرف نظر کردن در قانون متفاوت است و بخشش در مبحث هبه مدنظر قرار میگیرد.
هبه همانطور که پیش از این نیز مطالبی در خصوص آن بیان شده است در واقع یک عقد است که نیاز به قبول دارد و این در حالی است که ابراء یک ایقاع است و نیاز به قبول ندارد و تنها به اقدام یک طرف نیاز است.
از سوی دیگر در قانون مدنی تعریف هبه در واقع تملیک مال است و ابراء اسقاط یا ساقط کردن دین است. البته ممکن است کسی دینی را که دیگری به او دارد هبه کند که در این صورت در واقع دین را به ملکیت او درآورده است.
هبه دین مجهول (که مقدار و حدود و ثغور آن مشخص نیست) صحیح نیست، در حالی که ابراء دین مجهول بلا مانع است.
هبه قابل رجوع است و ابراء نیست.
یکی از مواردی که در ابراء بسیار مهم است وجود قصد و اراده و سلامت روان شخص است بنابراین شخص نباید محجور باشد و بایستی قصد و اراده در ابراء داشته باشد.
نمونه رای دادگاه تجدیدنظر استان در این خصوص وجود دارد بدین شرح که:
خانمی با نام فرضی الهام در تاریخ ۱۹ اسفند ۱۳۹۱ در یک دفتر اسناد رسمی تهران حضور پیدا میکند و اقرار به بذل یا بخشش مهریه میکند و در واقع ذمه شوهر خود را ابراء میکند.
پس از آن در سال ۱۳۹۳ او در شعبه سوم دادگاه عمومی ملارد خواهان ابطال این سند میشود. چرا؟ چون خانم در زمان تنظیم سند به دلیل ضرب و جرح به اضطراب شدید مبتلا شده بود و سلامت روحی و روانی او در زمان تنظیم سند برای دادگاه محرز نبوده است.
آقایی با نام فرضی علیرضا نسبت به این حکم درخواست تجدیدنظر میکند و دادگاه تجدیدنظر اقدام به نقض رای دادگاه بدوی میکند چون:
اصل بر سلامت روحی و روانی افراد میباشد. باید عدم سلامت در زمان تنظیم سند احراز شود و صرف داشتن اضطراب تا زمانی که به حالت جنون نرسیده به گونهای که فرد مالک افعال و رفتار خود نباشد نمیتواند موجب اختلال قصد و اراده بوده باشد و وجود ضرب و جرح و اختلاف شدید مادامی که به حد اکراه نرسیده باشد موثر در مقام نیست و مکره واقع شدن تجدیدنظرخوانده وایضا عدم مالکیت نسبت به افعال و رفتار خود محرز نمیباشد.
بنابراین دادگاه تجدیدنظر این موضوع که خانم بر اثر ضرب و جرح شدید اراده لازم برای ابراء مهریه نداشته را نپذیرفته و سند اقرارنامه مبنی بر ابراء دین را قانونی و واجد اثر حقوقی دانسته است.
راه ارتباطی با وکیل:
وب سایت: mahtabsahabi.com
اینستاگرام: vakil_sahabii@