متهمان چند آبگرفتگی معمولی
واکاوی کسانیکه در سیلهای شیراز و گلستان و مشهد به عنوان مقصر معرفی شدند
هفت صبح| خیلیها وقتی فایل صوتی مصاحبه مصطفی کلیدری، رئیس پدافند غیرعامل و مدیر بحران شهرداری مشهد منتشر شد فکر کردند که با یک شوخی طرف هستند و یک نفر با لهجه مشهدی در حال ساختن ویدئوی خندهدار برای شبکههای اجتماعی است اما ماجرا واقعی بود و در حالی که چند نفر در محلههای مختلف مشهد بر اثر سیل مرده بودند او در گفتن این جملات جدی بود: «یک آبگرفتگی معمولی است»،«در شهر هیچ خبری نیست»، «ماشینهایی که آب برده لابد مقوایی بودهاند»، «من دارم تمام شهر را از مانیتور میبینم همه جا ترافیک عادی است.»
حرفهای کلیدری در این مصاحبه تلفنی آنقدر عجیب بود که کسی تعجب نکرد وقتی خبر آمد برکنار شده است. رسانههای نزدیک به دولت و شهرداری مشهد هم خبر این برکناری را به سرعت پوشش دادند اما اهالی شبکههای اجتماعی از پرسیدن این سوال غافل نشدند که اگر او این مصاحبه را نمیکرد برکنار نمیشد؟ به عنوان کسی که قرار است بحرانهایی که پیش میآیند مدیریت کند آیا اصلیترین دلیل برکناری او یک مصاحبه عجیب بوده یا کوتاهی در مدیریت بحران؟ از همه اینها مهمتر آیا او تنها مقصر بروز این حادثه و جان باختن هشت نفر در مشهد بود؟
محمد اولاد، کارشناس اقتصاد شهری و منطقهای در واکنش به خبر برکناری مدیر بحران مشهد نوشت: «طرف سالها به عنوان مدیر بحران، کلی حقوق و مزایا دریافت میکند تا در زمان سوانح طبیعی (سیل و زلزله و …) بحران شکل نگیرد! وقتی یک بحران رخ میدهد، بدون پاسخگویی در قبال سالها حقوق دریافتی، عزل میشود. فرد دیگری مدیر میشود که تا بحران بعد، حقوق و مزایا بگیرد!»
عده دیگری هم نوشتند که غیر از مدیر بحران شهرداری مشهد باید از بقیه مسئولان شهر مانند استاندار، شهردار و... پرسید که چطور در منطقهای که مسیل بوده ساخت و ساز انجام شده است و با وجود تمام هشدارهای هواشناسی، غافلگیری دوباره چقدر طبیعی بوده؟
محاکمه مقصران
ماجرای سیل مشهد خیلیها را به یاد پرونده مقصران سیل دروازه قرآن شیراز انداخت. احتمالا شما هم خاطرتان هست که ظهر ۵ فروردین ۹۸ در حالی که مسافران نوروزی اطراف دروازه قرآن شیراز پراکنده بودند، ظرف ده دقیقه چنان سیلی به راه افتاد که ۲۱ نفر را به کام خودش کشید. بارش ناگهانی ۱۸ میلیمتر باران روان آبهای کوههای شیراز را به سمت مسیلی که حالا سالها از جاده شدنش میگذشت کشاند و دست کم ۲۰۰ خودرو را در هم کوبید. سیل در خیابانی راه افتاد که خیلی از اهالی منطقه میگفتند اسمش از قدیم سیل آباد بوده است.
ماجرای سیل دروازه قرآن هم از جهت تعداد قربانیان هم از جهت واضح بودن قصور مقامات شهری باعث شد که برای آن پرونده قضایی تشکیل شود و درست یک سال بعد دادگاه کیفری دو شیراز احکام مقصران را اعلام کرد. بر این اساس شهردار وقت شیراز، به سه سال حبس تعلیقی محکوم شد و شهردار اسبق هم حکم مشابهی گرفت که البته دادگاه اعلام کرد «از حیث تعزیر مشمول مرور زمان شده است» و اجرا نمیشود.
هر دوی آنها هم به پرداخت دیه محکوم شدند اما معلوم نشد که در نهایت این احکام در دادگاه تجدید نظر چه سرنوشتی پیدا کرد. کمی قبل کمیته حقیقت یاب سیل شیراز اعلام کرده بود که بر اساس تحقیقاتی که انجام داده استانداری فارس، سازمان مدیریت بحران، وزارت نیرو، نیروی انتظامی و وزارت راه و شهرسازی همگی در فاجعهای که رخ داده مقصر بودهاند. جالب اینکه کمی بعد از وقوع سیل یکی از اعضای شورای شهر شیراز اعلام کرد که این حادثه موجب برکناری شهردار شهر نخواهد شد و دستگاههای ذی ربط باید مقصران را اعلام کنند.
مناف رفت، مناف آمد
یکی از پر سروصداترین برکناریهای بعد از فاجعه که به همان سیلهای سریالی فروردین ۹۸ بر میگردد مربوط است به ماجرای استاندار گلستان، سید منافهاشمی.
در مورد او پای غیبت در زمان بحران در میان بود. در واقع انتظار میرفت که وقتی بخشهای مختلف استان گلستان به شکل جدی درگیر سیل شده او برای رسیدگی به اوضاع حاضر باشد اما نه تنها در اتاقهای مدیریت بحران حضور نداشت بلکه اصلا در استان هم نبود چرا که به خارج از کشور رفته بود و قصد هم نداشت که به این زودیها برگردد.
وقتی خبر رسید او در جلسات مدیریت بحران استان حضور ندارد عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور در مورد غیبت او گفت: «استاندار گلستان از یک ماه پیش تقاضای مرخصی برای حضور در خارج از کشور برای حل مشکلات خانوادگی کرده بود و بنابراین به خارج از کشور اعزام شد.»
اما منافهاشمی در خصوص علت غیبت خودش ادعا کرد که به دلیل درمان جراحات ناشی از حمله شیمیایی در زمان جنگ ایران و عراق حضور نداشتهاست اما این ادعا در آن زمان خاص به کمکش نیامد و بلافاصله برکنار شد. حدود یک سال بعد اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور در مورد این ماجرا گفت: «زمانی که موضوع و مشکل مردم مطرح باشد، نباید در تصمیم گیریها مراعات رفاقت را کرد. گفتوگویی پنج روز قبل از سیل، بین بنده و آقایان منافهاشمی و دژپسند برای ریاست امور مالیاتی اتفاق افتاده بود و بنده اعلام کردم تا ۱۵ فروردین اجازه نمیدهم زمانی که سفرهای نوروزی در اوج باشد، استانی بدون استاندار باقی بماند. ایشان تماس گرفته و بر این موضوع تاکید شد و بنده به ایشان اعلام کردم حتماً تا ۱۵ فروردین باید در گرگان مستقر باشید و فکر هم نمیکردیم که سیل اتفاق بیفتد. خلاف همه قول و وعدهها اتفاق افتاده زمانی که به گلستان آمدم، ایشان در استان نبودند و شرایط بدون استاندار قابل قبول نبود.»
اما آقای منافهاشمی مدت زیادی از مسئولیتهای شهری دور نماند، نزدیک به یک ماه بعد پیروز حناچی شهردار تهران او را به سمت مشاور خود در امور توسعه منابع مالی پایدار منصوب کرد که با واکنش افکار عمومی مواجه شد اما اعضای شورای شهر تهران در حمایتی یکپارچه با استناد به اینکه منافهاشمی جزو مدیران استخدامی شهرداری تهران است و در گلستان مامور بوده و به طور حتم پس از عزل از استانداری گلستان باید به مدیریت شهری تهران بازمیگشت، از انتصاب او حمایت کردند و انتصاب مدیران شهری را از اختیارات قانونی شهردار تهران دانستند. اقبال به منافهاشمی در شهرداری زاکانی هم ادامه پیدا کرد و در مرداد ۱۴۰۱ شهردار تهران در حکمی او را به عنوان رئیس هیات مدیره شرکت بهرهبرداری متروی تهران منصوب کرد کمی بعد در شهریور ماه همان سال منافهاشمی با تصمیم اعضای هیات اجرایی کمیته ملی المپیک، سید منافهاشمی به عنوان دبیرکل کمیته ملی المپیک انتخاب شد و هنوز در این سمت حضور دارد.
بنابراین اگرچه از سال ۹۸ به بعد رسم برکناری اولین مدیری که بعد از بحرانها اسمش مطرح میشود قوت گرفته اما دو نکته در مورد این موضوع اهمیت دارد اول اینکه این مدیران که اسمشان رسانهای میشود قطعا تنها مقصران فاجعهها نیستند، ثانیا تجربه نشان داده که کمی بعد در سمت دیگر و احتمالا بهتری مشغول به کار میشوند.