از شاخ آفریقا تا
یک درسنامه جغرافیایی مختصر و مفید برای کشورهایی که نامشان را در اخبار میشنویم و در کتابها میخوانیم ولی کمتر در مورد آنها میدانیم.
هفت صبح| جهان بنا به یک تعریف شش قاره دارد. به ترتیب بزرگی: آسیا، آمریکا، آفریقا، قطب جنوب، اروپا و اقیانوسیه. اما گاهی اوقات ما اسامی جغرافی دیگری از برخی مناطق جهان میشنویم که کمی خردتر از این قارهها هستند. مثلا اسکاندیناوی، کارائیب، شاخ آفریقا یا بالکان.
ممکن است وقتی نام این مناطق را میشنوید؛ ذهنیتی در مورد آنها داشته باشید ولی در این هفته تلاش خواهیم کرد تا قاره قاره جلو برویم و تلاش کنیم یک لغتنامه کوچک از این مناطق کوچک جغرافیایی استخراج کنیم تا حتی اگر کسی خواست؛ این صفحه را گوشه کتابخانه خود نگهدارد و هر گاه خواست؛ دوباره برای تعریف دقیق این مناطق به آن مراجعه کند.
آسیا
از پهناورترین قاره جهان شروع کنیم. از آسیا. قارهای که بین شرقیترین نقطه آن یعنی توکیوی ژاپن تا غربیترین نقطه آن یعنی استانبول ترکیه، ۱۸ ساعت اختلاف زمانی وجود دارد و حالا که این متن را مینویسیم یعنی در ابتدای بهار، منطقهای دارد در شرق روسیه که دمایش منفی ۳۰ درجه سانتیگراد است و منطقهای دارد در اندونزی که دمایش ۳۰ درجه بالای صفر است.
آسیا از نظر جغرافیایی پنج منطقه دارد. آسیای غربی همین منطقهای است که ما در آن زندگی میکنیم. از کشور ما یعنی ایران آغاز میشود و تا ترکیه ادامه پیدا میکند. عربستان و همه کشورهای حاشیه خلیجفارس هم در آن حضور دارند و از آن طرف در منطقه فلسطین نیز کشورهایی مثل خود سرزمینهای اشغالی و اردن و سوریه و لبنان نیز در این منطقه قرار دارند.
برخی از کشورهای قفقاز مانند ارمنستان و آذربایجان نیز در این حوزه قرار دارند و حتی برخی گرجستان از این منطقه قفقاز، قبرس از میان کشورهای اروپایی و مصر از میان کشورهای آفریقایی را نیز در این حوزه جغرافیایی دستهبندی میکنند.
جالب است بدانید که این منطقه نه از نظر وسعت و نه از نظر جمعیت؛ در آسیا سهم چشمگیری ندارد. در واقع از ۴۴ میلیون کیلومتر مساحت آسیا حدود ۶ میلیون کیلومتر مربع از آسیا در این منطقه قرار گرفته است و از حدود چهار میلیارد و ۷۰۰ میلیون نفر جمعیت این منطقه نزدیک به ۳۲۰ میلیون نفر در این منطقه زندگی میکنند. به این ترتیب تقریبا ۱۵درصد از کل مساحت آسیا، خاورمیانه است و تقریبا ۷ درصد از کل جمعیت آسیا در این منطقه حضور دارند ولی به هر حال نقطه تلاقی آسیا و اروپا بودن و در کنار آبراههای مهمی مثل تنگه هرمز، بابالمندب یا کانال سوئز قرار گرفتن، اهمیت تاریخی و دینی و نیز اکتشاف نفت در یکصد سال گذشته باعث شده که بیش از هر چیز دیگری در آسیا و حتی جهان، اخبار این منطقه به گوش برسد.
احتمالا میدانید که به عقیده برخی این منطقه نام دیگری هم دارد و آن هم خاورمیانه است. با این حال، اندیشههای ضداستعماری این نام را نمیپذیرند چرا که معتقدند این نام، ذاتی استعماری دارد.
خاور به معنای شرق است و خاورمیانه یعنی شرق میانه. شرق نسبت به چه کسی؟ نسبت به اروپاییها یا غربیها. در واقع خاورمیانه نامگذاری منطقهای است با این پیشفرض که مرکز جهان در غرب است.
از این روست که طبق تقسیمبندیهای سازمان ملل منطقهای به نام خاورمیانه وجود ندارد و این سازمان ترجیح میدهد با همین القاب جغرافیایی این مناطق را خطاب قرار دهد.
البته این را بدانید که بین حوزه استحفاظی خاورمیانه و آسیای غربی هم کمی تفاوت وجود دارد. مثلا برخی پاکستان و افغانستان را هم جزو خاورمیانه میدانند. از سوی دیگر به دلیل پیوستگی بالای فرهنگی (زبانی – دینی) مناطق شمال آفریقا با خاورمیانه، برخی این منطقه را نیز با خاورمیانه ترکیب میکنند و منطقهای تحت عنوان خاورمیانه و شمال آفریقا را ایجاد میکنند که در انگلیسی به نام MENA شناخته میشود و کشورهایی چون لیبی، الجزایره، تونس و مراکش را هم به خاورمیانه الصاق میکند.
یک توضیح کوچک در مورد سایر مناطق هم بدهیم. آسیای میانه منطقهای است در شمال شرقی ایران و ترکیبی از پنج کشور که همگی با «ستان» تمام میشوند: ترکمنستان، تاجیکستان، قزاقستان، قرقیزستان و ازبکستان. جالب خواهد بود اگر بدانید این منطقه ۴ میلیون کیلومتر مربع وسعت دارد ولی فقط ۷۵ میلیون نفر در آن زندگی میکنند. یعنی مساحت تقریبا دو و نیم برابر ایران ولی جمعیت کمتر از ایران.
و اما برسیم به تفاوت سه منطقه دیگر که بسیار هم نزدیک همند و با هم اشتباه گرفته میشوند. آسیای شرقی به چهار کشور چین، ژاپن، کره و مغولستان گفته میشود که البته کره سالهاست به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم شده است و چین هم کشورهای اقماری زیادی دارد. از تایوان تا هنگکنگ و ماکائو.
آسیای جنوبی با محوریت هندوستان است و در آن به جز این کشور، پاکستان و افغانستان از همسایگان ما و بنگلادش و سریلانکا در کنار کشورهای کوچکی مثل مالدیو و بوتان و نپال در این منطقه قرار گرفتند.
آسیای شرقی و آسیای جنوبی، دو نقطه بسیار پرجمعیت جهان هستند. آسیای شرقی ۱۲ هزار کیلومتر وسعت دارد و 6/1 میلیارد نفر جمعیت. آسیای جنوبی اما ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار کیلومتر مربع وسعت دارد و بیش از دو میلیارد نفر جمعیت. به این ترکیب آسیای جنوبی یکی از متراکمترین نقاط جهان هم هست و در آنجا در هر کیلومتر مربع ۳۶۲ نفر زندگی میکنند.
بین این دو منطقه، آسیای جنوب شرقی قرار گرفته است که دو کشور مهم آن اندونزی و مالزی هستند و البته که باید به این جمع فیلیپین و تایلند و کامبوج و سنگاپور را هم اضافه کرد.
یک اتحادیه سیاسی مشهور به نام آسهآن که ممکن است در خبرها نامش را زیاد شنیده باشید؛ مربوط به این منطقه جغرافیایی است.
اقیانوسیه
تا در منطقه آسیای جنوب شرقی هستیم؛ کمی هم پایمان را آن طرفتر بگذاریم و به اقیانوسیه یا استرالیا برسیم. اما قبلش یکی دو مسئله را با هم بررسی کنیم.
اینکه میگوییم کمی آن طرفتر واقعا شوخی است. از آخرین نقطه شبه قاره هند تا استرالیا نزدیک ۶ هزار کیلومتر اقیانوس است و از آخرین نقاط اندونزی تا شمالیترین نقاط قاره استرالیا دست کم ۵۰۰ کیلومتر راه است یعنی تقریبا دو برابر عرض خلیج فارس.
نکته بعدی هم در مورد اسم این قاره است. کدام یک درست است؟ اقیانوسیه یا استرالیا؟ نام این قاره در اسناد بینالمللی اقیانوسیه است ولی به هر حال از ۹ میلیون کیلومتر مربع مساحت آن، ۷ میلیون و ۶۹۰ هزار کیلومتر مربع مربوط به کشور استرالیا است و از این رو اگر کسی به این قاره استرالیا هم بگوید پر بیراه نگفته است.
اما یک توهم را در مورد این قاره باید برطرف کنیم و آن هم اینکه در این قاره صرفا دو کشور استرالیا و نیوزلند قرار ندارند. در واقع این منطقه ۱۶ کشور دارد که ۱۴ کشور از این جمع در سازمان ملل عضو هستند.
در عین حال نباید تصور کرد که قاره اقیانوسیه صرفا مربوط به همان جزیره بزرگ است که استرالیا نام دارد. در واقع این قاره شامل جزیره استرالیا و نیز جزیره نیوزلند و سه منطقه در اقیانوس آرام است که شاید کمتر در مورد آنها شنیده باشید. این سه منطقه میکرونزی، پلینزی و ملانزی نام دارد.
میکرونزی در شمال غربی اقیانوس آرام قرار دارد و مشهورترین کشور آن برای ما گوآم است. همان کشوری که پرگلترین دیدار تیم ملی ایران مقابل این تیم ثبت شده است و موفق شدیم این تیم را با نتیجه ۱۹ بر صفر شکست بدهیم. زیر این منطقه در قسمت شرقی پلینزی قرار گرفته است که مهمترین جزیره آن فیجی است و در منطقه ملانزی نیز جزایر سلیمان قرار دارد. به طور کلی هر سه منطقه مجموعهای از جزایر هستند.
آفریقا
در مورد آفریقا اولین اصطلاحی که باید با آن آشنا شویم «شاخ آفریقا» است. اگر روی نقشه جهان به شرق آفریقا نگاه کنید میبینید که انگار حیوانی، مثلا یک کرگدن شاخ خود را به سمت قاره آسیا و به طور مشخص به سمت شبه جزیره عربستان گرفته است. این منطقه را شاخ آفریقا میدانند.
این منطقه البته نام دیگری هم دارد و آن شبه جزیره سومالی است. به جز کشور سومالی سه کشور دیگر یعنی اریتره، اتیوپی و جیبوتی نیز در این منطقه قرار دارند. به این ترتیب میتوان مدعی شد که این منطقه جایی از جهان است که اغلب کشورهایی که در نگاه ایرانیان کشورهایی فقیر به حساب میآیند قرار گرفتهاند.
مساحت شاخ آفریقا یا شبه جزیره سومالی تقریبا مشابه ایران است. یک میلیون و ۸۰۰ هزار کیلومتر مربع مساحت این منطقه است ولی جالب خواهد بود اگر بدانید که ۱۴۰ میلیون نفر در این منطقه زندگی میکنند. البته اغلب این ۱۴۰ میلیون نفر یعنی حدود ۱۲۰ میلیون نفر در کشور اتیوپی زندگی میکنند.
اتیوپی به این ترتیب سیزدهمین کشور جهان از نظر جمعیت است. این کشور از نظر اقتصادی هم وضعیت بدی ندارد و در سالهای اخیر توانسته خود را تا کشور پنجاه و پنجم از نظر تولید ناخالص داخلی بالا بکشد ولی همچنان از نظر فقر و نابرابری وضعیت مناسبی ندارد ضمن اینکه این کشور پرجمعیتترین کشور جهان است که هیچ راهی به دریا ندارد و به همین دلیل اخیرا تصمیم گرفته است که بندری را از کشور سومالی لند کرایه کند.
ممکن است بپرسید که سومالی لند کجاست. سومالی لند نیز در همین منطقه قرار گرفته است ولی کشوری است خودخوانده که بخشی از خاک سومالی را در اختیار دارد. این کشور را از این جهت خودخوانده میدانیم که جامعه جهانی آن را به رسمیت نشناخته است.
البته این موضوع بی پاسخ نمانده و سومالی که سومالی لند را جداییطلب میداند تهدید کرده که در این صورت با اتیوپی وارد جنگ خواهد شد. اتیوپی البته جنگی طولانی با اریتره و جداییطلبانی به نام تیگرا هم دارد. سومالی هم از سویی با بحران دزدان دریایی روبهرو است و از سویی دیگر با گروهی تروریستی با ادعای ایدئولوژی اسلامی به نام الشباب و از سوی دیگر دولتش آنقدر دولت ضعیفی است که یکی از معدود نمونههای مفهوم دولتهای شکست خورده یا وامانده در جهان است که طبق تعریف اگرچه ساختار دولت را دارد ولی نمیتواند کارکردهای یک دولت مثل تامین امنیت را داشته باشد.
نقطه جغرافیایی دیگری که در این قاره وجود دارد و جالب توجه است دماغه امید نیک است. یک شبه جزیره صخرهای، واقع در ساحل جنوبی آفریقای جنوبی مشرف به اقیانوس اطلس که برخی میگویند جنوبیترین نقطه قاره آفریقا است ولی واقعیت این است که این منطقه جنوب غربیترین نقطه آفریقا است و جنوبیترین نقطه این قاره دماغه آگولاس در حدود ۱۵۰ کیلومتری جنوب شرقی امید نیک است که محل تلاقی جریانهای دریایی بنگوئلا و آگولاس نیز هست.
اما داستان نام این منطقه چیست؟ در سال ۱۴۸۸ میلادی بارتولومئو دیاز پرتغالی نخستین دریانوردی بود که به جنوبیترین نقطه آفریقا رسید و به علت طوفان در دریا آنچنان خاطره بدی از این منطقه پیدا کرد که هنگام بازگشت به لیسبون آنجا را دماغه طوفان یا ناامیدی گذاشت.
در مورد اینکه چطور شد که دماغه طوفان به امید نیک تغییر پیدا کرد روایاتی مختلف وجود دارد. یک روایت این است که یک دریانورد دیگر پرتغالی به نام هنری دریانورد که پشتیبان مالی دیاز بود، نام آن را به «دماغه امید نیک» که اشارهای به راهی برای رسیدن به سرزمین هند بود، تغییر داد.
ولی برخی میگویند اطلاعاتی که در مورد عوض کردن نام این دماغه توسط هنری دریانورد آمده اشتباه است چرا که هنری قریب ۲۵ سال قبل از کشف دماغه طوفانها مرده بود.
بر اساس روایت دوم پادشاه پرتغال آنچنان از کشف دماغه طوفان به وجد آمد که برنامه یک سفر دریایی مجدد را مهیا کرد و این منطقه را دماغه امید نیک نامگذاری کرد.
و چند سال بعد در سال ۱۴۹۷ میلادی واسکو دوگاما یک دریانورد پرتغالی دیگر با عبور از دماغه امید نیک موفق شد قاره آفریقا را دور زده و به هندوستان برسد و به این ترتیب امید نیک یا آرزوی خوب اروپاییها یعنی رسیدن از راه دریا به هندوستان محقق شد.
البته این کار با وجود کشتیهای بادبانی آن زمان دست کم ۶ ماه طول میکشید ولی توسعه ارتباط دریایی میان اروپا و هندوستان، اروپاییها را تحریک کرد که برای تأمین مواد غذایی تازه و آب یک پایگاه را در دماغه امید نیک ایجاد کند.
ناوگان تجاری هلند که در عصر طلایی بهسر میبرد، تصمیم گرفت در این دماغه یک پایگاه ایجاد کند و کمپانی هلندی هند شرقی یک ناوگان شامل پنج فروند کشتی را به همراه ۹۰ مهاجر به این منطقه اعزام کرد. مهاجران یک قلعه کوچک در ساحل این خلیج ساختند و به کشاورزی پرداختند.
بدین ترتیب در سال ۱۶۵۲ میلادی دریانوردان هلندی یک مهاجرنشین کوچک موقت را در نزدیکی دماغه امید نیک جنوبیترین بخش قاره آفریقا تأسیس کردند، که این اردوگاه کوچک منشأ پیدایش کیپ تاون و جمهوری آفریقای جنوبی شد.
آمریکا
در مورد آمریکا یک منطقه را میخواهیم معرفی کنیم و آن هم کارائیب است.
کارائیب بخشی از قاره آمریکا شامل دریایی به همین نام و مجموعهای از حدود ۷۰۰ جزیره و صخره است که در جنوب شرقی خلیج مکزیک و سرزمین اصلی آمریکای شمالی، شرق آمریکای مرکزی و شمال آمریکای جنوبی قرار گرفته و بخشی از این منطقه با اقیانوس اطلس شمالی نیز هممرز است.
البته مناطقی هم هستند که از نظر جغرافیایی جزو کارائیب نیست ولی بعضا جزو این منطقه محسوب میشوند. مثل مجمع الجزایر لوکایان شامل باهاما و سواحل شرقی و شمالی کشورهای آمریکای مرکزی و جنوبی مانند بخش جزایر خلیج هندوراس، مناطق خودمختار کارائیب شمالی و جنوبی نیکاراگوئه، استان لیمون کاستاریکا و سانتا کاتالینا در کلمبیا. گویان، منطقه تحتالحمایه فرانسه، پاناما و سورینام نیز به دلیل پیوندهای سیاسی و فرهنگی با این منطقه اغلب به عنوان بخشی از کارائیب در نظر گرفته میشوند.
از نظر ژئوپلیتیکی، جزایر کارائیب اغلب به عنوان یک منطقه فرعی از آمریکای شمالی در نظر گرفته میشوند، اگرچه گاهی اوقات هم آنها را در آمریکای میانه قرار میدهند. به طور کلی منطقه کارائیب به 33 نهاد سیاسی، از جمله 13 کشور مستقل.
به دلیل سابقه انواج مهاجرتی که توسط استعمار اسپانیاییها، انگلیسیها، هلندیها و فرانسویها، تجارت برده از آفریقا و آسیا و همچنین مهاجرت مدرن، کارائیب در این روزها یکی از متنوعترین مناطق جهان از نظر قومی است.
این منطقه نام خود را از کارائیبها گرفته است، یک گروه قومی که در زمان تسخیر قاره آمریکا توسط اسپانیاییها در منطقه آنتیل و بخشهایی از آمریکای جنوبی مجاور آن حضور داشتند. آنتیل بخشی از کارائیب است و حتی برخی میگویند که نام دیگر این منطقه نیز آنتیل است.
اروپا
در قاره اروپا هم یک منطقه را برای شرح و توضیح مختصر انتخاب کردیم و آن هم منطقه اسکاندیناوی است. اسکاندیناوی زیرمنطقهای از شمال اروپا است و مردمانی که در آنجا قرار دارند دارای پیوندهای تاریخی، فرهنگی و زبانی قوی با هم هستند.
اما منظور از اسکاندیناوی کدام کشورها است؟ اسکاندیناوی بیشتر به سه کشور دانمارک، نروژ و سوئد اشاره دارد.
با این حال برخی میگویند منظور از این نام شبه جزیره اسکاندیناوی است و به این ترتیب دانمارک را از میان این کشورها حذف میکنند ولی بخشی از شمال فنلاند را داخل در این مجموعه میدانند.
برخی اوقات اسکاندیناوی را به مجموع کشورهای شمال اروپا اطلاق میکنند و ایسلند و جزایر فارو و سوئد، نروژ و دانمارک را پنج کشور اسکاندیناوی میدانند.
بر اساس این تحلیل فنلاند از نظر قومی و زبانی با سایر کشورهای شمال اروپا متفاوت است ولی برخی از نویسندگان به دلیل شباهتهای اقتصادی و فرهنگی این کشور را هم اسکاندیناوی مینامند.
ذات این منطقه سرد است به خصوص در نواحی شمالی و به همین دلیل اکثر جمعیت این منطقه در نواحی معتدلتر جنوبی زندگی میکنند. این منطقه از نظر دیگری نیز شهرت دارد و آن هم اقتصادهای قوی آن است توامان با سیستمهای رفاهی سخاوتمندانه. سیاستهای اقتصادی و اجتماعی کشورها را «مدل نوردیک» مینامند.
نام اسکاندیناوی از کجا آمده است؟ تصور میشود که ریشه این کلمه در زبان آلمانی قدیمی یا باستانی است و کلمهای دو بخشی است که بخش اول آن که تقریبا اسکان تلفظ میشود به معنای خطر یا آسیب است و بخش دوم آن که تقریبا میتوان گفت آوجو تلفظ میشود به معنای زمین روی آب یا جزیره است و از این رو در زبان آلمانی قدیمی این اصطلاح به معنای جزیره خطرناک است.
چرا نام خطرناک روی این منطقه گذاشته شده است؟ گفته شده در اطراف این شبهجزیره یعنی اسکاندیناوی، ساحلهای شنی خطرناکی وجود دارد و وجه تسمیه اسکاندیناوی به این دلیل است.
برخی پا را فراتر گذاشته و مدعی هستند واژه اسکان به ماسه اشاره دارد و اسکاندیناوی یعنی کرانههای ماسهای. برخی دیگر میگویند معنای این کلمه سایه است و برای اسکاندیناوی، معانی مرتبط با جهان اموال یا دنیای الهههای افسانهای متصور میشوند.
یک نکته جالب توجه این است که نام برند اسکانیا که تعداد زیادی اتوبوس از این برند سوئدی در ایران وجود دارد از همین واژه اسکاندیناوی گرفته شده است.