رویداد هفته| عروسی که نیامدید
حاشیههای کنسرت زانیار خسروی، سوژه کاربران فضای مجازی شد
روزنامه هفت صبح| این هفته ویدئویی از حاشیههای کنسرت زانیار خسروی در ارومیه منتشر شد که در قسمتی از آن این خواننده به برخی شرکتکنندگان با لحنی تند میگوید: «این قسمت همهش صدای خنده میاد. همهش انگار یکی برای یکی جوک تعریف میکنه. عروسی که نیامدید خیار پوست بکنید و یکی هم بخونه.»
لات فیلسوف: همهاش منتظر بودم زانیار بگه شما بدترین کلاسی بودید که تاحالا داشتم.
ژنراتور: زانیار خسروی کی وقتش خالیه بیاد یکم این همسایههای مارو ساکت کنه؟
علی: اگه زانیار ناراحت نمیشه یکم بخندیم.
آیدین داشآغلو: اگه زانیار ناراحت نمیشه ما یه خیار بخوریم!
هدچات: زانیار خواننده شده در کنارش ناظم بودنرو هم ادامه داده.
دراگون: بیاید بلیتهای VIP کنسرت بعدی زانیار رو بخریم. بریم بشینم اون جلو با هم فرندز ببینیم.
هومن: وقتی اسم بندت ایهام باشه ناخودآگاه کنسرترو با کلاس ادبیات اشتباه میگیری.
سعید پایدارفرد: ادبیات آقای خسروی خوب نبود و از همه مهمتر اینکه خود ایشون با فالشخوانی، بزرگترین بیاحترامی رو به مخاطب میکنه. اما پدیده «صحبت کردن در کنسرت» رو من حتی توی کنسرت علیرضا قربانی هم دیدم، اون هم ردیفهای جلو. با اینکه هم خواننده برخورد محترمانه داشت و هم اجرا صحیح و عالی بود.
پسته: بچهها بیاین با زانیار خسروی بد نشیم تا من همچنان بتونم آهنگ «بدون تو» رو گوش کنم. لطفا.
مل: به نظرم زانیار باید این تذکر رو هم میداد که قوز نکنید و آب بخورید.
حسین چهارم: زانیار هر وقت میره آجیلفروشی با پسته خندانها دعواش میشه.
حاج عمو: دفعه دیگه رفتید کنسرت دستاتونرو بذارید روی سن زانیار تمیزی ناخنهاتون رو چک کنه.
معمار: کاش همایون شجریانم به این کسی که پشت سر ما عملا وسط یکی از آوازا نسبتا بلند گفت «بابا شادش کن این چیه غصهمون شد» و دوستاشم زدن زیر خنده، یه چیزی میگفت.
زارا: یه سال زانیار اومده بود برای اختتامیه کنگره ارتو، میگفت سختمه سر ظهر بخونم. باید بیشتر تشویقم کنید تا بخونم. اینقدر بعد هر آهنگ تذکر میداد که بیشتر ریاکشن نشون بدید خیلیها پاشدن رفتن. آخرشم با ناراحتی رفت.
پوریا پدرام: به نظرم باید از خودش بپرسه موزیکی که دارم میخونم یعنی انقدر بده که مردم میان کنسرتم و به عنوان موزیک پس زمینه باهاش برخورد میکنن؟
ت نون: ایران که بودم آخرین تئاتری که رفتم، یه کار مشترک از نیما شعباننژاد و سینا ساعی اگر اشتباه نکنم توی تئاتر شهرزاد بود. مردم هر از چندگاهی دست میزدن برای یه سری از دیالوگا، یهو نیما شعباننژاد قطع کرد گفت تمرکزم رو بهم میزنین. عجیبترین چیزی بود که از یه بازیگر میشنیدم.
الناز: یعنی این تذکر «چیز خنده داری هست بگین تا ما هم بخندیم» از پیش دبستانی تا دبیرستان و دانشگاه و کنسرت و... با ما هست.
استونر: من این طرفرو نمیشناسم و هنجارهای مربوط به اون ژانر کنسرت را نمیدونم، اما چند سال پیش تو تهران کنسرت همایون بودم و تمام مدت پشتسریها و جلوییها داشتن حرف میزدن و قشنگ تجربه کنسرترو برام خراب کردن. واقعا دلم میخواست یکی بیاد برخورد جدی بکنه باهاشون.
شرح عکس: حالا یه زمانی زانیار خسروی همیشه یه آبمیوه سان استار دستش بود داشت میخورد، حتی تو کنسرتا و موزیک ویدئوهاش. الان به ما میگه خیار نخورید. از توئیتر بیلی