دریاچه ارومیه احیا نشده است
دبیر سابق ستاد احیای دریاچه ارومیه میگوید برخلاف فیلمهای اخیر، این دریاچه هنوز خشک خشک است
روزنامه هفت صبح| در روزهای اخیر تصویری از دریاچه ارومیه منتشر شده که نشان میدهد این دریاچه خشکیده، بر اثر بارندگی احیا شده است. با این حال عیسی کلانتری که پیش از این دبیر ستاد احیای این دریاچه بود در گفتوگو با خبرآنلاین توضیح میدهد که باران تاثیر چندانی در زنده شدن آن نداشته و مسئولان احیای دریاچه ارومیه «به تنها چیزی که فکر نمیکنند احیاست.» در ادامه میتوانید خلاصهای از این گفتوگو را بخوانید.
خوشبختانه از هفته پیش ۵۰میلیمتر بارندگی شده که این کار طبیعت است، اما از اقدامات آقایان خبری نیست. کسانیکه مسئول احیای دریاچه ارومیه هستند به تنها چیزی که فکر نمیکنند احیاست. من که به تازگی از آنجا رد شدم دیدم که دریاچه خشکِ خشک بود.
دولت برنامه و نیتی برای احیا ندارد و موضوع این است که حقآبهها را ندادند و هیچ برنامه اجرایی درباره مسائل دریاچه ارومیه ندارند. برنامههای سخت افزاری و نرمافزاری را رها کردهاند و خیلی در قید این نیستند که دریاچه احیا شود.
ارومیه هم مثل بقیه تالابها و دریاچهها رها شده است و با وجود اینکه تا این اندازه برای احیای آن تلاش شده بود اما نفسش را گرفتند. نمیدانم عمدی در کار است یا نه.
در دریاچه نمک و تالاب گاوخونی وقتی باران میآید، نمکها شبیه سراب میشوند و باران تاثیرچندانی هم ندارد. با وجود تمام شدن اقدامات سختافزاری پروژههایی مثل طرح زاب و تصفیهخانههای تبریز، آب خیلی کمی به دریاچه وارد میشود، چون سرریز سدها را رها نمیکنند و حقآبه دریاچه را از سدها نمیدهند، در نتیجه دریاچه بلافاصه تبخیر میشود.
پروژه زاب در دولت سیزدهم تمام شده است، البته باید ۶۰۰ میلیون مترمکعب آب وارد دریاچه شود. مهمترین مسئلهای که وجود دارد، حقآبه دریاچه از سدهاست که اصلا به طور کل فراموش شده است و نه سازمان محیطزیست و نه وزارت نیرو دنبالش نیستند، دبیر دریاچه هم استاندار ارومیه است
که او هم به طریق اولی مسائل سیاسی استانش را به دریاچه ترجیح میدهد یعنی استفاده کشاورزی از آب به جلوگیری از خشکی دریاچه ترجیح داده شدهاست. 90درصد آب دریاچه از آذربایحان غربی است و استاندار هم ترجیح میدهد که آب دریاچه مثل ۱۵،۲۰سال پیش برای کشاورزی استفاده شود تا اینکه به دریاچه ریخته شود.
بعید میدانم که دریای خزر به سرنوشت دریاچه ارومیه دچار شود چون مثل دریاچه ارومیه که ۹۰درصد از آذربایجان غربی تامین میشود، ۹۰درصد خزر هم از وُلگا تامین میشود و روسها بالادست ولگا به آب نیاز ندارند. اینکه میگویند مثلا سد ساختهاند، به نظرم صحیح نیست چون اگر خزر خشک شود و از ایران ۱۰۰متر عقبنشینی کند از روسیه بیش از چند کیلومتر عقبنشینی میکند و روسها قربانی خزر خواهند شد.
من دقیقا اطلاع ندارم اما آن مسائلی که مطرح میشود که روسها سدهای فراوان ساختهاند، بهنظرم صحت ندارد. آنجا که میگویند سد میزنند، جایی است که بالای ۱۰۰۰میلیمتر بارندگی دارد و زیر ۱۰۰۰میلیمتر تبخیرش است و اصلا به آب نیاز ندارد پس این تحلیل درستی نیست.
به طور کلی منطقه آبریز خزر یک درصد از ایران است و ۹۹درصدش از شوروی میآید و مقداری هم از آذربایجان و قزاقستان که آنجاها هم به علت رطوبت نسبتا بالا و حرارت پایین و تبخیر کم نیاز کشاورزیشان زیاد نیست که بخواهند از آب خزر برای کشاورزی استفاده کنند.
من بهتازگی رفته بودم شمال و عقبنشینی از سمت ایران را خیلی کم ارزیابی کردم. سمت جنوب شرقی خزر که شمال شرق ما میشود یعنی ترکمن صحرا و بندرگز عقبنشینی بیشتر و مقداری محسوس دارد اما از سمت گیلان و مازندران خیلی تغییری نکردهاست، سال ۷۴،۷۵ خیلی بیش از این عقبنشینی کرده بود.
به علت مصرف بیش از حد آبهای زیرزمینی، سدی، عدم تخصیص آب به حوزه محیطزیست و بهرهبرداری بیش از حد ازآبهای زیرزمینی، تقریبا جایی را نداریم که هشداری نباشد. بعضی جاها که گرد و غبار است و در ظاهر دارای مشکل است خیلی مورد توجه رسانههاست، اما جنایت بزرگی که در حال اتفاق افتادن است زیرزمین است
و تقریبا کسی به آن توجهی ندارد، چه مسئولان وزارت نیرو، چه حاکمیت و چه مردم. در حال حاضر همه برای کشیدن آبهای زیرزمینی به سطح زمین و تبخیرش در سطح زمین و ظاهرا مقداری توسعه دادن به کشاورزی مسابقه گذاشتهاند. امروز یک رودخانه جاری،تالاب زنده و یا دریاچه آبدار نداریم و سال به سال هم به عمق چاهها اضافه میشود و این یعنی مرگ، مرگ آبی.