حواستان به کوین باشد
درباره هاوایی و توریست آلمانی و پادوانی.
روزنامه هفت صبح | یک: فیلم هاوایی بالاخره تظاهراتی را در مشهد به دنبال داشت که خواهان توقف اکران این فیلم بودند؛ معترضان که خود را گروههای مردمی معرفی کردند، اعلام داشتند که در اعتراض به فیلم هاوایی و ماهیت سینمای خانگی و ترویج فساد و بیبند و باری دست به تجمع زدهاند.
خب این اول ماجراست. کیست که نداند که گروههای مذهبی تندرو گروههایی با خلوص بالا هستند. نیتها خیر. اما خواستههای این گروه میتواند همه بخشهای زندگی امروز ما را در بر بگیرد. فقط کافی است میدان بیشتری به آنها داده شود. مردمانی خوش نیت و مصمم.
میتوانم حدس بزنم که در آیندهای نزدیک ماه عسل معاونت سینمایی با سالن دارها و تهیه کنندههای فیلمهای کمدی به پایان برسد و فشار بخشهای تند مذهبی که حالا بیش از هروقت دیگر حرفهایشان را در تصمیمگیریها موثر میبینند (که تناسبی هم به جمعیتشان ندارد)و پشتیبانی برخی از علمای متنفذ کشور را هم با خود دارند، ساختار کمدیهای پرتماشاگر را هدف قرار میدهند و خب این کار را برای وزارت ارشاد قاعدتا سخت خواهد کرد.
به هرحال شرایط جامعه که این گونه است مگر اینکه حاکمیت در تعامل با بخشهای تند مذهبی، شیوه متعادلتری را انتخاب کند. به هرحال سینما و تئاتر و موسیقی هدفهای اولیه این حرکت در صورت تداوم شرایط فعلی هستند. برای همه نمایشها و فیلمهای کمدی میتوان فهرستی از عبور از خطوط قرمز مورد نظر این طبقه پرشور و خالص و نه چندان پرجمعیت پیدا کرد. خواستههایی که با ایدههای تزلزل ناپذیر تاریخی هم گره خوردهاند. این خواستههای نامتناهی و البته خوش قلبانه، به زودی میتوانند وارد عرصه ورزش بانوان هم بشوند. به هرحال امیدواریم هرچه خیر است پیش بیاید.
دو: امیدواریم شرایط کوین یامگا رو به بهبود برود. امیدواریم که صددرصد سلامتی و بیناییاش را پیدا کند. امیدواریم استقلال این بار برای این ستاره بیحاشیه و مفید و نجیبش کم نگذارد. حداقل از بیمهری که نسبت به پادوانی انجام دادند درس بگیرند و این بار نام خوبی از خودشان بر جای بگذارند. این ازهمان لحظاتی است که نشان میدهد شما چقدر مسلمان هستید. حواستان به یامگا باشد.
سه: هفته پیش فیلمی دیدم از مهمان نوازی مردم روستایی در مهاباد نسبت به یک خانم مسن آلمانی که با کامیون تجهیز شدهاش قصد سفر به اعماق آسیا را داشته و حالا در مهاباد گیر افتاده بود. محبت این مردان و زنان تصویری از یک جامعه شرقی و با محبت مذهبی را به توریست آلمانی نشان میداد که همان نیاز جامعه ایرانی در قبال خصومتهای غربی و شرقی است.