حافظیه، شب یلدا ساعت ۹ شب!
درباره تلویزیون و اینفلوئنسرها و مسئله استراتژیک خانواده
روزنامه هفت صبح| میدانم که از رویکرد تلویزیون به اینفلوئنسرها و چهرههای فضای مجازی در شب یلدا انتقادات فراوانی شده است و گروهی آن را لحظه کشف حقیقت از سوی مسئولین تلویزیون دانستهاند و نوعی کنف شدن پنهان و عقبنشینی از مفهوم تلویزیون بدون سلبریتی.
من با اینها کاری ندارم. اصلا موضوع بحث من نیست هرچه بود تلویزیون توانست در شب یلدا رسانه پرمخاطبی باشد. با استفاده از موجهای فضای مجازی و کشاندن گروهی از چهرههای معروف یا همان سلبریتیها.
مطمئنا رقمهای خوبی به این دوستان داده شده که به آن هم کاری ندارم. هرچه بود حاصلش یک مجموعه برنامه فراگیر و پرمخاطب بود. راستش همین چند هفته پیش که دوستان در وزارت ارشاد ناگهان ظرفیت صادق ماهی فروش در رشت را کشف کردند و او را به یک چهره عمومی بدل کردند غافلگیر شده بودم.
نوعی تیزهوشی در این ماجرا بود که در یکسال گذشته عادت کرده بودیم امکان وقوع این سطح از هوشیاری را فراموش کنیم. برنامه شب یلدا دومین حرکت هوشمندانه در فضای فرهنگی حاکمیتی بود. گفتم که با کیفیت برنامهها به شکل اخص کاری ندارم. مثل حرفهای عجیب و بیمنطق آقای خیابانی و احضار روح ملایمی که با کلماتی بیمعنی انجام دادند و نکتههای دیگر...
اما شما سطح تعارض در این موارد را وقتی متوجه میشوید که در مشهد به عنوان دومین شهر پرجمعیت ایران از مدتها قبل اعلام شده بود که هرگونه دورهمی برای شب یلدا در کافهها و رستورانها ممنوع است و یا از آن بدتر در شیراز که ساعت 9 شب مردم را از حافظیه بیرون کردهاند.
یعنی از جایی که اصلا میزبان حقیقی شب یلدا باید باشد. دو سه هفته پیش امام جمعه شیراز در مورد مسئله بیدار ماندن تا پاسی از شب که عادت دیرین مردم شیراز است انتقاد کرده بود و آن را خلاف برخی اصول دانسته بودند.
احتمالا کش و قوس این ماجرا ادامه خواهد داشت. مشخص است که امام جمعههای مشهد و شیراز و اصفهان به مهمترین چهرههای سیاسی این شهرهای بزرگ بدل شدهاند و میتوانند خواستههای خود را به مقامات شهر و استان به سادگی بقبولانند. این ماجرا هیچوقت در این ابعاد رخ نداده بود. نمیدانم این حجم حضور روحانیت در زندگی روزانه مردم عادی به سود هست یا نه؟ و اینکه به سود چه کسی؟ و اینکه اصلا به سود کسی هست؟
مشخص است که روحانیت تمایلی به برگزاری جشنی باستانی مثل شب یلدا ندارد. در یکی از کشورهای همسایه هم این جشن غیرقانونی اعلام شده است. اما به عنوان یک روزنامهنگار به نظرم مسئولین فرهنگی دولت و مدیران تلویزیون و هر بخش دیگر باید بر تمام میعادها و مناسبتهایی که بر محور خانواده شکل میگیرد، تاکید کنند.
خانواده هنوز میتواند رشته پیوستگی در میان جامعه پر از شکاف ایرانی باشد. شب یلدا نمونهای از این مراسم است. مثل ضیافت بزرگ غدیر یا عید نوروز. به نظرم باید برخی از دستاندرکاران امور، جلساتی را با روحانیت و خطبای جمعه برگزار کنند و بحث کلیدی خانواده را جا بیاندازند.
خانواده، تنها راه نجات ایران از تندروی، افراط و چند پارگی است. در این صورت شاید امام جمعه شیراز شخصا به حافظیه میرفت و جشن یلدا را با انبوهی از خانوادههای باحال شیرازی برگزار میکرد.