بحران پشت دیوار اتاق عمل
دورنمای کمبود متخصص در چهار رشته پزشکی: بیهوشی، طب اورژانس، اطفال و داخلی
روزنامه هفت صبح، سارا سبزی| صندلیهای دستیاری پزشکی امسال هم تا حدی خالی ماند تا کمبود پزشک متخصص به روال سابق ادامه پیدا کند. ماجرایی که تقریبا همه رشتههای تخصصی را درگیر کرده است؛ بعضی کمتر و گروهی بیشتر، اما چهار تخصص پزشکی بیشتر از بقیه خالی ماندهاند و وضعیتشان بحرانی است: طب اورژانس، بیهوشی، اطفال و بیماریهای داخلی. چرا وضعیت دستیاری خوب نیست؟ برای روشن شدن این موضوع اول به روند دریافت تخصص پزشکی و اتفاقاتی که یک دستیار طی میکند، نگاه میکنیم، مسیری طولانی و کمدرآمد که به سنگی بزرگ برای ورود به دوره دستیاری تبدیل شده...
برای تبدیل شدن به پزشک متخصص در هر رشتهای بعد از گذراندن دوره پزشکی عمومی و پذیرش در آزمون دستیاری، حداقل باید چهارسال به عنوان رزیدنت یا همان دستیار کار کنید، دورهای با ساعات کاری زیاد و حدود هشت تا 12 میلیون تومان دریافتی. دورههای رزیدنتی در رشتههای مختلف متفاوت است و بین چهار تا پنج سال زمان میبرد.
در این مدت رزیدنتها زیر نظر استادان یا سالبالاییها فعالند، البته با شرایطی خاص مثل: نداشتن حق اشتغال در طول دوره و شیفتهای سنگین که بسته به شرایط تغییر میکند بخشی از دلایل جذب نشدن پزشکان به رشتههای تخصصی است. طبق قانون حداکثر کشیک یک دستیار 12 کشیک در ماه است، اما معمولا رعایت نمیشود. علاوه بر این میزان پذیرش در شهرهای مختلف تفاوت دارد و ممکن است فشار روی دستیاران در یک شهر، بیشتر از نقاط دیگر باشد.
در چند سال گذشته خالی ماندن ظرفیتهای دستیاری به صورت مستمر ادامه پیدا کرده و شاید بتوانیم سال 1400 را یکی از بدترین سالها در این مورد بدانیم: در این سال نزدیک به 800 صندلی دستیاری خالی ماند. امسال هم برای جبران کمبود پزشک علاوه بر افزایش ظرفیت پذیرش آزمون دستیاری، دو مرحله تکمیل ظرفیت هم اعلام شد، اما باز هم شرایط تغییری نکرد. در دور دوم تکمیل ظرفیت، دانشگاههای علوم پزشکی برای پذیرش 1807 نفر در 24 رشته تخصصی، جای خالی داشتند. در هر دو مرحله هم این رشتهها کمترین طرفدار را داشتند:
رشته بیهوشی در 39 دانشگاه علوم پزشکی، 307 جای خالی داشت. وضعیت رشته بیماریهای داخلی هم به همین روال بود و 224 ظرفیت آن در مرحله دوم تکمیل ظرفیت خالی ماند. بعد از آن هم طب اورژانس، اطفال و بیماریهای عفونی بیشتر از رشتههای دیگر جای خالی داشتند.
وضعیت در رشته طب اورژانس _ آنطور که رئیس انجمن بیهوشی قلب گفته- وخیم است و در سه سال گذشته از این رشته استقبال نشده و بیش از 70 درصد ظرفیت این رشته در دوره دستیاری خالی مانده است. بسیاری از دانشگاههای سطح ۲ و ۳ کشور دستیار بیهوشی ندارند؛ یعنی تعداد ورودیهای آنها صفر است. این اتفاق در دانشگاههای سطح یک کشور هم رخ داده و تعداد ورودی بعضی از آنها به کمتر از ۵۰ درصد رسیده.
در واقع پزشکان عمومی که قصد شرکت در آزمون دستیاری را دارند، تمایلی به حضور در رشته بیهوشی ندارند و معمولا گزینههای دیگری انتخاب میکنند. این کمبود آنقدر جدی است که در حال حاضر در تعدادی از بیمارستانهای شهر تهران بحران متخصص بیهوشی وجود دارد و اگر این مشکل به سرعت حل نشود، تبعات زیادی خواهد داشت؛ اتفاقی که به مرگ تدریجی رشته بیهوشی تشبیه شده است. علاوه بر این ادعا میشود که اشتیاق به مهاجرت در بین متخصصان بیهوشی بیشتر از دیگر رشتههای پزشکی است؛ به دلیل اینکه این رشته در بسیاری از کشورهای جهان جایگاه بسیار ویژه ای دارد.
کمبود پزشک با افزایش ظرفیت جبران میشود؟
این میزان از صندلیهای خالی رشتههای تخصصی پزشکی در شرایطی اتفاق افتاده که ظرفیت آزمون دستیاری امسال هفت درصد نسبت به سال گذشته رشد داشته است؛ یکی از روشهایی که برای جبران کمبود پزشک در پیش گرفته شده تا تعداد پزشکان به میانگین جهانی نزدیک شود.
بیشترین رشد مربوط به رشته پزشکی کودکان است که ظرفیت آن از 498 به 548 نفر رسید؛ یعنی رشدی 10 درصدی. کمترین افزایش هم به رشته اورولوژی مربوط میشود که تعداد پذیرش آن از 81 نفر در آزمون چهلونهم به 82 نفر رسیده است. در کنار چهار رشته کمطرفدار و کماقبال پزشکی، رشتههای رادیولوژی، داخلی قلب، چشم پزشکی، گوش و حلق و بینی، پوست و مو، ارتوپدی و طب فیزیکی بیش از سایر رشتهها متقاضی دارند و بیش از 95 درصد ظرفیت آنها معمولاً پر میشود.
بخشی از این کمبود پزشک هم قرار است به صورت انجام تعهد در مناطق محروم انجام شود، آن هم بدون اجازه برای تاسیس مطب یعنی پزشک با حداقل 35 سال سن باید هشت سال بدون اجازه مطب در منطقه محروم خدمت کند. به همه این دلایل باید خروج پزشکان از زمینه کاری تخصصی را هم اضافه کرد؛ موج مهاجرت به سمت مشاغل پردرآمد مثل زیبایی هم کار را سختتر کرده است.
نظام پزشکی اعتقاد دارد که افزایش ظرفیتها کمکی به افزایش دسترسی به پزشک متخصص نمیکند و تا زمانی که دستیاری به عنوان یک شغل در نظر گرفته نشود وضعیت به همین روال باقی میماند. از طرف دیگر با توجه به درآمد هشت تا 12 میلیون تومانی رزیدنتها دلیلی برای تحمل شیفتهای طولانی و حداقل 200 ساعت کار در ماه باقی نمیماند.
ورود به بازار کار پزشکی بعد از 40 سالگی
کمبود پزشک فوق تخصص هم ماجرای دیگری است؛ تعداد پذیرش در این رشتهها بسیار کم است و با توجه به طولانی بودن دوره، زمان زیادی طول میکشد که پزشک وارد بازار کار شود. نمونه این کمبود، جای خالی متخصص در رشته جراحی قلب و عروق است که امسال تصمیم گرفته شد برای جبران آن رویه تازهای در پیش گرفته شود؛ تصمیمی که قرار بود از سال 98 اجرا شود، اما به دلایلی نامعلوم عقب افتاد، اما بالاخره امسال اجرا شد.
در آزمون دستیاری امسال برای اولین بار دو دانشگاه علوم پزشکی تهران و ایران این رشته را در مقطع تخصص هم راه انداختند و قرار شد به جای هفت سال به صورت یک دوره پنج ساله ارائه شود. در واقع دو سال ابتدایی این دوره بر اساس برنامه آموزش جراحی داخلی و سه سال باقی مانده بر اساس برنامه آموزش جراحی قلب و عروق است.
دلیل این تصمیم هم کاهش تعداد جراح قلب به یک پنجم میانگین جهانی است. از مجموع فارغالتحصیلان این رشته در سالهای اخیر که کمتر از ۲۵۰ نفر بودند، حدود۵۰ نفر به واسطه فوت یا بازنشستگی از چرخه فعالیت خارج شدند و بیش از ۶۰ درصد از جراحان باقیمانده هم تا 20 سال دیگر بازنشسته میشوند. مسیر فوق تخصص این رشته هم طولانی بود و فارغالتحصیلان آن در سن 30 تا 35 سالگی وارد دوره شش ساله طرح میشوند و در نهایت در سن 40 سالگی وارد بازار کار میشوند.