صدای ترک خوردن و نفوذ رطوبت در حافظیه
زخم مرمتهای غیراصولی و بیتوجهی به پایش، حافظیه را به کارگاهِ خطر تبدیل کرده است.
به گزارش هفت صبح، در قلب شیراز، جایی که باید عطرِ شعرِ حافظ در باغ و سنگ بپیچد، امروز صدای ترکخوردگی و نفوذِ رطوبت بلند است. حافظیه که زمانی پناهِ عاشقانِ شعر و حافظهی جمعی بود، اکنون زیر بارِ مرمتهای غیراصولی و غفلتِ ناظرانِ مسئول، در آستانهی فروپاشی قرار گرفته است. مرمتهایی با مصالح نامناسب بهجای حفاظت، ساختارِ اصیلِ آثار را تضعیف کرده و تزئیناتِ تاریخی را به خطر انداختهاند.
آویزهای نفیسِ ایوانِ حافظشناسی و مقرنسهای ورودیِ آرامگاهِ خاندانِ قَوام، ترک برداشتهاند و رطوبت به لایههای داخلی نفوذ کرده است. کارشناسان هشدار دادهاند که بدون پایشِ مستمر، تهیهی بانکِ دادهی آسیبها و بهکارگیریِ مرمتگرانِ متخصص، بخشهایی از این میراث ظرف یک تا دو سال آینده از بین خواهد رفت. در حالی که بودجهها به پروژههای نمایشی و نورافشانی اختصاص مییابد، حفاظتِ واقعی و بلندمدت به فراموشی سپرده شده است.
حافظیه نمادِ ادب و حافظهی ماست. از دست دادنِ آن، ضربهای به هویتِ فرهنگیِ ایران خواهد بود. وزارتِ میراثِ فرهنگی، بیشتر از آنکه متمرکز بر ماموریتهای ذاتی اش باشد، به اقدامات نمایشی و رسانه ای مشغول شده است. چرایی این رویکرد را باید در پیشینهی وزیر، و مدیران ارشد این وزارتخانه جستجو کرد. وزیری با سابقه امنیتی و مدیرانی که از صداوسیما به وزارتخانه آمده اند، تنها خروجی شان، مراسمها، همایش ها و برنامههای رسانه ای است. زمان در حال از دست رفتن است. اگر تدبیری فوری اندیشیده نشود، جز خاطره و عکسهایی از بنای حافظیه چیزی نخواهد ماند.