اگر اعصاب ندارید، این یادداشت را نخوانید!

روزنامه هفت صبح، محمدجواد ترابی | شمشیرهای آخته از تهران تا لندن. قصه هدی و دوستانش (قسمت دوم)
* یک: بدبینترین افراد به پروژه فمتریپ (سفر آشنایی اینفلوئنسرهای خارجی به ایران) که هدی رستمی و همکارانش آن را ترتیب دادهاند، هیچ وقت راه افتادن چنین هجمه سنگینی از آنورآبها را تصور نمیکردند؛ آن هم با الفاظی که قابل بازنشر نیست. ماجرا این است که در جبهه آنهایی که خود را مخالف حکومت میدانند، این حرکت، زیبا جلوه دادن ایران به دروغ است. آنها از کلیدواژههای حجاب و حقوق زنان استفاده میکنند.
برخی هم پا را فراتر گذاشته و او را مامور حکومت و حاکمیت در «نرمال نشان دادن»، «فانتزیسازی»، «زیبا کردن حجاب» و «بزک کردن» شرایط کشور معرفی کردهاند. از سالومه، مجری شبکه تلویزیونی منوتو که مدعی است او با پولی که دولت از جیب ما دزدیده! برای خودش تبلیغ میکند و با واژههای بیغیرت و خائن، او و همکارانش را خطاب کرده تا مجری رادیوفردا که در بخشی از توئیتش نوشته: «نمیتوانم از این نمایشِ زیباسازی …با حضور و همکاری توریستهای خارجی آزار نبینم.»
عجیب این که در این سوی آب در داخل ایران هم شرایط چندان تفاوتی نمیکند و این هجمه محدود به روزنامهنگاران رسانههای آنورآبی نیست. یکی از روزنامههای کثیرالانتشار کشور دیروز از بالا و پایین به این پروژه تاخته است و نوشته «این اقدام (سفر اینفلوئنسرهای خارجی به کشور) در شرایطی انجامشده که هنوز مشخص نیست هزینه برپایی تور لاکچری و پرهزینه این رویداد با کدام شخص یا سازمان و حتی نهاد خصوصی است؟»
عجیب اینکه این نگاه را نه یک رسانه افراطی بلکه یک رسانه میانهرو مایل به جریان اصلاحطلبی مطرح کرده است؛ هر چند در همان گزارش اشاره شده است که این برنامه با حمایت بخش خصوصی (به طور مثال نام و نشان حامیان خصوصی این برنامه مانند تپسی همهجا به چشم میآید و اتفاق پنهانی نیست) و تخفیفات خدماتدهندههای حوزه گردشگری فراهم شده اما نویسنده گزارش با یک حساب و کتاب لایک و تعداد پست مدعی شده است که «بررسیها نشان میدهد آنها (اینفلوئنسرهای دعوت شده) تولید محتوای گردشگری نمیدانند و در این پروژه شکست خوردهاند»!
در توئیتر که نگاه کاربران عمدتا به نقد است تا تعریف، جستوجوی هشتگ فمتریپ و نام هدی رستمی با چنان هجمهای روبهرویمان میکند که از خیر مرورش میگذریم. گیوتینی بالارفته که هدفش فقط گردن زدن این پروژه نیست. حالا کل گردشگری ایران هدف است و اینکه اصلا چرا باید خارجیها برای تماشای زیباییهای ایران به ایران سفر کنند! گویا ما ایرانیها برای دیدن حلبیآبادها و همدردی با فقرا و مبارزه با نابرابریها به کشورهای دیگر سفر میکنیم.
* دو: یک سال قبل مهمان دو برنامه فمتریپ در روسیه و تونس بودم. گرچه آن زمان چهار پنج هزار نفری بیشتر دنبالکننده نداشتم، روزنامهنگار بودنم و دسترسی به رسانههای مکتوب و غیرمکتوب، امتیازی شد که در فهرست نهایی دو برنامه قرار بگیرم. از فمتریپ روسیه میگویم؛ دولت روسیه برای نشاندادن سطح آمادگی این کشور دو هفته پیش از برگزاری جام جهانی روسیه ۲۰۱۸ ما را یک هفته مهمان کرده بود.
این برنامه که به ابتکار سازمان امور جوانان روسیه (روسمولودژ) طراحی شده بود، میزبان ۵۰ اینفلوئنسر بلاگر، روزنامهنگار، عکاس و … از ۲۵ کشور جهان بود. قرار بود ما از سطح آمادگی این کشور برای میزبانی جام جهانی برای افکار عمومی کشورمان گزارش تهیه کنیم. به ۵ گروه ۱۰ نفره تقسیم شدیم و هر کدام از گروهها علاوه بر مسکو به دو شهر میزبان دیگر سفر کرد. سطح میزبانی در حد اعلایی بود؛ نشان به این نشان که هتل ما در سارانسک، هتل مرکور بود که هفته بعد از آن، میزبان رونالدو و دیگر بازیکنان پرتغالی شد.
پس از اتمام سفر یک حساب سرانگشتی کردم دیدم دستکم دولت روسیه برای هر کدام از ما دو هزار دلار هزینه کرده است تا اندکی بر افکار عمومی جهان تاثیر بگذاریم. من هم طبق معمول در روزنامه هفت صبح، ویژهنامه دانستنیها و چند برنامه رادیویی و تلویزیونی مشاهداتم را کمتر از چند روز مانده به افتتاح جام جهانی گزارش کردم.
بیایید حساب و کتاب کنیم؛ ۵۰ نفر که دستکم دوهزار دلار سفر هر کدامشان خرج برداشته (شامل ۴ پرواز داخلی و ۷ شب اقامت لوکس) و هزینه کلیمان میشود بیش از ۱۰۰ هزار دلار. این پول را دولت روسیه پرداخته بود نه بخش خصوصی! به هر کجای روسیه که میرفتیم چنان با آغوش باز از ما میزبانی میکردند که با سفرهای پیشینم به روسیه قابل قیاس نبود. همان جا با خودم فکر کردم آیا افکار عمومی ما تحمل چنین میزبانیهایی را دارد؟ با خلقوخوی مهماننوازانه ایرانیمان، امید داشتم.
اما با اخلاق فاجعهبارمان در جشنهای عروسی که به زمین و زمان به رغم مهمان بودن ایراد میگیریم، به نظرم میآمد هنوز راه زیادی باقی است برای تحمل موفقیت و شادی بقیه! بله، تحمل! ما به هر آنچه برایمان منفعتی ندارد ایراد میگیریم، حتی جشنی که خرجش را نه ما دادهایم و نه دولت.