
هفت صبح| سد ماندگان که ضرورت اجرای آن هم با شک و تردیدهای زیادی همراه بود، به مشکلی جدید برخورده است. مطالعات لایهبندی حرارتی و تغذیهگرایی مخزن سد ماندگان نشان میدهد که میزان تغذیهگرایی در مخزن این سد بالاست و اگر برای آن راه علاجی پیدا نشود، آب ذخیره شده در پشت سد از نظر کیفی قابل استفاده نخواهد بود یا دستکم برای مصرف شرب مناسب نیست. از آنجا که پروژههای علاجبخشی در ایران چندان خوشسابقه هم نیستند و اجرای چنین پروژههایی بسیار هزینهبر است، باید نگران صرف هزینههای هنگفت اضافی برای اجرای این پروژه غیر ضروری باشیم.
سد ماندگان که قرار است آب شرب حوضه آبریز زایندهرود را تامین کند، سدی است که ساختش با اعتراضات گسترده جامعه دهنده آب مواجه شده است. در ضرورت ساخت این سد تردیدهای جدی وجود دارد و کارشناسان بر این باورند که هنوز پروژههای مدیریت مصرف بهطور تمام و کمال در حوضه پذیرنده آب اجرا نشده و بنابراین اصول انتقال بین حوضهای در این پروژه رعایت نشده است.
اگرچه شینا انصاری رئیس سازمان حفاظت محیط زیست مدعی شده که قرار است پروژه بهشتآباد از دستور کار خارج و به جای آن ماندگان اجرا شود اما اسناد رسیده به «هفتصبح» نشان میدهد وزارت نیرو از اجرای پروژه بهشتآباد نهتنها عقبنشینی نکرده، بلکه آن را مصوبه شورایعالی آب بهعنوان مرجع بالادستی میداند.
از سوی دیگر رئیس سازمان حفاظت محیطزیست ادعا میکند که سازمان محیط زیست با پروژه ماندگان موافقت نکرده. این در حالی است که پروژه یاد شده در جلسه 28 اسفند 1403 و با حضور لاهیجانزاده معاون دریایی سازمان حفاظت محیطزیست به نمایندگی از سوی این سازمان به تصویب شورایعالی آب رسیده و این یعنی مهر تایید سازمان حفاظت محیط زیست پای پروژهای که دنا را تخریب میکند، خورده است.
تولید آب بیکیفیت
مسئله سد ماندگان فقط ورود آسیب جدی به محیط زیست دنا و آورد رودخانه کارون نیست. گویا مدلسازیهای مخزن این سد نشان میدهد که تغذیهگرایی در این سد بالاست و در صورت عدم اجرای پروژههای علاجبخشی با صرف هزینههای بیشتر، امکان استفاده از آب این سد دستکم برای تامین نیازهای شرب وجود ندارد.
مطالعات لایهبندی حرارتی و تغذیهگرایی مخزن سد ماندگان نشان میدهد که غلظت جلبک از حد دو دهم میلیگرم بر لیتر برای جلبک در محدوده مزوتروفیک بیشتر بوده و شرایط مغذی برای مخزن پیشبینی میشود. در این گزارش آمده است: «پتانسیل لایهبندی و تغذیهگرایی مخزن بالاست. مدلسازیها نشان میدهد غلظت جلبک مخزن در بیشتر ماههای سال بالاتر از حد مزوتروفیک است.
با توجه به منابع آلودهکننده سطح حوزه شامل فاضلاب روستایی و مراکز پرورش ماهی احداث سیستم تصفیه و رعایت حدود استاندارد تخلیه میتواند شرایط تغذیهگرایی ورود به مخزن را تا حدود بالایی کاهش دهد». بر اساس این گزارش برای بهبود کیفیت آب هم حذف 90 درصدی بار مغذی میتواند کیفیت آب را به استانداردهای مورد نظر برساند اما آیا دسترسی به این هدف امکانپذیر است؟
نوشتههای روی کاغذ، اجرایی نمیشود
یک کارشناس که نخواست نامش فاش شود، در گفتوگو با «هفت صبح» کنترل تغذیهگرایی به میزان 90 درصد را بسیار هزینهبر توصیف میکند و بر این باور است که این موضوع خیلی راحت کنترل نمیشود. زیرا در شرایط ایران منابع عامل تغذیهگرایی به صورت پراکنده و غیر نطقهای هستند، بنابراین کنترل آنها سخت است. باید با تکتک کشاورزان بالادست صحبت کنید، زهآب را مدیریت کنید، شرایط فرسایش را کنترل کنید؛ همه این موارد روی کاغذ میآید اما عملیاتی شدن آن امکانپذیر نیست.
او درباره امکان تامین کیفیت آب برای شرب توضیح میدهد که همه این موارد بستگی به شدت تغذیهگرایی و غلظت فسفر و جلبک دارد. اگر این عوامل لب مرز باشد با اجرای روشهای بالادست تا حدی قابل کنترل و با کارهایی که در مخزن انجام میشود و به کمک چرخه حیات آبزیان، ممکن است بتوان عوامل را به حد استاندارد رساند اما در یک سدی مثل سد ژاوه، تغذیهگرایی به حدی بالاست که نمیتوان آن را آبگیری کرد.
باز هم مایه عبرت سایر کشورها میشویم؟
تامین کیفیت آب مخزن سد ماندگان به اجرای پروژههای علاجبخشی گره خورده است اما ایران در اجرای چنین پروژههایی چندان خوش سابقه نیست! سد گتوند که به کارخانه شورابهسازی شهرت یافته پس از آبگیری با صرف هزینههای بالا درگیر اجرای پروژههای علاجبخشی برای جلوگیری از انحلال بیشتر نمک شد. تلاش شد پتویی رسی در مخزن سد ایجاد تا از انحلال بیشتر نمک در آب جلوگیری شود اما این پتو بیش از سه روز دوام نیاورد و پس از ترک خوردن، در مخزن سد فروریخت تا همه امیدها را ناامید کند.
امروز هم افتخار سازندگان گتوند این است که مدیریت این سد به الگویی برای دنیا تبدیل شده است! انگار ما قصد داریم با پول نفت سد بسازیم و مایه عبرت سایرین شویم. وزارت نیرو با چراغ سبز سازمان حفاظت محیط زیست دست به اجرای پروژهای زده است که هیچ بعید نیست در آینده تبدیل به مایه عبرت دیگری برای سایر کشورها شود. آیا همچنان باید بودجه کشور را به اجرای پروژههایی اختصاص دهیم که نهتنها غیر ضروری هستند، بلکه منابع آب ارزشمند ایران را با مشکلات جدی از نظر کیفیت مواجه میکنند؟






