هتتریک، پوکر، گلات| هتتریک به زبان ساده

روزنامه هفت صبح، محمد طالبیان| معمولا وقتی صحبت از طبقهبندی هتتریک به میان میآید، ارزش براساس کامل بودن آن تعیین میشود. اینکه با هر دو پا و ضربه سر هتتریک ثبت شده باشد به عنوان عاملی برای کامل بودن آن شناخته میشود. موضوعی که بارها از سوی بازیکنهای مختلف به ثبت رسیده. در سوی مقابل اما شرایطی کاملا متفاوت وجود دارد. بازیکنهایی در تاریخ فوتبال حضور داشتهاند که شاید تنوع زیادی در حرکات خود نداشتهاند اما معمولا یک یا دو کار را به قدری بینقص انجام میدادند که حرفی برای گفتن باقی نمیماند. رونالدو اصلی شاید یکی از همین موارد باشد.
بازیکنی که با یک پا دو پاهای خود هر دروازهبانی را نابود میکرد، هنوز هم به عنوان یکی از بهترین مهاجمهای تاریخ شناخته میشود. آرین روبن هلندی برای سالها توپ را در عرض و پشت محوطه جریمه حرکت داده و نهایتا با کات داخل پا توپ را به گوشه دروازه میرساند. هر موقع روبن شروع به حرکت میکرد، همه میدانستند که نتیجه قرار است به چه شکلی رقم خورد اما وینگر هلندی به قدری کار خود را بینقص انجام میداد که حتی قابل پیشبینی بودنش اما برای مدافعان و دروازهبان چارهساز نبود.
در دنیای هتتریکهای به یادماندنی هم داریم یکی از همین موارد که با اینکه قابل پیشبینی بود اما هیچ کس در مقابلش توان مقابله نداشت. سینیشا میهایلوویچ صربستانی اگر بهترین نبود، بدون شک یکی از بهترین کاشتهزنهای تاریخ فوتبال است. اگر طرفداران امروز فوتبال با دیدن کاشتههای مسی هیجانزده میشوند، روزگاری میهایلوویچ در سکوت پشت توپ میایستاد و با آرامترین شکل ممکن توپ را به دروازه میرساند. فرقی نمیکرد کجا خطا اتفاق افتاده و چقدر با دروازه فاصله است.
سینیشا به راحتی خوردن آب توپ را با پای چپ جادویی خود وارد دروازه میکرد. هافبک دفاعی لاتزیو در سال ۱۹۹۸ اما نشان داد که از او بهتر وجود ندارد. در شرایطی که فصل قبل برای سمپدوریا توپ میزد در انتقالی به نیمه آبی پایتخت ایتالیا رفت تا زیر نظر اریکسون به فعالیت خود ادامه دهد. مربی سوئدی بهترین دوران کاری خود را پشت سر میگذاشت و خود را برای رسیدن به جامهای اروپایی با لاتزیو آماده میکرد. او اما برای تقویت خط میانی به سراغ بازیکن آن زمان یوگوسلاوی رفت تا با یک تیر دو نشان را هدف قرار دهد.
دسامبر ۱۹۹۸ بود که لاتزیو در دیداری حساس مقابل سمپدوریا قرار گرفت. آنها برای رسیدن به قهرمانی بایستی از تمامی بازیهای خود امتیاز میگرفتند و همه چیز با تساوی ۲-۲ گره خورده بود. تنها ۱۰ دقیقه نیاز بود تا میهایلوویچ با سه ضربه آن هم از فاصلهای تقریبا یکسان، هتتریک خود را ثبت کند. هر سه گل سینیشا از یک فاصله، با یک زاویه و سرعت یکسان به ثبت رسید و یکی از سادهترین اما شاید دستنیافتنیترین هتتریکهای تاریخ فوتبال در سری آ جاودانه شد.
حالا قهرمان سابق صربستان برای ثبت هتتریکی دیگر تلاش میکند. سه سال پیش بود که مربی این روزهای بولونیا از ابتلایش به سرطان خون خبر داد. یکسال سخت برای سلطان ضربات ایستگاهی فوتبال کافی بود تا موفق به شکست سرطان شود. دورههای طولانی شیمی درمانی چیزی از طراوت سینیشا باقی نگذاشت اما او حتی سرطان را هم شکست داد. سختی کار روی مزرعه در دوران کودکی از او قدرتی بیپایان ساخته. قدرتی که پیش میرود تا همه چیز را شکست دهد.
یک سال شیمی درمان گذشت و به نظر همه چیز خوب بود اما اینبار نوبت کرونا بود تا یکی از پنج زننده گل و گل به خودی در تاریخ جام جهانی را درگیر خود کند. سطح سلامتی سینیشا به قدری پایین بود که پزشکها تقریبا معجزه را تنها راه برگشت او میدانستند. ترکیب سرطان و کرونا هم موفق به شکست میهایلوویچ نشد. معجزه اتفاق افتاد و بدن ضعیف هافبک سابق لاتزیو برگشت. زندگی اما از امتحان سینیشا دست بر نمیدارد.
چند ماه پیش بود که باز هم سرطان برگشت. مامور ثبت کردن یکی از سادهترین و منحصربهفردترین هتتریکهای تاریخ فوتبال حالا باید غیرممکن را ممکن کند. حالا باید در جدیدترین ماموریتش هتتریک بازگشت به زندگی را ثبت کند و برای دومین بار سرطان خون را شکست دهد. در تمام این مدت حتی یکبار هم اجازه نداده که بیماری در هدایت بولونیا اختلالی به وجود آورد.
میهایلوویچ یکی از تیمهای ضعیف سری آ ایتالیا را در اختیار داشته و توانسته آنها را به خوبی از منطقه سقوط دور نگه دارد. کاری که شاید سالمترین مربیهای ایتالیا هم نمیتوانستند با موفقیت آن را انجام دهند. حالا طرفداران بهترین کاشتهزن تاریخ منتظرند تا سینیشا هتتریک دیگری را ثبت کند. همان قدر ساده، همان قدر منحصربهفرد.