این شش فیلم را ببین اگر می خواهی ایران قبل از انقلاب را بشناسی
سینما می تواند جدا از همه بحث های هنری و روشنفکری ، سندهای مردم شناسی و تاریخی هم باشند
سینما می تواند جدا از همه بحث های هنری و روشنفکری ، سندهای مردم شناسی و تاریخی هم باشند. اگر می خواهی از ایران دهه پنجاه و اواخر چهل شناخت کافی به دست بیاوری این شش فیلم را ببین. این که چه شد و چه اتفاقی افتاد در این شش فیلم به انحا مختلف مستتر هستند.
قیصر: یک فیلم نوآر ملی و بومی . نوعی یاغیگری در فیلم هست که امروزه طرفداران لیبرال ها را اذیت می کند و ازآن به عنوان تشویق به قانون شکنی یاد می کنند. به هرحال قیصر فرزند زمان خویشتن بود و آکنده است از سکانس های زیبا و همین طور یک خط و ربط داستانی محکم. البته که فیلم نقایصی هم دارد اما شورو هیجانی که در کارگردانی مسعود کیمیایی و بازی بهروز وثوقی و فیلمبرداری مازیار پرتو و موسیقی اسفندیار منفرد زاده است غیرقابل چشم پوشی است.
گزارش. فیلم سرد کیارستمی که وقتی از نیمه خود می گذرد شما را مسحور و مفتون خود ساخته است. اولین درام کارمندی طبقه متوسط ایران بر پرده سینما که گزارشی دقیق از تضادهای اجتماعی تهران دهه پنجاه است. همچون یک توفان سنج لحظاتی قبل از وقوع توفان. گزارش با همه فیلم های دهه پنجاه ایران متفاوت است و نه به سمت سینمای خیابانی و معترض حرکت می کند و نه به نوع بیان سینمای روشنفکری و هنری آن دوران باج می دهد.
کندو. فیلمنامه عجیب و جذاب فیلم که برگرفته از فیلم شناگر ساخته فرانک پری است خواسته و ناخواسته تصویر درستی از تهران دهه پنجاه و اختلاف طبقاتی و همین طور فضای ملتهب آن به دست شما می دهد. البته که مهم ترین نقطه قوت فیلم بازی درخشان وبی همتای بهروز وثوقی است که حتی با معیارهای امروز هم ممتاز محسوب می شود. کندو مطمئنا بهترین فیلم ژانر سینمای خیابانی ایران است
یک اتفاق ساده. این فیلم بیانگر همه پوچی و ناامیدی فراگیری است که به شکلی غیرمنصفانه و حتی غیرمنطقی طبقه روشنفکر ایرانی را در بر گرفته بود. سیاهی و تباهی نهفته در تصاویر ساده و محلی فیلم نفسگیر است. این اولین و در عین حال بهترین فیلم سهراب شهید ثالث درباره زندگی کسالت بار و دلمرده پسرکی در بندر ترکمن است که مادری مریض دارد و پدری که از راه ماهیگیری غیرقانونی زندگی می کند.
بن بست. اقتباس پرویز صیاد از یک داستان کوتاه آنتوان چخوف هرچند امروزه کمی بورژوایی به نظر می رسد اما در روایت سینمایی اش تقریبا هیچ نقصی ندارد. فیلمی که با ظرافت و یک حس بصری قدرتمند ساخته شده و چهره ای متفاوت از تهران دهه پنجاه را نشان می دهد. کمی آرامتر ، رنگی تر و مرفه تر از بقیه تهران های سینمای نادری و گله و مهرجویی. بازی مری آپیک و مادرش خانم آپیک یوسفیان از نقاط قوت مهم این فیلم است . دیدن این فیلم پازل تصورات شما از ایران قبل از انقلاب را کامل می کند.
دایره مینا. فیلم گزنده و سرحال داریوش مهرجویی با تیم جذاب بازیگرانش شامل سعید کنگرانی و عزت الله انتظامی و علی نصیریان و سرکارخانم فروزان. درباره تجارت خون در دورانی که سازمان انتقال خون وجود نداشت. فیلم بی آنکه شما را عصبی کند نشان می دهد که زندگی در تهران دهه پنجاه چگونه بوده. هرچند چهره ای مثل غلامحسین ساعدی که به شکلی غریزی گرایشات کمونیستی داشته موجب شده که طبق معمول رنگ و لعاب بدبختی در فیلم فزونی بگیرد.
چند توصیه دیگر برای آشنایی با ایران قبل از انقلاب :آرامش در حضور دیگران ساخته ناصر تقوایی ، سازش ساخته محمد متوسلانی ،گوزنها ساخته مسعود کیمیایی ،تنگنا (که البته فیلم بدی است ) ساخته امیر نادری ، رقاصه شهر ساخته شاپور قریب.