کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۵۲۱۷۸
تاریخ خبر:

جبهه سنگین تثبیتی‌ها روبروی بازار آزاد

جبهه سنگین تثبیتی‌ها روبروی بازار آزاد

مناظره دو چهره اقتصادی، این روزها در شبکه‌های اجتماعی پرطرفدار شده است.

روزنامه هفت صبح| چند روز پیش سعید لیلاز و یاسر جبرائیلی به‌عنوان دو پژوهشگر اقتصادی در یک برنامه تلویزیونی روبه‌روی هم نشستند تا درباره دلایل وضعیت فعلی اقتصاد ایران مناظره کنند؛ مناظره‌ای که بخش‌هایی از آن در طول چند روز گذشته مدام در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد و از مجادله‌ای داغ خبر می‌داد.

 

جبرائیلی در گروه موافقان تثبیت نرخ ارز و از تدوین‌کنندگان برنامه‎‌های اقتصادی دولت رئیسی است. او از گزینه‌های ورود به کابینه دولت سیزدهم بود که در نهایت هم این اتفاق نیفتاد. او منتقد برجام و پیوستن به اف ای تی اف بود و از اعضای جریان گام دوم انقلاب و در واقع به طیف اصولگرایان نزدیک است. 

 

سعید لیلاز هم مدتی از اعضای کلیدی حزب کارگزاران سازندگی بود ولی مدت‌هاست که دیگر در آن حضور ندارد، ولی از نظر جبهه‌بندی سیاسی در طیف اصلاح‌طلبان قرار دارد. او علاوه بر تدریس در دانشگاه شهید بهشتی،‌ مدتی قائم‌مقام مدیرعامل ایران خودرو دیزل در امور بازاریابی و فروش و هم بود. او خودش را طرفدار دیدگاه اقتصادی خاصی معرفی نمی‌کند و اعتقاد دارد که در هر شرایط، باید به اقتضای آن تصمیم گرفت. 

 

سعید لیلاز اقتصاد ایران را رانتی و غیر‌مردمی معرفی کرد و گفت: در حال حاضر بزرگترین مسئله اقتصاد ایران ناترازی در تمام عرصه‌هاست. ما به یک‌سری هزینه‌ها افتادیم که کسری بودجه فقط در حوزه دولت نیست. مسئله اصلی اقتصاد ایران در حوزه آن چیزی است که ما به آن اقتصاد سیاسی می‌گوییم. در حدود سه هزار سال ایران را با توزیع رانت آب اداره کردیم و جزو جوامع آب‌سالار هستیم. ظرفیت آن تمام شد و استفاده از نفت شروع شد.

 

او ادامه داد: از زمانی‌که اولین چاه نفت ایران در مسجد‌سلیمان به بهره‌برداری برسد تا قبل از موج دوم تحریم‌ها ما ایران را با رانت نفت اداره می‌کردیم. از حدود پنج شش سال پیش به‌نظر می‌رسد ایران را با چاپ پول بدون پشتوانه اداره می‌کنیم که ظرفیت آن‌هم در حال تمام شدن است. ویژگی این پول تورم است. ما طولانی‌ترین موج تورم تاریخ ایران را داریم تجربه می‌کنیم.

 

لیلاز مسئله اصلی اقتصاد را توزیع رانت نفت و خلق پول معرفی می‌کند و می‌گوید: در این نقطه است که بدون رویکرد به اقتصاد درون‌زا که خودش تولید کند، دیگر نمی‌توانیم ایران را اداره کنیم. وقتی با توزیع رانت نفت و پول بدون پشتوانه کشور را اداره می‌کردیم به مالیات جامعه نیازی نداشتیم، اما الان باید به سراغ سرمایه‌گذاری و بهبود بهره‌وری برویم. باید به اقتصاد درون‌زا برگردیم. باید جلوی فرار 15 تا 20 میلیارد دلار فرار سالانه سرمایه از ایران را بگیریم.

 

به اعتقاد لیلاز کمک به کنترل فرار سرمایه از ایران سود بیشتری نسبت به برجام داشت و کشور برای حل ناترازی‌هایی که در روبنای اقتصاد دارد، به یک سلسله اقداماتی نیاز دارد که بسیار دردناک خواهد بود چون به‌موقع انجام نشده و نیاز به پشتوانه محکم مردمی دارد. 

 

او ادامه می‌دهد: در این شرایط 1100 تریلیون تومان رشد درآمد مالیاتی داشتیم و من موافق این عدد هستم، اما مشروعیت و پشتوانه مردم را می‌خواهد. اصلی‌ترین بخش اقتصاد ایران در حال حاضر چگونگی جلب مشارکت مردم به‌ویژه طبقه متوسط شهری است؛

 

طبقه‌ای که باید به‌رسمیت شناخته شود. تا وقتی بحران تورم را حل نمی‌کنید مخالف آزادسازی هستیم، در حالی نمی‌خواهید یا نمی‌توانید تورم را کنترل کنید. میزان بدهی بانک‌های ایران به بانک مرکزی سه‌برابر شده است. برای اینکه به این فساد خاتمه دهید به یک آخرالزمان بانکی نیاز دارید. درآمد سرانه ما نسبت به اول انقلاب افزایش پیدا نکرده و اندکی هم کاهش پیدا کرده است. 

 

 بانک خصوصی حق خلق پول ندارد 
یاسر جبرائیلی، پژوهشگر حوزه اقتصاد سیاسی هم در پاسخ به لیلاز می‌گوید: در بحث بانکی نظر آقای راغفر را می‌پذیرم. بانک خصوصی نباید وجود داشته باشد، حق خلق پول ندارد. این حق منحصرا باید توسط حاکمیت و برای تولید صورت بگیرد. 
 

او اجرای سیاست‌های بانک جهانی پول را در ایجاد وضعیت اقتصادی فعلی موثر می‌داند و ادامه می‌دهد: در ایجاد این وضعیت، هر دو جریان (اصولگرا و اصلاح‌طلب) را مقصر می‌دانم؛ از این نظر که هر دو یک نسخه سیاستی را از دولت آقای هاشمی تا امروز اجرا کردند اما این سیاست یک بسته سیاستی وارداتی بود.

 

تئوری مشخصی که آقایان به سمت آن حرکت کردند، سیاست تعدیل ساختاری بود که نسخه تجویزی صندوق بین‌المللی پول بود. کاهش ارزش پول ملی، افزایش قیمت حامل‌های انرژی، حذف یارانه‌ها، کوچک‌سازی دولت و خصوصی‌سازی گسترده.

 

آقایان می‌دانستند که این اتفاقات منجر به اعتراضات عمومی خواهد شد. در دولت آقای روحانی گفتند باید ارز 4200 تومانی را حذف کنید و آقای لیلاز هم از حامیان پروپاقرص آن بودند. وقتی ارز حذف شد، تورم مواد غذایی رکورد تاریخی زد. الان می‌گویند باید از نرخ بازار حمایت کنید. 

 

تشدید تورم، دلار 4200 تومانی را به‌وجود آورد
در بخش دیگری از این مناظره، سعید لیلاز در پاسخ به جبرائیلی توضیح می‌دهد: وقتی اساس مشکلات که رشد نقدینگی و ناترازی و بی‌انضباطی مالی دولت و... است را نادیده می‌گیریم و به نقطه‌ای می‌رسیم که دلار آزاد و دولتی پیدا می‌کنیم، نمی‌گوییم چرا آن فساد اتفاق افتاده که گفته شد دلار 4200 تومانی را حذف کنید؟ هیچکس موافق افزایش قیمت‌ها نیست. هرکسی که گفت آقای هاشمی‌رفسنجانی، مرعشی و... موافق افزایش قیمت بودند، دروغ گفته است. 
 

لیلاز توضیح می‌دهد: آنقدر تورم را تشدید می‌کنیم که دلار 4200 تومانی پدید می‌آید. آقای جبرائیلی می‌دانند که بزرگترین موج دزدی تاریخ ایران بعد از دلار 4200 تومانی ایجاد شد. من مخالف دزدی هستم، نه حذف یارانه‌ها. به‌شدت مخالف حذف یارانه‌ها و کوچکترین فشار بر طبقات محروم جامعه ایران هستم. به همین دلیل هم موافق سیاست افزایش مالیاتی دولت آقای رئیسی هستم. 

 

او در پاسخ به اینکه منظور از جراحی اقتصادی سیاست‌های آزاد‌سازی قیمت است یا خیر؟ گفت: من معتقدم ابتدا باید تور ایمن و محکمی برای دهک‌های اول تا ششم، هفتم تهیه کنید و بعد به سمت آزادسازی منابع بروید، تدریجی و همگن در تمام حوزه‌ها. 

 

قدرت اقتصادی خانوار ایرانی از سال 87 سقوط کرد 
جبرائیلی هم در ادامه این برنامه، به تاثیر اجرای سیاست تعدیل ساختاری در دولت‌های بعد از انقلاب اشاره می‌کند و می‌گوید: در دوره هاشمی نرخ تورم از ۹‌درصد به ۴۹‌درصد رسید. شاخص فلاکت از ۱۸‌درصد به 58/5درصد رسید.

 

اینکه کیک اقتصاد بزرگ شود ولی مردم بدبخت شوند و این کیک را یک جریانی ببلعد که درست نیست. چه اتفاقی افتاد که از سال 1387 قدرت اقتصادی خانوار ایرانی سقوط کرد؟ از سال 87 که اوج اجرای سیاست‌های تعدیل است، قدرت خرید خانوار کاهش یافته است. اوج اجرای این سیاست‌ها در دوره آقای احمدی‌نژاد بود.

 

از سال 1375 تا 85 نمودارها افزایش یافته است؛ چون سال 74 نرخ ارز روی 300 تومان تثبیت و بهبود وضعیت آغاز شد. از سال 1386 شما هزینه‌های مردم را دلاری کردید، ولی درآمدهای آنها به ریال حفظ شده است. فولاد، پتروشیمی، مس، آلومینیوم و... به داخل این کشور به دلار فروخته می‌شود.

 

فولاد مبارکه اصفهان صبح به صبح قیمت فولاد را از بورس لندن می‌گیرد، ضرب در قیمت دلار می‌کند و به شما می‌فروشد. بعد می‌گویند علت تورم نقدینگی است. بسیاری از تولیدکنندگان می‌گویند داریم بدبخت می‌شویم! بعد می‌گویند چرا تولید نمی‌کنیم؟ قیمت برای تولیدکننده جهانی شده است. 

 

کدخبر: ۵۵۲۱۷۸
تاریخ خبر:
ارسال نظر