فیلم عروسی زینب شمخانی | مردم از ریا و رانت متنفرند

یک سیاستمدار به فیلم عروسی دختر علی شمخانی واکنش نشان داد.
به گزارش هفت صبح، عباس عبدی در یادداشتی در روزنامه هممیهن نوشت: در ابتدا قصد نداشتم درباره فیلم عروسی دختر آقای شمخانی بنویسم، اما چون این موضوع به یکی از بحثهای داغ افکار عمومی تبدیل شد، تصمیم گرفتم تحلیلی در این باره ارائه دهم تا شاید به درک بهتر ماجرا کمک کند.
به گفته او، این فیلم از جنبههای مختلفی مورد توجه قرار گرفته است؛ از جمله تجملگرایی و هزینههای بالا، پوششها و مسائل شرعی، نقض حریم خصوصی، انگیزه انتشاردهندگان و مسئله ریاکاری. عبدی در ادامه تلاش کرده است توضیح دهد که چرا این ویدئو تا این حد در جامعه بازتاب یافته است.
او معتقد است که در شرایط عادی، انتشار چنین فیلمی از یک فرد معمولی اهمیت چندانی پیدا نمیکند، اما وقتی پای یک چهره سیاسی شناختهشده در میان است، واکنشها شدیدتر میشود.
ثروت و ابهام در منبع آن
عبدی نخست به جنبه اقتصادی مراسم اشاره میکند و میگوید: گفته میشود داماد هزینههای مراسم را بر عهده داشته است، اما این موضوع با توجه به وضعیت مالی خانواده شمخانی چندان غیرمنتظره نیست. او تأکید میکند ثروت داشتن فینفسه نکوهیده نیست، بلکه در بسیاری از جوامع حتی مایه افتخار است؛ تفاوت در اینجاست که در ایران، به دلیل نبود شفافیت در مسیر کسب ثروت و رانتمحور بودن اقتصاد، ثروت وابسته به قدرت به دیده تردید نگریسته میشود.
به باور عبدی، مشکل اصلی آن است که خانواده آقای شمخانی هیچگاه بهروشنی درباره منشأ داراییهای خود توضیح ندادهاند، در حالی که او نزدیک به نیم قرن در بالاترین سطوح مدیریتی کشور حضور داشته و فعالیت اقتصادی مشخصی از او شناخته نشده است. این ابهام، در کنار شرایط سخت اقتصادی مردم، حساسیت جامعه را دوچندان کرده است.
تعارض منافع و ذهنیت عمومی
عبدی در ادامه به مسئله «تعارض منافع» اشاره میکند و میگوید ذهن مردم بهدلیل سابقه شمخانی در پرونده هستهای و تحریمها، احتمال میدهد فعالیت اقتصادی خانوادهاش با این موضوعات مرتبط باشد. او اضافه میکند حتی اگر چنین برداشتی نادرست باشد، شکلگیری این ذهنیت طبیعی است و باید به آن پاسخ داده شود.
ریاکاری؛ آفت بزرگ اعتماد عمومی
به گفته عبدی، مهمترین عامل خشم مردم، ریاکاری است. او توضیح میدهد که بخش بزرگی از مسئولان کشور در مناطق مرفه زندگی میکنند و سبک زندگی خانوادگیشان با شعارهایی که در مورد سادهزیستی، حجاب و عدالت میدهند، در تضاد است.
عبدی مینویسد: «مردم مشکل ندارند که مسئولان خانه بزرگ داشته باشند یا غذای خاصی بخورند؛ مسئله این است که میان گفتار و رفتارشان تناقض وجود دارد. کسی که شعار ضدآمریکایی میدهد اما از محصولات آمریکایی استفاده میکند، یا سادهزیستی را توصیه میکند اما در ویلاهای لوکس زندگی میکند، اعتماد عمومی را نابود میکند.»
ضعف در درک رسانهای
عبدی یکی دیگر از خطاهای مسئولان را ناآشنایی با قواعد رسانه و افکار عمومی میداند و مینویسد: واکنش شمخانی به انتشار فیلم نهتنها از شدت ماجرا نکاست، بلکه باعث گسترش آن شد. بهگفته او، مقامات ایرانی در مواجهه با بحرانهای رسانهای، معمولاً بهجای آرامکردن فضا، با اظهارنظرهای نسنجیده، ماجرا را پیچیدهتر میکنند.
مسئله حریم خصوصی و دنیای دیجیتال
او در بخش دیگری از یادداشت خود به موضوع حریم خصوصی اشاره کرده و تأکید میکند: در دنیای امروز، انتشار فیلم یا صدای دیجیتال امری اجتنابناپذیر است و تصور اینکه بتوان از انتشار چنین محتوایی جلوگیری کرد، سادهانگارانه است. به باور او، شمخانی باید از ابتدا احتمال انتشار فیلم را میداد و آماده واکنش درست به آن میبود.
تضاد میان نسلها
عبدی در پایان به رفتار شخصی شمخانی در فیلم اشاره میکند و مینویسد: به نظر میرسد او در این مراسم احساس راحتی نداشت و حضورش بیشتر از سر فشار خانواده بوده است. او نتیجه میگیرد که نسل جدید، ارزشها و معیارهای متفاوتی نسبت به نسل انقلاب دارد و اگر حکومت این تحول نسلی را صادقانه بپذیرد، بسیاری از مشکلات کشور حل خواهد شد.
عبدی در پایان هشدار میدهد: کسانی که خود را به نام جنگ و ایثار به مناصب و منافع پیوند میزنند، با رفتارهای طلبکارانه و ناسازگار با ارزشهای گذشته، بیشترین آسیب را به اعتبار همان دوران و همرزمان شهید خود وارد میکنند.