بن‌بست دزدی بعد از کلیپ سرقت گوشواره
سارق در مرخصی از زندان برای ردمال دست به سرقت زد
هفت صبح| سارق جوان که 14 سابقه کیفری در پرونده خود داشت، به همراه دوستش سناریوی سرقت گوشواره‌های زن جوان را که به همراه کودک خردسالش بود رقم زد. متهم جوان مدعی است هنوز فرصت فروش گوشواره‌ها را پیدا نکرده بود که توسط پلیس دستگیر شد. اواخر فروردین زن جوانی به همراه پسر خردسالش از ماشین همسرش پیاده می‌شود تا همسرش خودرو را پارک کند.
زن جوان در حالی که دست پسر خردسالش را در دست داشت به سمت خانه‌شان در محدوده خزانه می‌رود که ناگهان مرد جوانی که سوار بر موتورسیکلت بود از موتور پیاده شده و به سمت آنها می‌رود. او در چشم برهم زدنی و در کمتر از چند ثانیه به زن جوان نزدیک شد و هر دو دستش را به سمت گوش‌های او برد. او گوشواره‌های زن جوان را با قدرت تمام کند به طوریکه گوش او پاره شده و زن جوان تعادلش را از دست داد و روی زمین افتاد.
موتورسواران خشن، پس از سرقت از محل متواری شده و گزارش سرقت به کارآگاهان پلیس اعلام شد. ماموران بلافاصله راهی محل شده و به بررسی دوربین‌های مداربسته اطراف محل سرقت پرداختند. دوربین‌ها نشان می‌داد دو مرد سوار بر موتورسیکلت در حال پرسه زنی در خیابان هستند.
آنها با مشاهده زن جوان و بچه‌اش چند متر آن طرف‌تر توقف کرده و در این میان راکب موتور پیاده شده و از پشت سر به زن جوان نزدیک می‌شود و سناریوی سرقت خشن را اجرا می‌کنند. با کمک تصویری که توسط دوربین‌های مداربسته گرفته شده بود، چهره متهمان به‌دست آمد و با این احتمال که متهمان، سارقان سابقه‌دار هستند کارآگاهان به سراغ متهمان سابقه‌دار اداره آگاهی رفته و در نهایت موفق شدند هویت دو سارق به نام‌های اشکان و شایان را به‌دست آورند.
با به‌دست آمدن هویت متهمان و پس از هماهنگی‌های قضایی با بازپرس دادسرای ویژه سرقت، راکب جوان را دستگیر کردند. تحقیقات برای دستگیری همدست فراری اشکان از سوی کارآگاهان پایگاه هفتم پلیس آگاهی پایتخت ادامه دارد.
اشکان، حدود 30 ساله و 14 بار به اتهام سرقت، زورگیری و گوشی‌قاپی بازداشت شده است. متهم جوان تنها به یک مورد سرقت اعتراف دارد اما این احتمال پیش روی ماموران است که سرقت‌های دیگری نیز در پرونده خود داشته باشد.
سابقه داری؟
تا دلتان بخواهد. قبل از این، 14 بار دیگر بازداشت شده‌ام و به زندان رفته‌ام.
14 بار زندان برایت بازدارنده نبود؟
وقتی باید ردمال بدهی مجبوری سرقت کنی. من سابقه دارم و کسی به یک سابقه‌دار کار نمی‌دهد، از طرفی هم شکات هر روز به سراغت می‌آیند و ردمالشان را می‌خواهند، پس چاره‌ای جز سرقت نیست. این دفعه من 800 میلیون تومان رد مال داشتم و مجبور بودم که برای پرداخت رد مال دزدی کنم.
چه زمانی از زندان آزاد شدی؟
در حقیقت آزاد نشدم، دو تا فیش حقوقی گذاشتم و بعد از دو سال زندان به صورت موقتی آزاد شدم و قرار بر این بود که بعد از چند روز برگردم. اما با پایان مدت مرخصی‌ام به زندان برنگشتم. دو هفته‌ای می‌شود.
ماجرای سرقت گوشواره چه بود؟
شایان، همدستم را می‌گویم. بچه محل‌مان است و او شرایطش از من بدتر است و فکر کنم 30 یا 40 باری دستگیر شده است. سوابق متعدد هم دارد؛ زورگیری، سرقت، کیف قاپی .... از زندان که بیرون آمدم شایان گفت برای رد مالت برویم سرقت. ما قبلا هم باهم سرقت کرده بودیم و این اولین بار نبود که دزدی می‌کردیم.
و تو هم قبول کردی؟
پیشنهاد بدی نبود، باتوجه به بالا رفتن قیمت طلا خیلی زود می‌توانستم رد مالم را پرداخت کنم. در خیابان پرسه می‌زدیم که زن جوان و بچه‌اش را دیدیم.
چطور متوجه شدید که زن جوان گوشواره به گوش دارد؟
ما خیلی تیزبین هستیم، از کلاغ هم تیزبین‌تریم و کافی است که یک چیز طلایی به همراه کسی باشد مگر می‌شود از دید ما غافل شود و ما آن را نبینیم. گوشوارهای زن جوان هم به همین صورت بود، از دور یک لحظه گوشواره‌ها را دیدیم و شایان گفت پول خوبی گیرمان می‌آید. شایان از کوچه کمی بالاتر نگه داشت و زن جوان به همراه بچه‌اش به سمت ابتدای کوچه می‌آمد. از پشت سر او وارد شدم و به جلوی او رسیدم و گوشواره‌ها را کندم.
گوشواره‌ها را چند فروختی؟
نفروختم، فرصت فروختن نکردم. از طرفی با خودم گفتم طلا در حال گران شدن است و فعلا نگهدارم تا کمی گران‌تر شود ولی فکر کنم حدود 40 تا 50 میلیون تومان آن را از من خریداری می‌کردند.
می‌دانستی حمله شما به زن جوان باعث شده که لاله‌های گوش شاکی پاره شود جدا از اینکه وضع روحی او بسیار بد است؟
متهم جوان سکوت می‌کند.
در این مدت سرقت دیگری هم داشتید؟
نه فقط همین یک مورد بود.
یعنی شاکی دیگری ندارید؟
بازهم متهم جوان سکوت می‌کند.
