بازی دوگانه تاج شاه | شاه چارلز سوم در کانادا

70 سال پس از آخرین سفر، شاه چارلز سوم راهی اتاوا شده تا پارلمان کانادا را افتتاح کند؛ سفری نمادین که پیامی سیاسی برای واشنگتن دارد
هفت صبح| در روزهایی که جهان بار دیگر شاهد رویاروییهای نرم قدرت است، کانادا تصمیم گرفته با یک سنت دیرینه، پاسخی معاصر به تهدیدهای همسایه جنوبیاش بدهد. دعوت از شاه چارلز سوم برای ایراد «سخنرانی از تخت سلطنت» در افتتاحیه پارلمان، اتفاقی که از سال ۱۹۵۷ سابقه نداشته، نه فقط ادای احترامی به میراث سلطنت مشروطه، بلکه تلاشی حسابشده برای نمایش استقلال سیاسی و هویتی کاناداست؛
آن هم در دورانی که دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، بارها کانادا را «ایالت پنجاهویکم» آمریکا خوانده و از تجزیه ساختارهای ائتلافی بینالمللی استقبال کرده است. مارک کارنی، نخستوزیر تازه برگزیده کانادا که بر موج نارضایتی عمومی از ترامپ به قدرت رسید، آشکارا تلاش میکند مرزهای نمادین کشورش را پررنگتر کند. او با دعوت از پادشاه بریتانیا برای گشایش رسمی پارلمان، دست به نمایشی تمامعیار زده است: هم ابراز وفاداری به سنتهای پارلمانی و قانونمداری بریتانیایی، هم تأکید بر تمایز بنیادین با جمهوری آمریکایی که این روزها با لفاظیهای تند و تنشزا، امنیت روانی همسایگانش را به لرزه انداخته است.
دعوت از شاه بریتانیا در چنین لحظهای، همانطور که تحلیلگران سیاسی و مورخان سلطنتی میگویند، «تئاتری با پیام روشن» است، نشان دادن اینکه کانادا نهتنها مستقل است، بلکه در پی یافتن جایگاه جدیدی میان اروپا و آمریکای پرتنش امروز است. به گفته جاستین ووک، تاریخنگار سلطنتی، این اقدام «مهر تأییدی است بر یگانگی کانادا؛ تمایزی عمدی از ایالات متحده که در قلب روایت ملی آن نهفته است». این تمایز نه فقط در ساختار سیاسی، بلکه در نحوه مواجهه با تاریخ، فرهنگ بومیان و حتی نگاه به روابط بینالملل، خود را نشان میدهد.
اما ماجرا فقط به تقابل با ترامپ محدود نمیشود. در دورهای که نهادهای سیاسی متزلزلاند و نظم بینالمللی با تزلزل مواجه است، کانادا میکوشد از پیوند خود با سلطنت بریتانیا بهره بگیرد، آن هم در حالی که خودِ بریتانیا، با دعوت از ترامپ به دیدار رسمی، رویکردی متفاوت اتخاذ کرده است. بدینسان، شاه چارلز ناگزیر شده نقشی دوگانه ایفا کند: در لندن، نماد نزدیکی با آمریکا؛ در اتاوا، عامل و شاهدِ استقلال از آن.
این دوگانگی برای بسیاری در کانادا تضادآمیز است. پیتر دونولو، مدیر اندیشکده شورای بینالمللی کانادا، این تضاد را «تناقضی غیرقابل حل» میخواند: «چطور میشود یک پادشاه را هم ابزار نزدیکی به ترامپ در بریتانیا دانست و هم نماد مقاومت در برابر او در کانادا؟» از نظر او، پادشاهی نمیتواند همزمان در خدمت دو روایت سیاسی متضاد باشد، آن هم در برابر چهرهای مانند ترامپ که از تمایزها، ابزار فشار میسازد.
با این حال، برخی دیگر معتقدند که شاه چارلز، با سابقه روابط حسنه با کانادا و درک دیپلماتیک از پیچیدگیهای جهانی، قادر است این «طنابکشی نمادین» را مدیریت کند. سفر اخیر که به دلیل ابتلای شاه به سرطان یکسال به تأخیر افتاده بود، اکنون فرصتی است تا پادشاه برای نخستینبار در مقام رسمی، نزد مردم کانادا ظاهر شود و پیامی روشن بر زبان آورد: «حاکمیت ملی چیزی نیست که به فروش برسد.» بهویژه در دورانی که ترامپ با زبان تهدید و تعرفه، بنیانهای اقتصادی و روانی کشورهای همسایه را زیر سؤال میبرد.
گفته میشود سخنرانی شاه که به دو زبان رسمی فرانسه و انگلیسی خواهد بود، حاوی نکاتی در حمایت از جامعههای بومی کانادا، تأکید بر استقلال کشور و ارج نهادن به همکاریهای بینالمللی است. متن اصلی را دولت کانادا تنظیم خواهد کرد اما گمان میرود شاه بخشهایی شخصی نیز به آن بیفزاید؛ سنتی که در سخنرانیهای سلطنتی سابق نیز سابقه داشته است. مل کپ، یکی از مشاوران سابق تهیه این سخنرانیها، میگوید شاه به احتمال فراوان چند پاراگراف اول را با لحنی شخصی و متفاوت آغاز خواهد کرد تا «رابطهاش با مردم کانادا را بهروشنی نشان دهد».
در نهایت، آنچه در اتاوا رخ میدهد، تنها یک مراسم سنتی نیست. این لحظهای است که یک کشور میکوشد با تکیه بر نمادهای دیروز، راهی برای مقاومت در برابر فشارهای امروز بیابد و تاجی که روزگاری نشانی از سلطه بود، اکنون به ابزاری برای دفاع از استقلال بدل کند. این تاج، اگرچه هنوز بر پایههای کهنهای ایستاده اما در لحظهای حساس، به نماد همبستگی ملی و مقاومت سیاسی تبدیل شده، چنانکه گویی پادشاه، نه برای فرمانروایی که برای تأیید استقلال مردم آمده است.