ریکاردو ساپینتو؛ مردی که جنگ را تمام کرد!
حضور ریکاردو ساپینتو در ایران با آتش بس حمله رژیم صهیونیستی به ایران همراه شد و مربی پرتغالی که به تنش‌ها مختلف عادت دارد از این تجربه می‌گوید.
به گزارش هفت صبح به نقل از اوجوگو، ۲۳ ژوئن، نام ریکاردو ساپینتو با اعلام حضورش در استقلال، از پرتغال تا برزیل و از ایران تا ایالات متحده ترند شد. در فضایی که جهان درگیر تنش، موشک و گمانه‌زنی درباره آتش‌بس بود، سرمربی پرتغالی که سابقه اپیزودهای پرتنش در کارنامه‌اش کم نیست، ناگهان به «قهرمان سوررئالِ برای پایان بحران» بدل شد.
کاربران نوشتند:«ساپینتو با یک سیلی موشک‌های اسرائیل را می‌زند» یا «او پاسخ آمریکا را فرماندهی می‌کند». میم‌ها و شوخی‌ها بسیار زیاد بود:«اگر فقط یک مربی جرأت مربیگری در ایران را داشته باشد، آن فقط ساپینتو است.» یا:«این‌که کسی به ایران برود و خطر اصابت موشک را بپذیرد، کاملاً روانی است!» حتی عده‌ای پایان خصومت‌ها را هم به ورود او گره زدند:«ترامپ هرچه می‌خواهد پُز بدهد، واقعیت این است: ایران ساپینتو را معارفه کرد و فردایش جنگ تمام شد! مورد تصادفی وجود ندارد.»
واکنش ساپینتو:«خنده‌دار بود؛ ولی… تصادفی بود»
خود ساپینتو هم این فضای طنز را دید و گفت:«بعضی از میم‌ها خنده‌دار بودند و خیلی‌ها از موقعیت برای ساختن جوک استفاده کردند. وقتی چیزی عمومی می‌شود، واکنش طنز کاملاً طبیعی است. من هم با روحیه خوبی به آنها واکنش نشان دادم. خوشبختانه جنگ همان روز تمام شد، امیدوارم برای همیشه تمام شده باشد. اما این فقط یک هم‌زمانی بود… فقط هم‌زمانی.»
زیسته کنار صدای گلوله
ساپینتو مرد باتجربه در شهرآوردها و فضای پرشور و گاه افراطی فوتبال است: از اسپورتینگ تا لژیا، آپوئل، راجا کازابلانکا، ستاره سرخ، استاندارد لیژ، واسکو دا گاما و استقلال. خودش می‌گوید:«دربی‌های بزرگی را تجربه کرده‌ام؛ شدید و سرشار از احساس بودند. متأسفانه در برزیل به دلیل بحران کووید آن شدت را لمس نکردم. این بازی‌ها همیشه خاص‌اند؛ مثل ایران، بین پرسپولیس و استقلال. یک فینال جام حذفی هم داشتم که با اختلاف کم به آنها باختم.»
از تهران تا ریو؛ از موشک تا رگبار
او حالا از «موشک‌هایی که آسمان ایران را می‌شکافتند» فاصله گرفته، اما خاطره تیراندازی‌های سنگین در همسایگی کمپ تمرینی واسکو دا گاما را فراموش نکرده است:«ما دقیقاً کنار شهرک خلافکاران سیداده دئوس بودیم و با هر یورش پلیس، باران تیر و رگبار سرازیر می‌شد. مثل همان مصاحبه نونو مورِیرا که با صدای گلوله قطع شد. حتی به ما توصیه کردند تمرین را متوقف کنیم تا مبادا گلوله‌ای سرگردان خطری ایجاد کند.»
ریکاردو ساپینتو، مربی‌ای که عادت دارد میان آتش و التهاب کار کند، دوباره در مرکز یک روایت پرتنش ظاهر شد؛ این بار با امضای قرارداد در ایران و بهانه‌ای برای انفجار شوخی و کنایه در فضای مجازی. او خودش می‌گوید همه‌چیز «تصادفی» بود؛ اما چه کسی می‌تواند انکار کند که ساپینتو، هر جا برود، داستانی برای تعریف کردن به‌جای می‌گذارد؟
