کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۳۶۱۶۸
تاریخ خبر:
بازخوانی یا بازگشت؟

موج نو از بازخوانی ترانه‌های قدیمی در موسیقی ایران

موج نو از بازخوانی ترانه‌های قدیمی در موسیقی ایران

نسل تازه با کاور کردن آثار ماندگار گذشته، میان نوستالژی و خلاقیت راهی تازه یافته است بازسازی احساس در عصر دیجیتال

بابک نبی دبیر فرهنگ و هنر

هفت صبح|  در روزگاری که هر روز صدها آهنگ تازه منتشر می‌شود، عجیب است که جوانان دوباره به صدای قدیمی‌ها پناه برده‌اند. از «منو ببخش» ناصر عبداللهی تا «سوغاتی» هایده، از «جمعه» فرهاد تا «گل گلدون من» غانم، این روزها بازخوانی ترانه‌های گذشته در پلتفرم‌های موسیقی، از هر ترانه‌ تازه‌ای بیشتر شنیده می‌شود. گویی نسل امروز، در میان هزاران صدای ناکوک و ناملموس، دنبال صدایی می‌گردد که از جایی آشنا بیاید.

 

در شبکه‌های اجتماعی، جوانانی را می‌بینیم که در اتاق‌های خانگی‌شان با میکروفن‌های ارزان، قطعات قدیمی را کاور می‌کنند؛ گاهی ساده و خام، گاهی خلاقانه و امروزی. ویدیوها میلیون‌ها بار دیده می‌شود، بی‌آن‌که مجوز رسمی یا تبلیغ حرفه‌ای داشته باشد. یک صدای تازه، با خوانش متفاوت از «سوغاتی» می‌تواند در یک شب در فضای مجازی بترکد و صبح روز بعد در خیابان‌ها شنیده شود.

 

اما این بازگشت فقط از سر دلتنگی نیست. در زیر پوست این موج، نوعی اعتراض پنهان هم نهفته است: اعتراض به بی‌هویتی موسیقی روز. مخاطب، در میان ترانه‌های فوری و تکراری، دوباره دنبال «کلمه» می‌گردد، دنبال احساس اصیل و به گذشته بازمی‌گردد تا چیزی را پیدا کند که در امروز گم شده است.بازخوانی، اگر درست انجام شود، فقط تقلید نیست؛ گفت‌وگویی میان نسل‌هاست. وقتی خواننده‌ای جوان قطعه‌ای از هایده را با تنظیم مینیمال و گیتار آکوستیک می‌خواند، در واقع دارد از نو معنا می‌کند؛ دارد می‌پرسد: «اگر این ترانه امروز گفته می‌شد، چه رنگی داشت؟» همین‌جاست که بازخوانی از سطح «نوستالژی» فراتر می‌رود و به یک بیانیه‌ فرهنگی بدل می‌شود.

 

البته، خطر سوءاستفاده هم هست. بسیاری از این کاورها، بدون اجازه‌ صاحبان اثر یا وارثان هنرمندان ساخته می‌شوند و گاه با تنظیم‌هایی شتاب‌زده، روح اصلی اثر را از بین می‌برند. برخی موسیقی‌دانان معتقدند که موج بازخوانی، اگر بدون درک تاریخی و موسیقایی انجام شود، بیشتر از آنکه احیاگر باشد، سطحی و مصرفی است. اما با همه‌ این انتقادها، واقعیت این است که این موج، نشان از عطشِ شنیدن دارد، عطشِ ارتباط با چیزی که «واقعی» به نظر برسد.

 

در نگاه جامعه‌شناختی، بازگشت به ترانه‌های قدیمی، واکنشی است به شتاب زمانه. نسلی که با نوتیفیکیشن، ترند و ویدئوهای ۱۵ ثانیه‌ای زندگی می‌کند، حالا به موسیقی‌هایی گوش می‌دهد که سه دقیقه طول می‌کشد تا وارد اوج شود. در این بازگشت، شاید نوعی میل به مکث و تامل نهفته باشد؛ تلاشی برای کندتر شنیدن.امروز، بازار موسیقی ایران پر از کاورهایی است که هرکدام به‌نوعی به خاطره‌ای جمعی وصل می‌شوند. اما شاید مهم‌تر از خود ترانه‌ها، این است که شنونده و خواننده دوباره با هم گفت‌وگو می‌کنند، درباره‌ گذشته، درباره‌ احساس، درباره‌ معنا.

 

نوستالژی در موسیقی، همیشه نشانه‌ ضعف نیست؛ گاهی واکنشی طبیعی به گم‌شدن معناست. در روزگاری که موسیقی از «دل» به «دیتا» مهاجرت کرده، بازخوانی می‌تواند تلاشی باشد برای بازگرداندن روح به صدا. شاید نسل امروز، در کاورهایش، گذشته را تکرار نمی‌کند، دارد خودش را تعریف می‌کند؛ با زبانی قدیمی، اما نگاهی تازه.

 

سایر اخبارفرهنگیرا از اینجا دنبال کنید.
کدخبر: ۶۳۶۱۶۸
تاریخ خبر:
ارسال نظر