گرافیک؛ گرفتار تبلیغات تکراری و سیاستهای بیبرنامه

دیوارنگارهها میتوانند روح شهر باشند، اگر نگاه تخصصی و مشاوره حرفهای جدی گرفته شود
هفت صبح، فاطمه برزویی| دیوارنگاری هنریست برخاسته از گرافیک؛ زبانی تصویری که از دیرباز بر دیوارهای شهرها جاری شده و امروز در بیلبوردها، ایستگاههای مترو و میدانهای پررفتوآمد جلوهگر میشود. گاهی روایتگر سیاست است، مثل دیوارنگارههای معروف میدان ولیعصر و گاهی روایتگر آرامش، هویت و زیبایی برای شهر.
برای واکاوی جایگاه گرافیک در این هنر شهری با ایرج میرزاعلیخانی به گفتوگو نشستیم. طراح و گرافیست برجستهای که نمایشگاه «نگاه ایرانی» او در بسیاری از کشورها تحسین شدهاست. او از اعضای هیأت موسس و اولین هیئت مدیره «انجمن صنفی شرکتهای تبلیغاتی ایران» است. میرزاعلیخانی داوری جشنوارههای معتبر جهانی را در کارنامه دارد و با حضور در بینالهای بینالمللی پوستر در چین، لهستان و فنلاند توانسته نگاه ایرانی به گرافیک را در سطح جهانی به نمایش بگذارد؛ نگاهی که هم ریشه در سنت دارد و هم بازتابی از امروز شهرهای ماست.
زیبایی شهری در قاب دیوارنگارهها
هر موضوعی اهمیت خاص خودش را دارد و بحث دیوارنگارهها نیز از این قاعده مستثنا نیست. این آثار هنری، نقش مهمی در شکل دادن به سیمای شهر و زیباسازی فضای شهری ایفا میکنند. میرزاعلیخانی در اینباره توضیح میدهد: «دیوارنگارهها مجموعهای از عناصر شهری هستند؛ مثل چراغها، بیلبوردها، علائم و نگارهها که با هم پیوند خوردهاند و هدف اصلیشان زیبا کردن شهر و ایجاد حس لطافت و آرامش در دل شهروندان است. اهمیت آنها در دیده شدن، انتخاب محل مناسب نصب، موضوع و زمان اجرای طرح نهفته است. باید در انتخاب موضوعها دقت و حساسیت لازم را داشت، مخصوصاً وقتی که ممکن است تأثیرات منفی یا مزاحمتهای بصری ایجاد کنند.»
نگهداری و مراقبت از این دیوارنگارهها نیز موضوعی است که کمتر به آن توجه شده است. او میگوید: «برای اجرای طرحها و آثار هنری باید شناخت کامل از محیط و شرایط کشور داشت تا دوام و زیبایی آنها حفظ شود.» به عنوان مثال، درباره گلکاریهای دیواری در خیابان نیایش تأکید میکند که وجود یک سیستم آبیاری و نگهداری مناسب، کلید حفظ زیبایی و ماندگاری این طرحهاست. زیرا بیتوجهی به این نکات، باعث خراب شدن و زشت شدن ظاهر دیوارها میشود.
نیاز به مشاوره تخصصی در گرافیک محیطی
گرافیک حوزهای تخصصی است که شاخههای متعددی دارد. یکی از این شاخهها، گرافیک محیطی است که مثل بسیاری از هنرهای دیگر، بر پایه نیازهای ویژه و سفارشهای دقیق شکل میگیرد. ایرج میرزاعلیخانی در این باره میگوید: «درک درست خواستههای سفارشدهنده و انتقال صحیح پیام اهمیت زیادی دارد. اما در کنار این، مشاورههای تخصصی و انتخاب مشاوران حرفهای نقش حیاتی دارند. چون در پروژههای شهری، استفاده از افراد متخصص و آگاه به مسائل فرهنگی و زیباییشناسی، تضمین میکند که نتیجه نهایی هماهنگ با اهداف مورد نظر باشد.»
او همچنین به چالشهای استانداردسازی و مدیریت پروژههای شهری اشاره میکند و میگوید: «باید با دقت و تخصص تصمیم گرفت و از تصمیمهای سطحی و غیرحرفهای پرهیز کرد. اهمیت نظارت دقیق و مشاوره درست زمانی بیشتر خود را نشان میدهد که هر قدم بر پایه دانش و تجربه برداشته شود تا از اشتباهات بزرگ جلوگیری شود.»
تبلیغاتِ بیخلاقیت
گرافیک هنری است که با تبلیغات و صنعت ساختوساز گره خورده و همراه با پیشرفت آنها رشد میکند. به همین دلیل، جزو هنرهای مدرن به حساب میآید. شاید به همین خاطر است که در عرصه گرافیک بیشتر دیدهایم کسی که دو قدم جلوتر از سایر هنرها باشد. میرزاعلیخانی میگوید: «گرافیک همیشه بر اساس نیازهای روز و مدرن طراحی میشود، نه اینکه صرفاً یک هنر ثابت و غیرقابل تغییر باشد. هنرهای قدیمی در برابر تغییرات زمان مقاومت میکردند، اما دنیای امروز، طراحی را بر پایه سفارش و نیازهای جاری شکل میدهد. در این مسیر، ابزارهایی مثل هوش مصنوعی نقش مهمی در تسریع و بهبود فرآیندهای طراحی ایفا میکنند.»
هوش مصنوعی هم در دنیای گرافیک، مانند بسیاری از حوزههای دیگر قرن ۲۱، تأثیرگذار بوده است: «با توجه به تواناییهای هوش مصنوعی، میتوان آن را ابزاری مفید و مکمل در کارهای گرافیکی دانست که سرعت و کیفیت کار را افزایش میدهد. مثلاً انتخاب رنگها که قبلاً زمانبر بود، حالا با چند کلیک انجام میشود و هر دقیقه برای شما هزاران رنگ جدید تولید میکند.»
تبلیغات در حوزههای مختلفی مثل سینما، تئاتر و ساختوساز نقش حیاتی دارد و گرافیک یکی از ارکان اصلی آن است. علیخانی این صنعت را به ساختمان تشبیه میکند و توضیح میدهد: «هر بخش از صنعت تبلیغات، از مواد اولیه تا تولید نهایی، نیازمند مجموعهای از کارخانهها و فرآیندهای تخصصی است که در نهایت به یک محصول تبلیغاتی منجر میشود. اما مهمترین بخش تبلیغات، خلاقیت است. وقتی خلاقیت نباشد، هیچ کاری پیش نمیرود.» او معتقد است که تبلیغات باید هوشمندانه و جذاب باشند، اما به دلیل نبود رقابت و بیتوجهی، کیفیت لازم را ندارند و به همین دلیل، کارهای گرافیکی در تبلیغات به اندازه کافی مورد توجه قرار نمیگیرند.
میرزا علیخانی مثالی از رویکردهای رایج در تبلیغات میآورد؛ بهویژه تبلیغاتی که بیشتر به جوایز و قرعهکشیها تکیه دارند و تنها هدفشان جلب توجه و فروش است. محصولاتی مانند چای، برنج و حتی پنیر در این دسته قرار میگیرند. او میگوید: «این تبلیغات بدون اینکه به قدرت و تأثیر واقعی تبلیغات بر جامعه و فرهنگ توجه شود، پخش میشوند. تبلیغات باید هوشمندانه و بر اساس اصول علمی و روانشناسی طراحی شوند و این مباحث در دانشگاهها به خوبی تدریس شود، اما متأسفانه در سیستم آموزشی کشور به این موضوع کمتوجهی شده است.»
ضرورت حمایت از انجمنهای صنفی
میرزاعلیخانی به مشکلات اقتصادی و مدیریتی در حوزه طراحی گرافیک و قیمتگذاری اشاره میکند. او معتقد است که قیمتهای تعیینشده توسط انجمنهای حرفهای، پایهای و ثابتاند و با شرایط اقتصادی و توانایی طراحان در جامعه ما همخوانی ندارند. همچنین وضعیت مدیریتی و سیاستهای نادرست کشور را نقد میکند و میگوید: «این شرایط باعث کاهش کیفیت و ضعف در طراحی و تبلیغات میشود. در نتیجه، رقابت در بازار کمرنگ شده و سطح کارها پایین میآید که این روند به ضرر صنعت طراحی گرافیک و تبلیغات است.»
میرزاعلیخانی بر اهمیت نظارت دقیق، تخصص و تصمیمگیری بر اساس دانش و تجربه تأکید میکند و هشدار میدهد که بدون رعایت این اصول، خطاهای بزرگ و آسیبهای جدی به صنعت وارد خواهد شد: «در کشورهای پیشرفته، رقابت در تبلیغات بهصورت هوشمندانه و هدفمند است، اما در کشور ما این رقابتها کماهمیت و بیهدف باقی مانده و همین مسئله کیفیت و تأثیرگذاری تبلیغات را تحتالشعاع قرار داده است.»
او برنامهریزی را از مولفههای مهم پیشبرد اهداف میداند و از نبود آن در حوزه فرهنگ و هنر انتقاد میکند. همچنین بر اهمیت تشکیل و حمایت از انجمنهای صنفی و هنری تأکید دارد و توضیح میدهد: «این انجمنها پایههای اصلی توسعه و قدرتگیری کشور ظهستند، چرا که میتوانند در حوزههای مختلف فرهنگی و هنری نقشآفرینی کرده و کشور را به سمت توسعه سوق دهند.»
این استاد گرافیک در پایان گفتوگو بر ضرورت حمایت و تقویت این انجمنها تأکید میکند و میگوید اگر توانایی لازم را ندارند، باید تحت حمایت قرار گیرند تا بتوانند نقش موثرتری در ساختن جامعه و تقویت پایههای کشور ایفا کنند. او با تشبیه انجمنها به قطعات ماشین، اهمیت وجود و فعالیت آنها را در پیشرفت کشور اینگونه بیان میکند: «هرچه این نهادها بیشتر و قویتر باشند، کشور قویتر خواهد شد.»