بُرش؛ تراژدی نامآشنای سینمای ایران

از سلایق شخصی قاجاری تا دستورالعملهای ادواری امروزی
هفت صبح، محمدعرفان صدیقیان| از همان سالهای ابتدایی که مفهوم سینما رفتن و آداب تماشای جمعی فیلمها وارد ایران شد، مسئله سانسور یا معادل رسمی آن در فرهنگ عمومی «ممیزی» همراه آن بود. برخلاف تصور برخی سانسور تنها به سالهای پس از انقلاب باز نمیگردد. در سالهای پایانی حکومت پهلوی، سانسور با جدیت بسیار فیلمسازان روشنفکر را زیر تیغ میبرد، نمونه مشهور آن فیلم «گوزنها» است که همه از سانسور آن توسط حکومت پهلوی خبر دارند.
اما اگر کمی بخواهیم دقیقتر به تاریخ سانسور در سینمای ایران نگاه کنیم باید به سال ۱۲۸۳ بازگردیم. میرزا ابراهیم صحافیباشی، نخستین سالن نمایش فیلم را در حیاط پشتی مغازه آنتیکفروشیاش در خیابان چراغ گاز (امیرکبیر کنونی) تاسیس کرد. میرزا ابراهیم؛ فیلم کمدی، ترفندی و مستند روسی در سالن نمایش میداد. همان زمان که سینما هنوز صامت بود و فیلمها با میاننویس یا خوانش فردی در سالن اکران میشد.
شیخ فضلالله نوری نخستین روحانیای بود که با نمایش فیلم مخالفت کرد. جامعه ایرانی در آن روزگار هنوز با این صنعت تازه از راه رسیده همخوان نبود. مذهب فتوای مشخصی برای آنچه بر پردهای بزرگ در سالنی تاریک به نمایش درمیآمد، نداشت. مسئولان نظارت به این رفتار غربی تازه به ایران رسیده هیچ دستورالعملی برای ممیزی نداشتند. اینطور بود که اولین سانسور در سینمای ایران رقم خورد.
از «دختر لر» تا «گاو»، تیغ سانسور پهلوی
همانطور که سینما در ایران به نمایش فیلم سیاه و سفید صامت محدود نماند، ممیزی هم چیزی فراتر از آنی شد که روز اول سر و کلهاش در ادبیات سیاسی ایران پیدا شد. حالا ممیزی تنها جلوگیری از نمایش فیلم نبود، دایرهای گستردهتر از موضوع، مفهوم، قصه و یا تصویری خاص معنا شد. تا جایی که گاهی برای دریافت مجوز ساخت و نمایش، باید در شکل و شمایل روایی اثر تغییراتی ایجاد کنند، تا آنجا که گاه مقصود و بیان اولیه تحت تاثیر قرار میگیرد.
ریشه و پیشینه این نوع ممیزی به سالهای ابتدایی حکومت پهلوی و ساخت نخستین فیلم ناطق ایرانی یعنی «دختر لر» باز میگردد. در فیلم یک زوج ایرانی به دلیل آنچه ناامنی ایران در دوران مشروطه عنوان میشود، به سرزمین هند پناه میبرند. اما با فشار مستقیم دربار، در انتها میاننویسی به فیلم اضافه میشود که مطابق آن مشخص میشود که این زوج به دلیل «برقراری امنیت در دوران رضاشاه کبیر» به کشور بازگشتهاند!
در اواخر حکومت پهلوی دوم، سانسور و ممیزی فیلمها، از منظر نماد و مفهوم دامنه جدیتری پیدا میکند. در آن سالها ساخت فیلم بدون توجه به مختصات اخلاقی و عرفی جامعه چنان رواج پیدا کرد که مسئولین وزارت فرهنگ و هنر وقت را مجبور به تهیه و تدوین بخشنامهای در خصوص تولید این آثار کرد. به علاوه، به دلیل تحولات سیاسی و اجتماعی که در جامعه شکل گرفته بود، حکومت وقت به شدت محتوای فیلمهای مربوط به سینمای روشنفکرانه و مدرن ایران را واکاوی میکرد.
«گاو» داریوش مهرجویی، «سازدهنی» امیر نادری، «طبیعت بیجان» سهراب شهیدثالث، «دایره مینا» داریوش مهرجویی و «آرامش در حضور دیگران» ناصر تقوایی، فیلمهایی بودند که با قرائت و خوانش سیاسی توسط حکومت پهلوی مواجه شدند و نمایششان با مشکل مواجه شد. فیلمهایی که البته هر یک بعدها به بخشی از گنجینه مهمترین آثار سینمای هنری و جریان ساز ایران تبدیل شدند.
سلایق شخصی آغازگر دوران تازه ممیزی
پس از انقلاب اما به تدریج دایره ممیزی و سانسور متفاوت از قبل میشود؛ مضامین، مفاهیم و صورتهای اجرایی متفاوت و متعددی به لیست بلندبالای عناوین ممیزی اضافه میشود. حالا دیگر ممیزی یا منجر به توقف تولید میشد، یا پیش از نمایش آن را به محاق میبرد، هرچند اصلاحات لازمه برای گذر از ممیزی هنوز هم پابرجا بود و فیلمسازان بسیاری توانستند از پس موارد اعلامی برآیند و فیلمشان را به پرده سینما برسانند. در سالهای ابتدایی پس از انقلاب، اعمال سلیقه شخصی، موضوع ممیزی را پیچیدهتر از هر زمان دیگری کرده بود.
بانو و باشو توقیف شدند!
فیلم «بانو» داریوش مهرجویی به دلیل بهرهگیری از نوعی نگاه متفاوت اجتماعی نسبت به طبقه محروم، برای سالها به محاق توقیف رفت و پس از چند سال توانست با حذف سکانسهایی به نمایش عمومی دربیاید. پیش از آن، یکی از فیلمهای مهم تاریخ سینمای ایران یعنی «باشو غریبه کوچک» بهرام بیضایی، به دلیل آنکه مضمونش در آن سالها ضدجنگ تشخیص داده شد، توقیف و پس از سه سال به نمایش درمیآمد. فیلمی که در نظرسنجیهای متعددی از جانب منتقدان به عنوان بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران معرفی شده است.
فیلمهایی که ممیزی را نپذیرفتند
برخی فیلمسازان اما در همان سالها در مقابل سانسور و ممیزی ایستادگی کردند و به آن تن ندادند. برای مثال نمایش آثاری همچون «ده» عباس کیارستمی، «طلای سرخ» جعفر پناهی و «کویر مرگ» اسماعیل براری، با مشکل مواجه شد، اما این فیلمسازان حاضر به اصلاح نسخههای فیلم خود مطابق با خواست وزارت ارشاد نشدند و به همین دلیل برخی فیلمها هیچگاه رنگ پرده نقرهای را به خود ندیدند.
تغییر قانون، توقیف فیلم
بیضایی در سالهای ابتدایی انقلاب و زمانی که هنوز قانون حجاب تصویب نشده بود، فیلمی با عنوان «چریکه تارا» کارگردانی کرد، اما هنگام نمایش فیلم، برقراری قانون حجاب باعث دردسرهای فراوانی برای این فیلم شد و درنهایت این اثر هیچگاه رنگ پرده را به خود ندید. خسرو سینایی کارگردان دیگری بود که تغیر قانون به نفعش تمام نشد. سینایی سال ۱۳۵۸ فیلم «زنده باد...» را ساخت اما به وقت نمایش دچار مشکل شد.
این فیلم، اولین اثر سینمای پس از انقلاب بود که در جشنواره الف جهانی «کارلووی واری» راه یافت و جایزه دریافت کرد. سینایی بعدها هدف خود از ساخت این فیلم را زنده ماندن سینمای مستقل ایران در سالهای پس از انقلاب عنوان کرد. «میراث من جنون» نوشته و ساخته مهدی فخیمزاده نیز وضعیتی یکسان داشت و به دلیل مشابه از نمایش آن جلوگیری شده است.
«خط قرمز» نیز نخستین فیلم مسعود کیمیایی پس از انقلاب، که بر مبنای فیلمنامه «شب سمور» بهرام بیضایی ساخته شد. به دلیل آنچه بدحجابی بازیگران و مشکلات محتوایی اعلام شد، تنها به حضور در جشنواره فیلم فجر رضایت داد و هیچگاه رنگ پرده را به خود ندید. «مرگ یزدگرد» نوشته و ساخته بهرام بیضایی نیز دچار همین وضعیت شد و بعدها نسخهای از آن به صورت زیرزمینی و غیرمجاز در فضای ویدئویی به نمایش درآمد.
دهه شصت، موارد عجیب سینما و تلویزیون
«حاجی واشنگتن» علی حاتمی که به دلیل مشکلات سیاسی میان ایران و آمریکا، به ناچار در ایتالیا تصویربرداری شد دچار خوانشهای فرامتنی شد، به محاق رفت تا پس از مرگ فیلمساز و 16 سال بعد از ساخت روی پرده برود! در سالهای انتهایی دهه شصت، نمایش فیلمی دیگر از عباس کیارستمی باز هم با مشکل روبهرو شد. «مشق شب» مورد انتقاد یکی از معاونان وقت وزارت آموزش و پرورش قرار گرفت و از نمایش آن جلوگیری شد. اما بعدها در چند نوبت از تلویزیون به روی آنتن رفت.
دهه هفتاد، توقیف تا بازداشت
توقیف در سالهای ابتدایی دهه هفتاد نیز گریبانگیر فیلمسازان مهمی همچون داریوش مهرجویی شد. «بانو» با دستور مستقیم فخرالدین انوار، معاون سینمایی وقت و طبق نظر شورای پروانه نمایش توقیف شد و علت آن در بیانیهای توهین به انسان و مردم عنوان شد!
این فیلم سالها بعد و در پی ایجاد فضای باز سیاسی و اجتماعی پس از انتخابات خرداد ۱۳۷۶ رفع توقیف شد و یک سال بعد نیز به نمایش درآمد. سال ۱۳۷۴ داود میرباقری «آدم برفی» را نوشت و کارگردانی کرد. فیلمی که زنپوشی اکبر عبدی حسابی مورد توجه قرار گرفت و باعث شد تا او این نقش را بارها و بارها تکرار کند، اما همین باعث توقیف فیلم شد. سه سال بعد «آدم برفی» بدون انجام اصلاحات به اکران عمومی رسید و بعد از آن بارها بدون سانسور از تلویزیون پخش شد تا رویکرد سلیقهای و محافظهکارانه مدیران دورههای مختلف بیش از پیش خود را نشان دهد.
در سال ۱۳۷۸ جعفر پناهی با فیلم «دایره» در جشن خانه سینما، عنوان بهترین فیلم را دریافت کرد، اما به دلیل آنچه سیاهنمایی افراطی نام گرفت، هیچگاه به نمایش درنیامد. تهمینه میلانی از کارگردانانی است که بارها با سانسور و ممیزی مواجه شده است. ایرادات فیلم «نیمه پنهان» او در سال ۱۳۷۹ نه تنها نمایشاش را با مشکل مواجه کرد حتی موجب بازداشت کوتاهمدت میلانی شد.
دهه هشتاد، از نام شخصیت تا سکته تهیهکننده
در سالهای ابتدایی دهه هشتاد، کمال تبریزی با فیلم «مارمولک» که در اکران نوروزی روی پرده رفت بعد از پانزده روز به دلیل بهرهگیری از قصهای ملتهب از پرده پایین کشیده شده و زیر تیغ تیز ممیزی رفت. شکل توقیف این فیلم، فضای جامعه و بحث بر سر ممیزی را حسابی داغ کرد.
ماجرا اما به همینجا ختم نشد. فیلمهای «خیابانهای آرام» و «مارموز» و سریال «سرزمین کهن» ساخته او باز هم سانسور شدند تا او با یک فیلم این تجربه را نداشته باشد. گرچه تبریزی دو دهه بعد با نظر مساعد رهبری، «مارمولک» را بر پرده سینما، بعدتر در شبکه نمایش خانگی و حتی پخش در تلویزیون دید. فیلم «نقاب» کاظم راستگفتار اردیبهشت سال ۱۳۸۶ روی پرده رفت و دو هفته بعد به دستور مستقیم وزارت فرهنگ و ارشاد از ادامه نمایش بازماند.
وزارت ارشاد در اقدامی نادر بیانیهای منتشر کرد و از ملت «شریف و آزاده» ایران بابت اکران «نقاب» عذرخواهی کرد! اما مهمترین فیلم توقیفی دهه هشتاد «سنتوری» است. فیلمی که در دوران اوج فعالیتهای سینمایی داریوش مهرجویی ساخته شد. توقیف «سنتوری» هیچگاه به صورت رسمی عنوان نشد، اما نام شخصیت اصلی فیلم، نوع پوشش او و استفاده از صدای محسن چاوشی که آن زمان هنوز مجوز نداشت از اصلیترین مواردی بود که برای نمایش عمومی فیلم مشکلساز شد.
«سنتوری» واجد تمام المانهای لازم برای تبدیل شدن به پرفروشترین فیلم سال را داشت و همین تاثیرات روحی عمیقی بر مهرجویی باقی گذاشت که او تا روزهای پایانی زندگی از آن گفت. فراز فرازمند تهیهکننده اثر هم مدتی بعد به دلیل سکته قلبی از دنیا رفت و مهرجویی در گفتوگویی اعلام کرد که او از غم عدمنمایش این فیلم دق کرده است. با اینهمه سالها بعد فیلم بدون حذفیات راهی شبکه نمایش خانگی شد و آلبوم موسیقی آن نیز با صدای محسن چاوشی با مجوز رسمی دفتر موسیقی وزارت ارشاد به بازار آمد!
محسن امیریوسفی دیگر فیلمسازی است که در دهه هشتاد دو بار طعم تلخ سانسور را چشیده است. «خواب تلخ» ابتدای دهه هشتاد به دلیل بهره بردن از مضمون جنجال برانگیز و نگاه متفاوت به مقوله مرگ و «آشغالهای دوست داشتنی» به دلیل پرداخت به وقایع سال 1388 توقیف شدند.
فیلم اول پس از سالها نصیب گروه هنر و تجربه شد و فیلم دوم پس از 6 سال با اصلاح روی پرده رفت اما عمرش تمام شده بود. شاید باورکردنی نباشد اما ابراهیم حاتمیکیا نیز سه فیلم توقیفی در کارنامه دارد! فیلم اپیزودیک «دعوت» به خاطر یکی از داستانهایش، «به رنگ ارغوان» به دلیل شکایت وزارت اطلاعات و «گزارش یک جشن» همگی در کمتر از یک دهه توقیف شدند. گرچه دو فیلم اول حاتمیکیا رنگ اکران دیدند اما سومی هنوز هم در بایگانی مانده است.
دهه نود، دهه پر و پیمان از توقیف خودی و غیرخودی
بهرام بهرامیان فیلمسازی که دو فیلمش در دهه نود به محاق توقیف رفت. «پریناز» ابتدای دهه ۹۰ داستان زنی مذهبی با وسواس ذهنی را به تصویر کشید که سرپرستی دختری نوجوان را برعهده دارد. «پریناز» از همین تصویر ضربه خورد و سال ۱۳۹۶ با حذف برخی سکانسها به گروه هنر و تجربه و شبکه نمایش خانگی رسید. «آینه شمعدون» اما به دلیل مغایرت فیلمنامه با آنچه مجوزگرفته در وزارت ارشاد بود، در میانه فیلمبرداری توقیف و دیگر هیچگاه از توقیف درنیامد.
مانی حقیقی از کارگردانانی است که بسیاری از آثارش دچار مشکل شدند. «آبادان» نخستین فیلمش هیچگاه رنگ پرده ندید. فیلم «صد سال به این سالها» سامان مقدم در سال ۱۳۸۶ ساخته شد اما داستان جنجالیاش آن را هنوز در کمد توقیف نگه داشته. علی رویینتن هم از توقیف در امان نماند، «زمهریر» که از عواقب جنگ تحمیلی گفته بود هنوز در توقیف است. فیلم «خرس» خسرو معصومی از سال ۱۳۹۳ تا سال ۱۳۹۹ توقیف ماند تا نسخه قاچاق و زیرزمینی آن عرضه شود.
کیانوش عیاری مدتها پیگیر اکران فیلم «خانه پدری» توقیف شدهاش بود. فیلمی که یک روز بعد از اکران با دستور رئیس سازمان سینمایی وقت، حجتالله ایوبی توقیف شد. گرچه ایوبی در مراسمی که سال گذشته برای بزرگداشت عیاری در موزه سینما برگزار شد، این موضوع را رد کرد و جلوگیری از نمایش آن را لکه ننگ کارنامه مدیریتی خود در سینمای ایران دانست که علیرغم تلاشهای بسیار نتوانسته بود کاری برای پیگیری اکران آن صورت دهد!
«رستاخیز» احمدرضا درویش اما رکورد توقیفیهای پیش از خود را شکست. فیلمی که تنها چند دقیقه پرده سینما را به خود دید. دلیل، نمایش چهره حضرت عباس(ع) و برخی دیگر از بزرگان شیعه علت توقیف بود. فیلم اما سال ۱۳۹۸ با دوبله عربی و تحت عنوان «القربان» بدون اجازه کارگردان منتشر شد. «عصبانی نیستم!» یکی از پر سروصداترین فیلمهای توقیفی دهه 90 سینماست. رضا درمیشیان سراغ موضوعی جسورانه رفت و نگاهی بیپروا به وقایع سال ۱۳۸۸ داشت، اینبار وقایع این سال، توقیف را مداوم نکرد و تغییر سکانس پایانی فیلم را به پرده سینما رساند.
«پنجاه کیلو آلبالو» نیز نمونهای عجیب در فهرست فیلمهای توقیفی است! رتبه سوم پرفروشهای سال که حسابی در اکران نوروزی مورد استقبال قرار گرفت، اما در انتهای اکران در بهار سال ۱۳۹۵ توقیف شده و از پرده پایین کشیده شد. اثری که وزیر وقت ارشاد نیز از صدور مجوز ساخت و نمایش آن انتقاد کرد و مضمونش را مخالف و بر ضد ارزشهای خانواده دانست. لیست دهه 90 با این مورد عجیب تمام نمیشود.
عیاری آخرین توقیفی این دهه را به نام خود کرد. «کاناپه»، زنان با کلاهگیس، نتوانست مشکلش را از طریق هیچ نهادی حل کند تا سرانجام سال گذشته نسخه قاچاق آن سر از شبکهها و کانالهای مجازی درآورد. ابوالفضل کاهانی تا زمان حضور در ایران، پتانسیل ویژهای برای توقیف شدن داشت! «ارادتمند؛ نازنین، بهاره، تینا» آخرین توقیف شده اوست. علی احمدزاده هم با «مهمونی کامی» طعم توقیف را چشید و فیلمش را در کانال یوتیوب در اختیار مردم گذاشت.
مسعود بخشی که با مستند «تهران انار ندارد» حسابی دیده شده بود، برای نخستین اثر سراغ داستانی ملتهب و مرتبط با وقایع پس از جنگ رفت. «یک خانواده محترم» با همکاری سیمافیلم ساخته شد و در شصت و پنجمین جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد، اما پس از این جشنواره، سیمافیلم از فیلم اعلام برائت کرد. درنهایت «یک خانواده محترم» بدون اکران و به صورت غیرقانونی راهی فضای مجازی شد.
«رحمان ۱۴۰۰» دیگر مورد عجیب توقیف در سینمای ایران است! فیلمی که در زمان خود رکورد بیشترین میزان مخاطب در اکران افتتاحیه و یک روز را به خود اختصاص داد، اما پس از فروش قابل ملاحظهاش، به دلیل نمایش نسخه بدون مجوز در برخی از سینماهای تهران، از ادامه نمایش بازماند.
محمدحسین مهدویان فیلمساز جوان مشهور این روزها، میانه راه بیخطرش به سد توقیف خورد. کمدی «شیشلیک» در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر نمایش داده و پس از آن توقیف شد. برخی منتقدان فیلم را در اشاراتی مستقیم و استعاری نسبت به وضعیت حاکمیت دانستند.
دهه به نیمه نرسیده، لیست کامل نشده
در سال ۱۴۰۲، دو فیلم مهم اجتماعی که میتوانستد از پرفروشترینهای سال باشند، توسط مسئولان سازمان سینمایی توقیف شدند و به فاصله کوتاهی از یکدیگر، به صورت غیرقانونی در فضای مجازی قرار گرفتند. «تفریق» ساخته مانی حقیقی احتمالا به دلیل اظهارنظر او نسبت به وضعیت حاکمیت و صحبتهای انتقادی ترانه علیدوستی در سال ۱۴۰۱ توقیف شد.
نمایش فیلم «برادران لیلا» سعید روستایی نیز منوط به حذف برخی سکانسها شد که کارگردان نپذیرفت و فیلمش را به کمد بایگانی سپرد. حمید نعمتالله دیگر فیلمسازی است که یکی از مهمترین آثارش به دلیل مشکل شرعی در توقیف است. تلاشهای او تنها به اکران محدود «قاتل و وحشی» در جشنواره اخیر فیلم فجر رسید اما هنوز امیدی به اکران آن وجود ندارد. «پیر پسر» را هم میشد تا چندی پیش در همین لیست قرار داد، اما چهل و سومین جشنواره فیلم فجر، گشایش خوشایندی برای اکتای براهنی ایجاد کرد.
توقیف، میراثی که از سینما به پلتفرم رسید
با نگاهی مفصل به لیست توقیفیهای سینمای ایران، توقیف و عدم نمایش فقط مختص سینما نیست. شبکه نمایش خانگی نیز با عمر کوتاهش راهی چون سینما را میرود. مواضع ساترا در مواجهه با آثار این شبکه گاه و بیگاه سریالها را به کام توقیف میکشاند.
این موضوع تنها محدود به دوره فعلی نیست و برای نمونه سالها پیش و در ابتدای دهه ۹۰، مجموعه «قلب یخی» به کارگردانی محمدحسین لطیفی با مشکلاتی مواجه شد و برای مدتی از ادامه پخش آن جلوگیری به عمل آمد. این موضوع اما در سالهای اخیر جلوهای پررنگتر پیدا کرده است و بسیاری از برنامهها و سریالها نظیر «ممنوعه»(امیرپورکیان)، «جیران»(حسن فتحی)، «غربت»(امیر پورکیان)، «زخم کاری»(محمدحسین مهدویان) ،«شبکه مخفی زنان»(افشین هاشمی)، «اکنون»(سروش صحت»، «فوتبال ۳۶۰»(عادل فردوسی پور) و اخیرا «سووشون»(نرگس آبیار) برای مدتی توقیف شدند.
اینها تنها بخشی از کارنامه فیلمها و سریالهای ایرانی هستند که در ادوار مختلف تاریخی به محاق توقیف رفته و طعم تلخ آن را چشیدهاند. موضوعی دامنهدار که باید راه حلی اساسی برای آن درنظر گرفته شود تا صاحبان آثار و مخاطبان متضرر نشوند.