کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۰۵۴۳۳
تاریخ خبر:
بازخوانی نقش تئاتر در روایت جنگ

وقتی صحنه خاکریز می‌شود

وقتی صحنه خاکریز می‌شود

تمرین جمعی زیستن در جهان پس از فاجعه

هفت صبح، کیارش وفائی| در سرزمین‌هایی که خاطره جنگ بر خاک و جان مردم حک شده، هیچ هنری بی‌خبر از زخم‌ها نیست. اما تئاتر، بیش از هر هنر دیگری با بدن زنده انسان، با حضور عینی و تنفسی‌اش جنگ را نه فقط بازگو می‌کند بلکه آن را دوباره زندگی می‌کند. درواقع تئاتر تنها بازتاب‌دهنده روزها و مسائل جنگ نیست؛ بخشی از فرآیند فهم، مرور و حتی عنصری برای ترمیم آن است.

 

   بازتاب جنگ در تئاتر، تجربه زیسته انسان‌هاست 

جنگ شاید روی کاغذ، در تاریخ و در گزارش‌های رسمی به آتش‌بس یا پایان رسیده باشد، اما در ذهن، خواب، سکوت خانه‌ها و تَرَک‌های رابطه‌های انسانی همچنان جاری است. حال یکی از مسئولیت‌های مهم تئاتر، روشن نگه داشتن چراغ حافظه‌ جمعی است. جنگ را نمی‌توان تنها در اسناد و آمار شناخت؛ بلکه باید آن را حس کرد و از درون کسانی که آن را فهمیده و تجربه کرده‌اند، دریافت.

 

این همان کاری است که تئاتر انجام می‌دهد. صحنه تئاتر مکانی است که تماشاگر ناچار است بنشیند، نگاه کند، بشنود و در برابر درد بی‌واسطه قرار گیرد؛ زیرا در جهان نمایشی با این خصوصیات از جزئیات انسانی سخن به میان می‌آید. دلیل این اتفاق هم آن است که همه‌چیز درباره انسان‌هاست. درباره مادری که از پسرش فقط پلاک به خانه آورده.

 

درباره کودکان دختر و پسری است که صدای آژیرها را هنوز در خواب می‌شنوند. بنابراین تئاتر، جنگ را از منطقه نظامی به درون سالن‌ تاریک‌خانه‌ها می‌آورد. از خط مقدم به آشپزخانه‌ای در جنوب شهر، از خاکریز به ذهن پدری که نمی‌داند چگونه با نبودن فرزندش کنار بیاید و... این جابه‌جایی، یکی از مهم‌ترین دستاوردهای تئاتر در مواجهه با جنگ است.

 

   اختلالی در بافت روح انسان‌ها

لذا در جهانی که هر روز خبر تازه‌ای از جنگی دیگر می‌رسد، تئاتر می‌کوشد یادآوری کند که جنگ فقط ویرانی نیست، بلکه جنگ اختلالی است در بافت روح انسان‌ها. جنگ نبردی میان حق و باطل است که نمونه بارز آن حضور قهرمانان کشورمان، ایران است که برای دفاع از کیان این مرز و بوم در مقابل دشمن همچون دماوند می‌ایستند تا در مقابل ظلم و ستم جوابی کوبنده را نطق کنند. تئاتر به ما کمک می‌کند جنگ را نه فقط به عنوان شرح حالی از گذشته، بلکه به عنوان سندی زنده در اکنون بشناسیم. تماشای نمایشی درباره جنگ از نگاه دیگر می‌تواند گفت‌وگویی ناتمام را ادامه دهد که در آن بازماندگان، قربانیان خاموش، خاطرات و پرسش‌ها حضور دارند.

 

 تمرین جمعی زیستن در جهان پس از فاجعه

حال این هنر نه تنها روایت‌گر، بلکه امکانی برای مواجهه صادقانه با فاجعه است. از این رو رویارویی مخاطب با یک اثر که پیرامون جنگ و مسائل آن است به نوعی تمرین جمعی زیستن در جهان پس از فاجعه است. ما در تئاتر می‌نشینیم تا از طریق تجربه دیگری، کمی بیشتر آگاه شویم. در جهان پر هیاهوی امروز، تئاتر ما را وادار می‌کند که جنگ را حس کنیم و این نخستین گام برای رو به رو شدن با حقایق است. جنگ پرسش‌های بسیاری درباره انسانیت، عدالت، خشونت و صلح مطرح می‌کند و در دنیای تئاتر این امکان فراهم می‌شود در فضایی باز و چندوجهی به آنها پاسخ  داده شود. 


حضور بر صحنه، بازسازی تصویر شخصی و جهانی

برخلاف روایت‌های یک سویه، تئاتر می‌تواند ابعاد مختلف جنگ را بازگو کند؛ از عشق و وفاداری گرفته تا ترس و تردید. در واقع تئاتر با حضور زنده بازیگران و ارتباط مستقیم با مخاطب، رسانه‌ای است که می‌تواند تجربه‌های انسانی جنگ را به شکلی ملموس و زنده به نمایش بگذارد. برخلاف فیلم و ادبیات که امکان فاصله‌گیری بیشتری فراهم می‌کنند، تئاتر فضای تعاملی بی‌واسطه‌ای دارد که باعث می‌شود درک مستقیم از شرایط، اتفاق‌ها، حرف‌ها و تصمیم‌ها عیان باشد تا مخاطب خود را در دل جنگ و اوقات آن احساس کند. زیرا جنگ برای عده‌ای فارغ از تجربه جمعی و ملی که مرز و بومشان را مورد تهاجم قرار داده است از نگاه دیگر یک تجربه شخصی و عمیق است که بازگو کردن مسائل و رخدادهایش آسان نیست. لذا تئاتر این فرصت را می‌دهد تا داستان‌های فردی و جمعی جنگ را با زبانی انسانی و ملموس بیان کنیم. 

 

   تجربه‌ای از درد و ایستادگی

درواقع به تماشا نشستن آثار نمایشی با مضمون جنگ، دعوتی است به حفظ حافظه تاریخی، انسانی و هشداری برای نسل‌های آینده که چگونه باید در مقابل ظلم و ستم و دفاع از خاک وطنشان ایستادگی کنند. حال مخاطب در این مدیوم نمایشی بیشتر از آنکه اطلاعات تاریخی دریافت کند، با یک ارتباط احساسی عمیق مواجه است. این نوع دریافت می‌تواند درونی‌تر، پایدارتر و تاثیرگذارتر از هر گزارش یا مستند تاریخی باشد.

 

وقتی یک بازیگر با چشم‌های اشک‌آلود و صدایی لرزان از دلتنگی‌های پس از جنگ، از شهادت همرزمانش و... می‌گوید، مخاطب به درکی از جنگ می‌رسد که در هیچ کتابی نیست. سکوت، نور، نگاه و بازیگر، ابزارهایی هستند که در نمایش‌های جنگی اغلب بار عاطفی فراوانی دارند به طوری که مخاطب را بخشی از روایت کرده و با خود همراه می‌سازند. در این شرایط مخاطب نه تنها در مورد جنگ نکاتی را متوجه می‌شود، بله درد جنگ را تجربه می‌کند. 

 

 فهم عمیق‌تر اکنون

درنهایت باید اشاره داشت تئاتر در مواجهه با جنگ، نه صرفا بازگوکننده گذشته، بلکه وسیله‌ای برای فهم عمیق‌تر اکنون است. زیرا مخاطب فرصت می‌یابد تا درون خود را نیز کاوش کند؛ جایی که ترس، اندوه، پرسش و امید به یکدیگر گره خورده‌اند. تئاتر جنگ با قدرت زیباشناختی و حضور زنده و چند وجهی‌اش، نوعی گفت‌وگوی جمعی می‌آفریند که شاید رسانه‌های دیگر به شکل‌های مختلف و در اندازه‌ای مشخص و تنها از یک زاویه به آن می‌پردازند. 

 

تازه‌ترین تحولاتفرهنگیرا اینجا بخوانید.
کدخبر: ۶۰۵۴۳۳
تاریخ خبر:
ارسال نظر