کمدین بیسلاح وسط معرکه| یک شکست دیگر برای مهران مدیری با قهوه پدری

مدیری حالا باید بیش از گذشته به فکر ترمیم خود و گروهش باشد
هفت صبح| صحبت از مهران مدیری است؛ مرد طناز و خاطرهساز. کسی که چندین نسل کارهایش را در قاب تلویزیون دیدند؛ سرگرم شدند و خندیدند. مدیری همیشه منتقدانی جدی از طیفهای مخاطب (عادی و سختپسند و متخصص) نیز داشته است اما او همواره یک چهره محبوب بوده که ساختههایش رضایت حداکثری مردم را به خود دیدهاند. مدیری با چنین سابقهای که نیاز به مرور و بازخوانی ندارد، به «قهوه پدری» رسید. آن هم بعد از فروکش کردن یکسری حواشی عجیب و فرامتن پیرامون زندگیاش. روز گذشته پرونده سریال با پخش قسمت هفدهم در میان انتقادات فزاینده بسته شد.
مورد اول| مسیر جدید
اینکه مهران مدیری تصمیم گرفته است با گروهی تازه همکاری کند، ظاهرا باید یک اتفاق خوب باشد. نگاه به عقب اما روشن میسازد که جدایی او از پیمان قاسمخانی (در مقام نویسنده و سرپرست نویسندگان) عواقب منفی به همراه داشت. آن تیم نویسندگان، درجه یک با انگیزه و خوشفکر بودند که همکاری جداگانهشان با مدیری هم منجر به نتایج مطلوب شد. مدیری چند سالی است پا در مسیر تازه گذاشته و امیر برادران نویسنده آثارش شده.
فارغ از قضاوت درباره میزان توانایی برادران در کمدینویسی، آنچه گویاست اینکه او یار طلایی مدیری نشده. طبعا برای رقم خوردن اتفاقات ویژه، جدا از توانایی، زبان مشترک معجزه میکند و این حلقه مفقوده مدیری با تیم جدید است. آیا راهحل، همکاری دوباره مدیری با قاسمخانی و ژوله و دیگران است؟ واقعا نمیتوان قطعی نظر داد. یعنی برخلاف برخی که گردهمایی دوباره این چهرههای کمدی را فریاد میزنند باید جمع شرایط را لحاظ کرد و دید آیا واقعا خاطرات گذشته تکرار میشود یا نه.
این قیاس الزاما درست نیست ولی به عنوان یک تجربه عینی میتواند قابل استناد باشد: سیدجواد رضویان در همکاری با مهران مدیری تبدیل به چهرهای محبوب شد. چند سال جدایی روی موقعیت رضویان سایه افکند تا اینکه نوبت به «درحاشیه» و اوج دوباره بازیگر رسید. «قهوه پدری» اما به کام رضویان نبود و همین مشخص میکند الزاما کنار هم قرار گرفتن یاران قدیمی جواب نمیدهد.
مورد دوم| خلع سلاح
شکست «قهوه پدری» آن هم با فاصلهای نهچندان طولانی از فیلم مهران مدیری یعنی «ساعت ۶ صبح» زنگ خطر را برای این کارگردان به صدا درآورده. بخشی از موقعیت مدیری در نسبت با همکاران نویسنده و بازیگرانش را شرح دادیم. فعلا باید گفت او ابزارهایی کارآمد برای تکرار آثار موفق پیشین را ندارد و کمدین در صحنه معرکه خلع سلاح است.
کسی جز خودش هم نمیتواند ورق را برگرداند و آن تمرکز بیشتر بر کار است. مدیری مدام اجرا میکند و مقابل دوربین دیگران میرود و اینها فرصت اندیشه برای ترمیم ضعفهایش را میگیرد. کاش مدتی صبر کند و با مشاوران دلسوز، ریشه شکست و کاستیها را پیدا کند و با یک اثر قوی به عرصه بازگردد.
مورد سوم| فرجام قهوه پدری
پیشتر سلسله مطالبی درباره کیفیت «قهوه پدری» نوشتیم و در گزارش امروز سعی کردیم از تکرار مکررات پرهیز کنیم. همچنین قسمت آخر، تازه منتشر شده است و برای لو نرفتن داستان، وارد جزئیات نمیشویم. همینقدر بگوییم که با یک پایان معمولی مواجه هستیم؛ البته برخی رسانهها و گروهی از مخاطبان، صفت «بد» و «ضعیف» را برای قسمت آخر سریال به کار بردهاند. کاش مهران مدیری برای پایان قصه «قهوه پدری» ایدههای درخشانتری رو میکرد تا دستکم خاطره بد قسمتهای قبل کمرنگ شود. آنچه دیدیم اما فاصلهای زیاد از کارنامه یک کمدین خوشفکر و موفق دارد.
مورد چهارم| کمدی نبود
میگویند مشکل اصلی «قهوه پدری» فیلمنامه است. داستان کشش کافی نداشت و در هر قسمت چند اتفاق معمول رخ میداد. حرف درستی است و ما نیز نوشتیم که جدا از ضعف داستان، شوخیها هم قابلیت خنداندن نداشتند. وانگهی اشارات و کنایههای اجتماعی «قهوه پدری» هم چنگی به دل نمیزدند.
این بار روی کلام خود مهران مدیری است که چرا در مقام کارگردان نتوانست از یک فیلمنامه معمولی، یک سریال کمدی متوسط بسازد؟ میبینید؛ داریم میگوییم متوسط چون «قهوه پدری» حتی به مرز خوب بودن هم نرسید. مدیری شگردهایی تحسینآمیز در کارگردانی نداشت و این ضعف در شخصیتپردازی و بازی بازیگران هم به چشم آمد. جدا از سام درخشانی که سعی کرد تیپ متفاوتی نسبت به دیگر تجربیات کمدی بگیرد، بقیه روی کلیشهها گام برمیداشتند. درباره سیدجواد رضویان یک مطلب مفصل نوشتیم و توضیح دادیم نجمالدین میخچالچی تکرار شخصیتهای او در سریالهایی مثل «همسایهها» و «درحاشیه» است.
ژاله صامتی اکتهای قبلی بهویژه از سریال «زیرخاکی» را با خود به «قهوه پدری» آورده بود. حامد آهنگی نسخه ضعیف استندآپ کمدیهایش را تکرار کرد. حامد وکیلی ذاتا شیرین است و بازیاش به دل برخی مینشیند. او هم شمایل همیشگی را در «قهوه پدری» به نمایش گذاشت. مهران مدیری باید از بازیگران مراقبت میکرد تا به سمت تکرار نروند که موفق نبود.
بدتر اینکه خودش نقشی را برعهده داشت که جزو نقاط ضعف سریال لقب گرفت. کاراکتر «اون» مخلوطی از شخصیتهای قبلی مدیری بود و افزودهای تازه و جذاب نداشت که از قضا حضورش سریال را بیکیفیتتر میکرد. خلاصه، «قهوه پدری» تمام شد و یک سریال ناموفق دیگر در کارنامه مدیری به ثبت رسید. کاش او گول چند ویدئوی وایرالی را نخورد که متاسفانه عمدتا بر مبنای شوخیهای نهچندان خلاقانه جنسی هستند. از مدیری انتظار تولید نوعی از کمدی پیشرو میرود نه آنچه خوشایند کاربران فضای مجازی است!