کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۱۵۳۳۳
تاریخ خبر:
‌تشکیل یک کنسرسیوم بین‌المللی برای غنی‌سازی اورانیوم در خاک ایران

جزایر سه‌گانه به رنگ صلح| غنی‌سازی در جزایر ایرانی

جزایر سه‌گانه به رنگ صلح| غنی‌سازی در جزایر ایرانی

جزایر سه‌گانه؛ میان سنگ دیپلماسی و سندان مناقشه

هفت صبح، حسین فاطمی|  هفت ماه از بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید می‌گذرد و جهان بار دیگر درگیر بازتولید دوگانه‌هایی است که در دهه گذشته جهان را به لبه پرتگاه رساند. جنگ 12‌روزه‌ای که در ژوئن ۲۰۲۵ میان آمریکا، اسرائیل و ایران رخ داد، نه‌فقط تلفات انسانی و مالی برجای گذاشت، بلکه به‌مثابه انفجاری بود در فرآیند دیپلماسی هسته‌ای که سال‌ها با زحمت بازیگران مختلف در حال احیا بود.

 

در میانه این بی‌ثباتی فزاینده، ایده‌ای قدیمی اما بازطراحی‌شده دوباره به سطح آمد؛ «تشکیل یک کنسرسیوم بین‌المللی برای غنی‌سازی اورانیوم در خاک ایران اما نه در سرزمین اصلی بلکه در یکی از جزایر استراتژیک خلیج‌فارس». به‌گفته نشریه فارن‌پالیسی، این پیشنهاد که شاید از دل گفت‌وگوهای غیررسمی میان ایران و آمریکا بیرون آمده، می‌توانست نقطه عطفی در حل بحران هسته‌ای باشد، پیش از آنکه موشک‌ها بر آسمان تهران و حیفا منفجر شوند اما آیا چنین طرحی می‌تواند در چشم‌اندازی واقعی جای بگیرد یا تنها یک رؤیای دیپلماتیک دیگر است که در هیاهوی رقابت‌های ژئوپلیتیکی دفن می‌شود؟

 

  از خاکریز دیپلماسی تا خط آتش؛ زمانی برای ایده‌های خلاق

پیش از آنکه جنگ تحمیلی اخیر اسرائیل، روابط شکننده تهران و واشنگتن را به پرتگاه ببرد، دو طرف ذیل مذاکرات عمان در حال نزدیک‌ شدن به یک چارچوب همکاری بی‌سابقه بودند و گفته می‌شد که ایجاد یک کنسرسیوم چندملیتی برای توسعه انرژی هسته‌ای با حضور کشورهایی چون ایران، عربستان، امارات و زیر نظارت کامل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هم جزو ایده‌های مطرح شده در مذاکرات مسقط بود؛ ایده‌ای که به‌نظر می‌رسید برای نخستین‌بار بتواند هم حق ایران برای غنی‌سازی را تضمین کند و هم نگرانی‌های کشورهای غربی و عربی را از میان بردارد.

 

در این طرح، تمام مراحل غنی‌سازی اورانیوم در مکانی واحد انجام می‌گرفت؛ محلی که هم شفافیت داشت، هم قابل راستی‌آزمایی بود و هم با سرمایه‌گذاری مشترک پیش می‌رفت. با حضور ناظران بین‌المللی و مشارکت متقابل کشورهای رقیب منطقه‌ای، این کنسرسیوم می‌توانست نه‌تنها شکاف‌های فنی را پر کند بلکه در سطح نمادین نیز به ایجاد اعتماد کمک کند.

 

اما واقعیت سیاست بین‌الملل این است «لحظه‌ای که این طرح در حال تبدیل‌شدن به یک پیشنهاد رسمی بود، جنگ آغاز شد». اسرائیل با هدف «قطع دست ایران از فناوری آستانه» و با چراغ سبز غیررسمی ترامپ، حمله‌ای گسترده را به تأسیسات هسته‌ای ایران آغاز کرد. بدین ترتیب، ایده کنسرسیوم عملاً به محاق رفت. ‌عباس عراقچی‌ مذاکره‌کننده ارشد هسته‌ای ایران گفته «هنوز نکات فنی، حقوقی و مالی زیادی در مورد این طرح باقی مانده. ما آماده‌ایم در صورت احیای گفت‌وگوها، به آن برگردیم ولی مطمئن نیستیم که پس از جنگ، چنین راه‌حلی برای دو طرف واقع‌گرا باشد».

 

جزایر سه‌گانه؛ میان سنگ دیپلماسی و سندان مناقشه

پیشنهاد استقرار کنسرسیوم در یکی از جزایر سه‌گانه (تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی) یا در قشم، یکی از نقاط کانونی تنش را وارد مرحله‌ای حساس کرده است. این جزایر نه‌تنها به‌لحاظ جغرافیایی در نقطه‌ای استراتژیک قرار دارند، بلکه موضوع مناقشه‌ای تاریخی میان ایران و امارات هم بوده‌اند.

 

از منظر تهران، استقرار کنسرسیوم در این جزایر هم حقوق حاکمیتی ایران را تضمین می‌کند و هم به لحاظ عملیاتی دور از شهرهای بزرگ کشور قرار دارد اما برای آمریکا و متحدان عرب آن، چنین پیشنهادی از چند جهت نگران‌کننده است؛ اول، به رسمیت ‌شناختن ضمنی مالکیت ایران بر این جزایر. دوم، نزدیکی بیش ‌ازحد آن به گذرگاه کلیدی نفت و انرژی و سوم، امکان تبدیل ‌شدن به پایگاهی نظامی با پوشش علمی.

 

در سال‌های گذشته، حتی سفر ‌محمود احمدی‌نژاد‌ رئیس‌جمهور اسبق ایران به این جزایر با واکنش شدید امارات مواجه شده. اکنون تصور کنید که یک مرکز غنی‌سازی هسته‌ای، با حضور دانشمندان ایرانی، عرب و حتی غربی، در ابوموسی فعال شود، آن هم در مجاورت یکی از ملتهب‌ترین خطوط انرژی جهان. برخی کارشناسان، ازجمله «علی واعظ» از گروه بحران، پیشنهاد کرده‌اند که اگر قرار بر استقرار در خاک ایران است، بهتر است مکان‌هایی مانند قشم یا کیش در نظر گرفته شوند؛ نقاطی که هم توریستی هستند، هم زیرساخت دارند و هم کمتر درگیر نزاع حاکمیتی‌اند.

 

  فناوری، ترس و خاطرات قدیمی؛ سایه‌ها بر‌سر کنسرسیوم

هرچند در ظاهر، کنسرسیوم چندملیتی می‌تواند پاسخی سازنده به بحران مزمن اعتماد میان ایران و غرب باشد اما تردیدهای تکنولوژیک و امنیتی سنگینی بر آن سایه انداخته‌اند. یکی از مهم‌ترین نگرانی‌ها، مسئله درز فناوری است. تجربه «عبدالقدیر خان» دانشمند پاکستانی که از کنسرسیوم یورنکو طراحی سانتریفیوژ را سرقت کرد و در اختیار کشورهایی چون ایران، کره‌شمالی و لیبی گذاشت، همچنان در ذهن تصمیم‌گیرندگان غربی تازه است.

 

از سوی دیگر، ایران خود خاطرات تلخی از همکاری‌های بین‌المللی هسته‌ای دارد. در دهه ۱۹۷۰، ایران بخشی از کنسرسیوم غنی‌سازی اروپا بود اما پس از انقلاب، به‌رغم پرداخت هزینه‌ها، هیچگاه به اورانیوم غنی‌شده‌ای که سفارش داده بود، دست نیافت؛ درسی که بی‌اعتمادی مزمن تهران به پروژه‌های مشترک را توضیح می‌دهد. به‌همین دلیل است که ایران بارها تأکید کرده که «هیچ طرحی نمی‌تواند جایگزین غنی‌سازی در خاک ایران باشد». این جمله کلید درک موضع تهران است. اگر قرار است همکاری صورت گیرد، باید در چارچوبی باشد که اصل استقلال فنی ایران را مخدوش نکند.

 

مناره یا مأمن؟ ابتکار ظریف و رؤیای منطقه عاری از سلاح هسته‌ای

در بحبوحه این ایده‌ها ‌محمدجواد ظریف‌ وزیر خارجه پیشین ایران با طرحی بلندپروازانه وارد میدان شد. پیشنهاد او، تشکیل یک مجمع منطقه‌ای برای همکاری‌های هسته‌ای صلح‌آمیز، با عنوان «مناره» (شبکه خاورمیانه برای پژوهش و پیشرفت هسته‌ای)، گامی فرا‌تر از کنسرسیوم است و نگاهی ساختاری به بحران دارد.

 

براساس این طرح، کشورهایی که از توسعه یا استقرار سلاح هسته‌ای خودداری می‌کنند، می‌توانند به شبکه‌ای بپیوندند که هدفش نه‌فقط تولید انرژی، بلکه گسترش فناوری پزشکی، کشاورزی و تحقیقاتی هسته‌ای است. این ساختار که با حمایت سازمان ملل طراحی می‌شود، می‌تواند به‌نوعی یونسکوی هسته‌ای منطقه تبدیل شود، مشروط به آنکه اعتماد پایه‌ریزی شود. برخی ناظران خارجی، این پیشنهاد را «مثبت‌ترین ابتکار ایران برای حل بن‌بست مزمن هسته‌ای» دانسته‌اند ولی شکاف واقعی، نه در ایده‌ها، بلکه در سطح اراده‌های سیاسی است.

 

آیا در میانه طوفان، می‌توان پل ساخت؟

اکنون در تابستان ۲۰۲۵، جهان در مقطعی بسیار خطرناک قرار گرفته است. رقابت چین و روسیه با آمریکا در سطح جهانی به‌ویژه در دریای چین جنوبی و اوکراین با شدت بیشتری ادامه دارد. اروپا در آستانه فعال ‌کردن مکانیزم ماشه، تهدید به بازگشت قطعنامه‌های سازمان ملل علیه ایران کرده است. در این فضا، هیچ ایده‌ای به‌تنهایی قادر به معجزه نخواهد بود.

 

با این‌حال، اهمیت ایده‌هایی مانند کنسرسیوم یا طرح مناره در همین نکته است که طرفین فرصت‌هایی برای شکستن دایره‌ بسته تنش و سوء‌ظن فراهم می‌کنند. کنسرسیوم غنی‌سازی، اگرچه پرمخاطره است، می‌تواند با شفافیت کامل و نظارت شدید، یک الگوی جدید از مشارکت هسته‌ای در منطقه ایجاد کند؛ به‌شرط آنکه طرفین به حدی از واقع‌گرایی، انعطاف‌پذیری و حسن‌نیت برسند که فعلاً در افق دیده نمی‌شود. تا آن زمان، پرونده غنی‌سازی و آینده هسته‌ای ایران، همچنان در حالت تعلیق خواهد ماند؛ معلق میان دو جهان «جهانی که می‌خواهد مانع شود و جهانی که می‌خواهد بسازد».

 

برای پیگیری اخبارسیاسیاینجا کلیک کنید.
کدخبر: ۶۱۵۳۳۳
تاریخ خبر:
ارسال نظر