توقف اروپا در حاشیه جاده قدرت

قاره سبز از کنارهها شاهد گفتوگوهای تهران و واشنگتن، نقشآفرینی آمریکا در تنش اوکراین و روسیه و غزه است
هفت صبح، پوریا محسنزاده| نگاهی به جدول پرفروشترین خودروهای جهان در سال 2024 نه فقط از منظر اقتصادی حاوی نکات ارزندهای است، بلکه از بُعد سیاسی نیز حاوی پیام مهمی است که میتواند نقشه راه آینده و تقسیم قدرت را در جهان جدید نمایان کند. شاید بتوان مدعی شد جادههای سیاست از مسیر صنعت عبور میکنند. در فهرست پرفروشترین خودروهای جهان هیچ خودروی اروپایی در میان ده مدل پرفروش دنیا نیست و فقط یک نماینده از آلمان رتبه دهم را دارد.
تنها نماینده قاره سبز، مرسدس بنز، از سقوط ۵۶ درصدی سود خبر میدهد. پیام روشن است. موتور اقتصادی اروپا دیگر نمیکشد. این افت، فقط به خطوط تولید محدود نیست، پژواک آن در اتاقهای دیپلماسی، در مواضع متزلزل اتحادیه اروپا برابر روسیه و در وابستگی کامل آن به آمریکا برای حمایت از اوکراین نیز شنیده میشود. آسیا، با شتابی خیرهکننده، فرمان رهبری اقتصادی و فناورانه جهان را در دست گرفته و اروپا بهجای پیشروی مشغول ترمیم ترمزهای فرسوده است.
موتور خاموش اروپا
این فرسایش تنها به صنعت خودرو محدود نیست. در حوزههای حساس و آیندهساز دیگر نیز اروپا جایگاه پیشین خود را از دست داده است. در فناوری اطلاعات، در توسعه زیرساختهای دیجیتال، در سرمایهگذاری بر هوش مصنوعی، در رقابت بر سر زنجیره تامین تراشهها و انرژیهای نو بازیگران اصلی چین، هند، آمریکا، کره جنوبی و حتی کشورهای خاورمیانهاند. اتحادیه اروپا، که زمانی مظهر خلاقیت فناورانه بود، حالا در نقش یک ناظر عقبمانده ظاهر شده است.
در دهههای گذشته، اگر میخواستید به جغرافیای قدرت صنعتی جهان نگاه کنید، کافی بود به بازار خودروهای جهانی نظری بیندازید. برندهای اروپایی، بهویژه آلمانیها، طلایهدار فناوری، ایمنی، طراحی و حتی پرستیژ بودند. اما در سال ۲۰۲۴، جدول پرفروشترین خودروهای جهان روایت دیگری دارد. صدرنشینی با تسلاست (با فروش ۱.۰۹ میلیون دستگاه از مدل Y)، تعقیبکنندگان نزدیکش تویوتا و هوندا هستند و حتی چینیها با BYD جای خود را در جمع بزرگان باز کردهاند.
فرمان دست آسیاست؛ شتاب چین و هند در جادههای فناوری
تنها نماینده اروپا در این جدول دهتایی، فولکسواگن تیگوان است، آنهم با فروش ۵۴۰ هزار دستگاه، یعنی تقریبا نصف فروش صدرنشین آمریکایی. فرانسه، ایتالیا، سوئد، بریتانیا دیگر هیچیک در این رقابت نیستند. از رنو و پژو خبری نیست. ولوو که روزی نماد ایمنی بود، حالا در دست چینیهاست. سکوت اروپایی در بازار خودرو فقط یک آمار نیست، نشانهای است از افولی وسیعتر در صنعت، خلاقیت و قدرت نرم قارهای که زمانی ستون فقرات تمدن صنعتی غرب بود.
وقتی حتی مرسدس بنز نماد صنعت خودروسازی اروپا با سقوطی ۵۶ درصدی در سود نیمسال اول ۲۰۲۵ روبهرو میشود، دیگر تردیدی باقی نمیماند. سود خالص این غول آلمانی از ۶.۱ میلیارد یورو به ۲.۷ میلیارد کاهش یافته است. درآمد کلی ۸.۶ درصد افت کرده و حاشیه سود عملیاتی بخش خودرو، از ۸.۱ درصد به چیزی بین ۴ تا ۶ درصد رسیده است.
فروش پایین، هزینههای بالا، تعرفههای وارداتی جدید و البته برنامههای ساختاری برای «افزایش بهرهوری» که معمولا به معنای تعدیل نیروست از جمله عوامل این کاهش به شمار میآیند. اینها در خلأ اتفاق نمیافتد. درست همان زمانی که بنز افت میکند، شرکت چینی BYD رشد ۳۴ درصدی در سهام خود را تجربه کرده است. برندهای آسیایی نهفقط ارزانتر، بلکه نوآورتر، سریعتر و منطبقتر با روندهای جهان جدیدند.
دیپلماسی در سراشیبی سیاست در آینه خودرو
اما در طرف دیگر نقشه، داستان متفاوتی در حال شکلگیری است. چین، کرهجنوبی، هند و حتی کشورهای جنوبشرق آسیا حالا پیشگامان فناوری و بازارهای نوین هستند. تسلا هنوز باارزشترین خودروساز دنیاست (با ارزش ۸۹۸ میلیارد دلاری)، اما چین نه فقط از نظر تعداد فروش، بلکه بهلحاظ نفوذ جهانی بهسرعت در حال نزدیکشدن است. در استرالیا خودروهای چینی پرفروشترین خودروی هیبریدی شده و صادرات آن به اروپا آغاز شده است.
در هند، برندهای بومی با حمایت دولت در حال توسعه خودروهای الکتریکی مقرونبهصرفه هستند. حتی در خاورمیانه، امارات و عربستان سرمایهگذاریهای سنگینی در تولید خودرو، هوش مصنوعی و فناوری انرژی کردهاند. اروپا اما همچنان درگیر مقررات قدیمی، اختلافات دروناتحادیهای و نبود جسارت سرمایهگذاری است.
اقتصاد، پشتوانه سیاست است. این جمله هرگز به اندازه امروز مصداق نداشته است. اروپا که زمانی با اتکا به قدرت صنعتی و اقتصادیاش در معادلات جهانی نقشی تعیینکننده ایفا میکرد، حالا برابر بحرانهای ژئوپولیتیک، صدایی لرزان دارد.جنگ اوکراین نمونه روشن این تغییر است. اتحادیه اروپا که ظاهرا حامی اصلی کییف است، بدون چتر نظامی و مالی آمریکا، نه تنها توان بازدارندگی ندارد، بلکه حتی نمیتواند سیاستهای اقتصادی موثری علیه مسکو اعمال کند. زیرا هرگونه تحریم نفتی و گازی، پیش از آسیب به کرملین، به صنایع نیمهجان خودش لطمه میزند.
آینده از آن کیست؟
در جهانی که در آن برندهای موفق خودرو از تسلا گرفته تا BYD نهفقط وسیله حملونقل، بلکه حامل فناوری و آیندهاند، اروپا نمیتواند فقط با خاطره بنز و بی.ام.دبلیو به میدان بیاید. اگر قدرت از لوله نفت میگذرد، امروز از باتری لیتیومی و تراشه هوش مصنوعی هم میگذرد و اروپا، در هر دوی این حوزهها از قافله عقب افتاده است. بنابراین میتوان چنین اندیشید که احتمالا گذشته اروپا، آینده آسیاست و برعکس.
از رولزرویس تا مذاکرات هستهای ایران
در عمل، اروپا به شریک دستدوم غرب بدل شده است که به شدت به فناوری آمریکایی، سرمایه آسیایی و انرژی وارداتی وابسته است. در حالی که دههها پیش، همین اروپا بود که با برندهای خود، از آئودی و فیات گرفته تا زیمنس و رولزرویس، جهان را تغذیه میکرد.
این عقبنشینی فناورانه، پیوند مستقیمی با افول قدرت چانهزنی سیاسی دارد. اتحادیهای که زمانی در قلب مذاکرات هستهای ایران نقشآفرین بود و در ترسیم نقشههای انرژی و اقلیم نقش محوری ایفا میکرد حالا به حاشیه رفته است. در موضوع هستهای ایران، اروپا دیگر آن «بازیگر تعیینکننده» نیست. حالا تهران مستقیما با واشنگتن مذاکره میکند یا ترجیح میدهد از مسیر چین، عربستان، عمان یا قطر بهدنبال راهحل باشد. هیچ نشانهای نیست که پایتختهای اروپایی از برلین تا پاریس بتوانند نقشی جدی در بازتعریف مناسبات ایران و غرب ایفا کنند.
این ضعف، بهویژه در مقابل روسیه آشکارتر است. اروپا که تا چند سال پیش خود را رقیب دیپلماتیک و اقتصادی مسکو میدانست حالا فقط با پشتیبانی نظامی، مالی و امنیتی آمریکا توانسته در کنار اوکراین بایستد و تحریمها علیه روسیه بیشتر به اقتصاد اروپا ضربه زدهاند تا به کرملین. این تناقض و وضعیت پیچیده در عرصه خودرو هم بهروشنی پیداست. اروپا از ورود محصولات چینی نگران است، اما توان رقابت با آنها را ندارد. در عین حال در سرمایهگذاری در فناوریهای نوپدید از جمله خودروهای برقی یا زیرساختهای تولید باتری، با کندی و بیبرنامگی رفتار میکند.
در چنین وضعیتی، باید پرسید که آیا اروپا هنوز یک قدرت جهانی است؟ یا به تدریج به حاشیهای امن و آرام برای مصرف، بینوآوری و بیاثر در معادلات قدرت بدل شده است؟ خودرو فقط بازتاب کوچکی از واقعیت است، واقعیتی تلخ برای قاره سبز که نشان میدهد آینده دیگر در اشتوتگارت و پاریس و تورین شکل نمیگیرد، بلکه در شانگهای، سئول، بنگلور، ریاض و ابوظبی نوشته میشود.