حکمرانی آب و انرژی در بنبست تعطیلات

روایت یک تصمیم: تعطیلات برای مدیریت بحران
هفت صبح| در تابستان گرم و خشک سال ۱۴۰۴، ایران با یکی از شدیدترین بحرانهای آب و برق در دهههای اخیر دستوپنجه نرم میکند. کاهش ۴۰ درصدی بارندگی در تهران، افت شدید ذخایر سدها و افزایش بیسابقه دمای هوا، زنگ خطر را برای پایتختنشینان به صدا درآورده است. در این میان، دولت با تصمیمی غیرمنتظره، روز چهارشنبه (یک مرداد) را تعطیل رسمی اعلام کرد تا با تشویق مردم به سفر و خروج از تهران، مصرف آب و برق را کاهش دهد.
این تصمیم، که به گفته وزیر نیرو و مدیرعامل توانیر به کاهش قابلتوجه مصرف آب و برق منجر شد، بهسرعت به بحثی داغ در افکار عمومی تبدیل شده است. سخنگوی دولت نیز از احتمال اعلام یک هفته تعطیلات تابستانی خبر داده است. اما پرسش اینجاست: آیا میتوان با تعطیلات، بحرانی به عمق دههها سوءمدیریت در منابع آب و انرژی را حل کرد؟ و آیا در شرایطی که اقتصاد خانوارهای ایرانی تحت فشار است، تشویق به سفر راهحلی واقعبینانه است؟
روایت یک تصمیم: تعطیلات برای مدیریت بحران
بر اساس گزارشهای رسمی، تعطیلی روز چهارشنبه (یک مرداد) تاثیر چشمگیری بر کاهش مصرف انرژی داشت. به گفته مصطفی رجبی مشهدی، مدیرعامل توانیر، این تعطیلی به صرفهجویی ۴۰هزار مگاواتساعتی برق منجر شد که معادل یک و نیم برابر تولید نیروگاه اتمی بوشهر است.
این کاهش نهتنها در روز تعطیل، بلکه در روزهای پیش و پس از آن نیز ادامه یافت، چرا که بسیاری از مردم با استفاده از تعطیلات، به سفر رفتند. وزیر نیرو، علیآبادی، نیز از کاهش ۴۱۸ هزار مترمکعبی مصرف آب در تهران طی این تعطیلات خبر داد و تاکید کرد که ۸۴ درصد مشترکان آب تهران خانگی هستند و این موضوع ضرورت همراهی مردم در صرفهجویی را نشان میدهد.
این آمارها در نگاه اول موفقیتآمیز به نظر میرسند. کاهش ۱۵۰۰مگاواتساعتی مصرف برق در روز چهارشنبه و ۳۸۰۰ لیتر بر ثانیه مصرف آب، نشانهای از تاثیر فوری تعطیلات بر مدیریت بار شبکه است. رجبی مشهدی با اشاره به تجربیات جهانی، تعطیلات را اهرمی موثر برای کاهش مصرف انرژی در دورههای اوج گرما و سرما توصیف کرد. اما آیا این موفقیت مقطعی میتواند راهحلی پایدار برای بحران عمیق آب و برق باشد؟
تناقض سیاستها: تشویق به سفر برابر واقعیتهای اقتصادی
در حالی که دولت مردم را به سفر تشویق میکند، واقعیتهای اقتصادی روایتی متفاوت را حکایت میکنند. بر اساس آمار مرکز ملی آمار ایران در سال ۱۴۰۰، تنها ۳۰ درصد خانوارهای ایرانی (حدود ۷.۸ میلیون خانوار) در طول سال به سفر رفتهاند و ۷۰ درصد خانوارها به دلیل مشکلات اقتصادی از سفر محروم بودهاند.
همچنین، سهم هزینههای تفریح و سفر در سبد مصرفی خانوارهای شهری از ۰.۷۱ درصد در سال ۱۳۹۰ به ۰.۳۸ درصد در سال ۱۴۰۰ کاهش یافته است. این آمار نشان میدهد که بنیه اقتصادی بسیاری از خانوارها برای سفر کافی نیست و تشویق به سفر در چنین شرایطی میتواند به جای حل بحران، معضلات دیگری ایجاد کند.
سفر کردن، بهویژه در شرایطی که زیرساختهای گردشگری گرانقیمت و دسترسی به امکانات محدود است، برای بسیاری از مردم نه یک انتخاب، بلکه یک آرزوی دستنیافتنی است. سخنگوی دولت از پیشنهادهایی مانند کاهش قیمت مراکز اقامتی و اختصاص یارانه برای سفر خبر داده است، اما این طرحها هنوز در مرحله بررسی هستند و مشخص نیست چه زمانی عملیاتی شوند. حتی اگر چنین طرحهایی اجرا شوند، آیا میتوانند بهطور موثر مشکل اقتصادی خانوارها را حل کنند؟ و آیا این اقدامات برای مدیریت بحران آب و برق کافی هستند؟
بحران آب و برق: محصول سوءمدیریت یا بلای آسمانی؟
بحران آب و برق در ایران صرفا نتیجه خشکسالی نیست، بلکه دههها سوءمدیریت، توسعه بیقاعده شهرنشینی و بیتوجهی به ملاحظات زیستمحیطی در آن نقش داشته است. استاندار تهران اعلام کرده که ۴۰ درصد منابع آب تجدیدپذیر پایتخت صرف آب شرب میشود، که چهار تا پنج برابر بیشتر از سایر استانهاست.
این تمرکز بیش از حد منابع در تهران، نتیجه ضعف تاریخی در توزیع متوازن جمعیت و زیرساختهاست. با این حال، به جای ارائه برنامههای اصلاحی در حوزههایی مانند کشاورزی ناکارآمد، صنایع آببر و الگوهای مصرف، دولت به راهحلهای موقت مانند تعطیلی و توصیه به صرفهجویی روی آورده است.
همانطور که یکی از وزرای پیشین دولت اشاره کرده، مردم حق دارند بدانند در یک سال گذشته چه اقداماتی برای پیشگیری از این بحران انجام شده است. فقدان گزارشهای جامع و پاسخگویی شفاف، اعتماد عمومی را به سیاستهای دولت تضعیف کرده است.
آیا تعطیلات راهحل پایدار است؟
تصمیم دولت برای تعطیلی و تشویق به سفر، اگرچه در کوتاهمدت مصرف آب و برق را کاهش داده، اما نمیتواند جایگزین برنامهریزیهای بلندمدت و اصلاحات ساختاری شود. بحران آب و برق نیازمند تصمیمات جسورانهای است که به ریشههای مشکل، از جمله کشاورزی ناکارآمد، صنایع پرمصرف و تمرکز بیش از حد جمعیت در کلانشهرها، بپردازد.
تعطیلات ممکن است بهطور موقت فشار بر شبکه آب و برق را کاهش دهد، اما این رویکرد نمیتواند جایگزین مدیریت پایدار منابع شود. علاوه بر این، تشویق به سفر در شرایطی که بسیاری از خانوارها توان مالی لازم را ندارند، نهتنها غیرواقعبینانه است، بلکه میتواند به افزایش نابرابری و نارضایتی اجتماعی منجر شود. سفر بدون امکانات کافی، از جمله اقامتگاههای مناسب و زیرساختهای حملونقل، میتواند به مشکلات جدیدی مانند ازدحام در مقاصد گردشگری، افزایش قیمتها، و فشار بر منابع محلی منجر شود.
لزوم بازاندیشی در حکمرانی آب و انرژی
پرسش محوری این است: آیا میتوان کشور را با تعطیلات اداره کرد؟ پاسخ روشن است: خیر. تعطیلات، هرچند در کوتاهمدت موثر باشد، نمیتواند جایگزین سیاستگذاریهای مبتنی بر شواهد، اصلاح ساختارهای معیوب و پذیرش مسئولیت از سوی دولتمردان شود.
بحران آب و برق در ایران، بیش از آنکه نتیجه خشکسالی باشد، محصول دههها بیبرنامگی و فقدان عقلانیت در مدیریت منابع است. دولت به جای حواله دادن مسئولیت به مردم و توصیههای سادهانگارانه مانند «کمتر دوش بگیرید» یا «سفر بروید»، باید به اصلاح نظام تخصیص منابع، تغییر الگوی کشت و بازنگری در سیاستهای صنعتی و شهری بپردازد.
تشویق به سفر در شرایطی که ۷۰ درصد خانوارها توان مالی برای آن ندارند، نهتنها راهحلی برای بحران نیست، بلکه میتواند به نابرابری و نارضایتی دامن بزند. آنچه ایران امروز به آن نیاز دارد، نه تعطیلات بیشتر، بلکه شجاعت در تصمیمگیری، شفافیت در پاسخگویی و عزمی جدی برای بازاندیشی در حکمرانی آب و انرژی است. پیش از آنکه به نقطه بیبازگشت برسیم، باید به سوی عقلانیت آبی و انرژی حرکت کنیم.