پایان کابوس چوبهدار بعد از تصادف عمدی مرگبار
![پایان کابوس چوبهدار بعد از تصادف عمدی مرگبار](https://cdn.7sobh.com/thumbnail/g8zpTYpDxsRr/mplrKFaRlbMrw__LR0BO23SAIhAOCfR1Ma8tLslqfPJrGaoVuBcuZSyFd47s988b/%D9%82%D8%B5%D8%A7%D8%B5.jpg)
متهمی که پسرخاله همسرش را با ماشین زیر گرفته بود، بخشیده شد
هفت صبح| مرد جوان که تحتتاثیر حرفهای زن صیغهایاش، پسرخاله وی را با خودرو زیر گرفته بود و با تایید حکم قصاص در یک قدمی چوبهدار قرار داشت توانست رضایت اولیایدم را جلب کند و به زندگی برگردد.همسر صیغهای وی نیز به 20 سال زندان محکوم شد.
تصادف تلخ رانندگی
ساعت ۷ صبح بیست و پنجم مردادماه سال ۱۴۰۱ به ماموران پلیس پاکدشت خبر رسید مرد جوانی به نام هومن، نیمهجان در حوالی پارچین کنار خیابان رها شده است. شواهد نشان میداد این مرد در تصادف رانندگی بهشدت مجروح شده. هومن به بیمارستان منتقل شد اما به خاطر شدت جراحات تسلیم مرگ شد .
شواهد نشان میداد راننده پس از برخورد با هومن گریخته است. به این ترتیب ماموران در نخستین گام از تحقیقات به بررسی دوربینهای مداربسته پرداختند و دریافتند یک پژو206 که پلاک آن پوشانده شده بود، عمدی با هومن برخورد کرده و گریخته است. با به دست آمدن این سرنخ تحقیقات وارد مرحله تازهای شد .
ردپای مرد آشنا
همسر قربانی به ماموران گفت: شوهرم چند روزی بود با همسر موقت دخترخالهاش به نام امین اختلاف داشت. امین صاحب یک پژو206 است و من به او مشکوک هستم .با اظهارات این زن امین بازداشت شد و به زیرگرفتن عمدی پسرخاله همسرش اعتراف کرد. او گفت: همسر موقتم به نام نگین، مدتی بود با پسر خالهاش اختلاف داشت. همسرم از من خواسته بود او را تنبیه کنم.
قرار بود در فرصتی مناسب با چوب به سرش ضربه بزنم از آنجا که نشد، عمدی با ماشین به او زدم و او را کشتم . با اظهارات این مرد، همسر صیغهایاش بازداشت شد اما ادعا کرد درخواست قتل پسر خالهاش را عنوان نکرده است . با تکمیل تحقیقات برای امین به اتهام قتل و برای همسر موقتش به اتهام معاونت در جنایت کیفرخواست صادر شد و هر دو در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.
نخستین دادگاه
در ابتدای جلسه همسر قربانی که قیم دو فرزند صغیر اوست درخواست قصاص را مطرح کرد. وقتی امین روبهروی قضات ایستاد اتهام قتل عمدی را نپذیرفت و مدعی شد ناخواسته با پسرخاله همسرش برخورد کرده است .
ادعای عجیب
او در تشریح جزئیات ماجرا گفت: سوار بر پژو به سمت تهران حرکت میکردم که با یک وانت برخورد کردم. راننده با من درگیر شد و دعوا میان ما بالا گرفت. من سوار ماشین شدم اما راننده وانت مرا تعقیب کرد. نرسیده به پارچین به انتهای خیابانی رفتم که در آن کانال آب و تردد در آن کم بود. من نیمساعتی آنجا ماندم تا راننده وانت مرا گم کند. من در ماشین نشسته بودم که یکباره پسرخاله همسرم را اتفاقی دیدم که از خانهاش خارج شد. چون شب قبل با او درگیر شده بودم به سمتم حملهور شد. او سنگی از روی زمین برداشت و میخواست آن را به سمت شیشه ماشینم پرتاب کند که سوار ماشین شدم تا فرار کنم. اما ماشین ناخواسته منحرف شد و با او برخورد کرد.
قاضی گفت: چرا بعد از برخورد با هومن فرار کردی و او را به بیمارستان نرساندی؟
متهم پاسخ داد: من از ترسم فرار کردم. همان موقع با همسرم تماس گرفتم و به او گفتم با پسرخالهاش برخورد کردهام و سه روز بعد همسرم گفت که شنیده پسرخالهاش در بیمارستان فوت شده است.
قاضی: چرا در بازجوییها به زیر گرفتن عمدی پسرخاله همسرت اعتراف کرده بودی؟
متهم: من آنجا تحت فشار روانی بودم.
قاضی: دوربینهای مداربسته فیلمی را ضبط کرده که نشان میدهد مقابل خانه پسرخاله همسرت پرسه میزدی و همانجا پلاک خودرو را پوشاندی. چطور ممکن است ساعت ۷ صبح روز بعد اتفاقی با او تصادف کرده باشی؟
متهم: روز قبل میخواستم دخترهمسرم را به خانه خواهرزنم که در نزدیکی خانه هومن است، برسانم. به همین خاطر دوربینهای مداربسته فیلمم را ضبط کردهاند. من آنجا پرسه نمیزدم. من اگر قصد قتل هومن را داشتم او را با چاقو میزدم. سرعت ماشینم حدود 40 کیلو بود و ناخواسته ماشین با او برخورد کرد . سپس نگین به اتهام معاونت در قتل از خود دفاع کرد .
زن جوان گفت: پسرخالهام پشت سر من حرفهای نامربوط زده بود. او با شوهر سابقم رابطه داشت و به خانه فساد شوهر سابقم میرفت و آنجا موادمخدر مصرف میکرد. تا اینکه یک روز چندین پیامک از شوهر سابقم دریافت کردم که در آن نوشته بود متوجه شده صیغه امین که پسر جوانی بود، شدهام. من اصلا نمیخواستم ماجرای ازدواج موقتم با امین را بستگانم بدانند. به همین خاطر با برادر هومن تماس گرفتم و گلایه کردم و از او خواستم برادرش را نصیحت کند تا پشت سرم حرف نزند. او هم قبول کرد.
اما چند دقیقه بعد شوهر سابقم بار دیگر برایم پیامک ارسال کرد. او شماره تلفن هومن را به من داد و گفت هومن این اطلاعات را به او داده است. من همان موقع با هومن تماس گرفتم تا از او گلایه کنم. اما او شروع به فحاشی کرد. در حال بحث تلفنی با هومن بودم که امین با من تماس گرفت و ماجرا را برایش تعریف کردم. امین پیشنهاد داد تا به محل کار پسرخالهام برویم و با او صحبت کنیم. ما آنجا رفتیم و امین را دیدیم که از محل کارش خارج شد و همراه شوهر سابقم رفتند. به همین خاطر شوهرم نتوانست با او صحبت کند. همان موقع دخترم را به خانه خواهرم که در نزدیکی خانه پسرخالهام بود، رساندیم و به خانه برگشتیم. دوربینهای مداربسته به همین خاطر حضور ما در همان حوالی را ضبط کرده است .
قاضی گفت: شوهرت مدعی است تو از او خواسته بودی هومن را بکشد، قبول داری؟
نگین: من از شوهرم نخواسته بودم که پسر خالهام را بکشد. من اصلا از ماجرا خبر نداشتم. مادرم با من تماس گرفت و گفت هومن تصادف کرده و به بیمارستان شهدای پاکدشت منتقل شده است. وقتی ماجرا را به شوهرم گفتم گفت که او را با ماشین زیر گرفته است . در این میان همسر قربانی برخاست و گفت: شوهرم کارگر سادهای بود.کاری با دخترخالهاش و شوهرش نداشت. من نمیدانم آنها با چه انگیزهای همسرم را کشتند. من از طرف دختر و پسرم نمیتوانم از قصاص صرفنظر کنم.
در پایان جلسه، قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده امین را به قصاص محکوم کردند. زن جوان اما از اتهام معاونت در قتل تبرئه و به خاطر معاونت در صدمه عمدی به 25سال زندان محکوم شد.
سایه مرگ روی سر مرد جوان
این حکم در دیوانعالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و قضات شعبه 39 دیوانعالی کشور حکم قصاص امین را تایید کردند. اما حکم تبرئه نگین در دیوانعالی کشور شکسته شد و قضات عالیرتبه خواستند تا وی بار دیگر در شعبه همعرض به اتهام معاونت در قتل از خود دفاع کند.
محاکمه دوباره زن جوان
در جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد نگین در تشریح جزئیات ماجرا گفت: من قبلا صیغه یک مرد به نام محسن شده بودم اما بعد از ۷ ماه زندگی مشترک و پایان صیغهنامه از او جدا شدم و صیغه ۹۹ ساله امین شدم. شوهر سابقم دست از سرم برنمیداشت و مدام برایم مزاحمت ایجاد میکرد . وی ادامه داد: من با پسرخالهام و همسرش که او هم دخترخالهام بود هیچ ارتباطی نداشتم و ۱۵ سال بود آنها را ندیده بودم و هیچ رفتوآمدی با هم نداشتیم.
ولی هر بار که شوهر سابقم با من تماس میگرفت، میگفت پسرخالهام پشت سر من حرفهای نامربوط میزند و میگوید هر بار صیغه یک مرد میشوم. من از شنیدن حرفهای او عصبانی شدم. به همین خاطر با همسرش که دخترخاله ام بود تماس گرفتم و گلایه کردم حتی دخترخالهام گفت به حرفهای شوهرش اهمیتی ندهم. اما من از حرفهای او عصبانی بودم.
شب وقتی شوهرم به خانه آمد، متوجه شد ناراحت هستم. او اصرار کرد تا برای خوردن شام به رستوران برویم. اما به او گفتم حوصله ندارم. وقتی او پیگیر ماجرا شد گفتم پسرخالهام درباره من با شوهر سابقم صحبت کرده و درباره من حرفهای نامربوط زده. به همین خاطر مدام برایم مزاحمت ایجاد میکند. همان موقع همسرم گفت سراغ پسر خالهام میرود تا با او صحبت کند و بگوید دیگر پشت سرم بدگویی نکند .
این زن ادامه داد: امین اصلا به قصد دعوا یا درگیری از خانه بیرون نرفت. من حتی آدرس خانه پسر خالهام را هم نداشتم و فقط نشانی محل کار او را میدانستم. شوهرم رفته بود تا به او بگوید درباره من با شوهر سابقم صحبت نکند. من اصلا از ماجرای قتل او اطلاع نداشتم و تا چند روز فکر میکردم او تصادف کرده. اما پس از چند روز فهمیدم عمدی کشته شده است.
باور کنید من در این پرونده دستی نداشتم و اتهامم را قبول ندارم. با پایان دفاعیات این زن، قضات وارد شور شدند وی را به 23سال زندان محکوم کردند. این حکم نیز در دیوانعالی کشور تایید شد. به این ترتیب شمارش معکوس برای اعدام امین آغاز شده بود. زمان زیادی تا اجرای حکم باقی نمانده بود که با تلاش وکیل وی، اولیایدم اعلام گذشت کردند و امین به زندگی برگشت.
جلب رضایت اولیایدم در یک قدمی چوبهدار
علیرضا دلیر که وکالت امین را به عهده داشت، توانست رضایت دختر و پسر قربانی را که به بلوغ شرعی رسیده بودند، جلب کند. او با ارائه دلایلی از جمله اینکه امین آشنایی و خصومتی با قربانی نداشته و تحت تاثیر حرفهای همسر صیغهایاش سراغ قربانی رفته و قصد ترساندن و ادب کردن وی را داشته، توانست رضایت آنها را جلب کند. به این ترتیب امین از قصاص رهایی یافت تا از جنبه عمومی جرم بار دیگر از خود دفاع کند. او طبق قانون به 3تا 10 سال زندان محکوم خواهد شد.