عشق در خط مقدم نزاع سیاسی

شکاف عمیق میان زنان و مردان نسل زِد، روابط عاشقانه را به میدان تنش ایدئولوژیک بدل کرده است
هفت صبح| نتایج نظرسنجیها و روایتهای شخصی نشان میدهد نسل جوان غربی بیش از هر زمان دیگری درگیر تنشهای سیاسی در عرصه آشنایی و روابط عاطفی است؛ شکافی که اکنون حتی نخستین قرار ملاقاتها را به میدان داوری سیاسی بدل کرده است. برای مثال، وقتی کلی شیا، دانشجوی رشته سیاست بینالملل، برای نخستینبار با پسری در یک کافه قرار گذاشت، نمیدانست قرار است گفتوگویی ساده به نقطه پایان رابطه بدل شود.
کلی از او پرسید: «بحثبرانگیزترین باورت چیست؟» مرد جوان لحظهای مکث کرد و سپس پاسخ داد: «فکر میکنم همجنسگرایی اشتباه است.» برای کلی که خود را بهوضوح فردی با گرایشهای چپگرایانه میداند، همین جمله کافی بود تا خط قرمزی روشن در ذهنش بکشد. او میگوید: «اگر کسی در پروفایلش بنویسد محافظهکار است، من بدون تردید او را حذف میکنم. تفاوت دیدگاه تا حدی قابل پذیرش است اما وقتی پای حقوق بشر وسط باشد، نمیتوان مصالحه کرد.»
شکاف سیاسی، مانعی تازه در عشق
نسل زِد، جوانان متولد میان اواخر دهه ۹۰ تا حدود ۲۰۱۲، در جهانی رشد یافتهاند که سیاست، شبکههای اجتماعی و هویت فردی بهشدت درهمتنیده شدهاند. همین واقعیت، عرصه آشنایی و روابط عاشقانه را برای آنان پیچیدهتر از نسلهای گذشته کرده است. گزارش شبکه انبیسی نیوز آمریکا در آوریل نشان میدهد ۵۳ درصد از زنان نسل زد خود را دموکرات میدانند، در حالی که تنها ۳۵ درصد از مردان این نسل چنین گرایشی دارند. در سوی دیگر، ۳۸ درصد از مردان جوان جمهوریخواهاند، در برابر تنها ۲۰ درصد از زنان. این شکاف سیاسی که در هیچ گروه سنی آمریکایی دیگری به این شدت دیده نمیشود، اکنون به یکی از موانع عمده برای آشناییهای عاشقانه بدل شده است.
سیاست، پروفایل جدید دوستیابی
در گذشته، بسیاری هنگام آشنایی سیاسیکاری را کنار میگذاشتند. اما حالا، سیاست یکی از اولین فیلترهاست. کاربران اپلیکیشنهای دوستیابی با بیپروایی وابستگی حزبی یا دیدگاه سیاسی خود را اعلام میکنند، یا از ذکر آن طفره میروند تا از برخوردهای احتمالی دور بمانند. بررسی دادههای نظرسنجی مؤسسه پیو در سال ۲۰۲۰ نشان میدهد ۷۱ درصد از دموکراتها گفتهاند حاضر نیستند با کسی که به ترامپ رأی داده رابطه عاشقانه داشته باشند.
در مقابل، نیمی از جمهوریخواهان نیز همین نظر را نسبت به رأیدهندگان بایدن دارند. در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ نیز این قطببندی بار دیگر خود را نشان داد. ۴۹ درصد از مردان نسل زد به ترامپ رای دادند، در حالی که ۶۱ درصد از زنان همین نسل به هریس رای دادند.
زیر نقاب لیبرالیسم، باورهای پنهان
کیمبرلی بیزو، مجری پادکست «دختران ثروتمند بیپول» و از ساکنان نیویورک، میگوید حتی در شهرهای موسوم به لیبرال، مردان زیادی با باورهای محافظهکارانه زندگی میکنند، ولی آن را به زبان نمیآورند: «آنها نقاب لیبرالی بر چهره دارند اما در خلوت خود یک مرد سنتی یا محافظهکار تمامعیار هستند.»
بیزو که خود را میانهرو متمایل به چپ میداند، بر لزوم شناخت عمیقتر از افراد، فراتر از برچسبهای سیاسی تأکید دارد: «اغلب آدمها را نمیتوان بهسادگی در دو قطب چپ یا راست قرار داد. بیشتر آنها طیفی از باورها را دارند. آنچه مرا نگران میکند، نه تفاوت دیدگاه، بلکه نبود همدلی و کنجکاوی برای درک دیگری است.» به عبارتی، خطوط قرمز آنقدر کلی و البته قاطع است که فرصتی برای گفتگو را هیچ نمیشمارد و نظر مساعد بیشتری به قطع هرگونه ارتباط دارد.
پایان یا آغاز گفتوگو؟
آیا در دنیایی که سیاست به قلب روابط انسانی نفوذ کرده، امیدی به آشتی وجود دارد؟ برخی از کارشناسان روابط معتقدند که رابطه میان افراد با دیدگاههای سیاسی متفاوت، ممکن است؛ بهشرطی که ارزشهای بنیادین مشترکی میان آنها وجود داشته باشد. بیزو نیز به آینده امیدوار است و توصیه میکند نسل جوان، علیرغم تفاوتها، ذهنی باز داشته باشد: «ما در آغاز راهیم، هنوز زندگی، شغل و روابطمان در حال شکلگیری است. شاید در نگاه نخست باورهایمان متفاوت باشد، اما گاهی همین تفاوتها میتواند فرصتی برای یادگیری و ارتباطی عمیقتر باشد.»