نان هم طبقاتی شد

اختلاف قیمت نان در مناطق گوناگون تهران ناشی از نبود نظارت دقیق و وجود دوگانگی در نظام توزیع آرد یارانهای و آزاد است
هفت صبح، مرتضی مهدیزاده | «این روزها مردم کمتر نان میخرند... یعنی مثلا اگر قبلا 5 تا سنگک میگرفتند حالا 2 تا میگیرند». حوالی میدان ولیعصر، شاطر نانی را از داخل تنور درمیآورد و ادامه میدهد: «نمیدانم شاید هم حق داشته باشند. وقتی قیمت نون یکدفعه اینقدر زیاد شده، خیلی از مردم که زور هر روز برنج و مرغ و گوشت خوردن را نداشتن، حالا دیگه شاید نتونن به اندازه کافی نون هم سر سفرههاشون ببرن!» عرقش را پاک میکند، خمیر پهن شده را داخل تنور میبرد و میگوید: «ما هم تقصیری نداریم. همه قیمتها به هم ربط دارند.
اینقدر هزینهها بالا رفته که اصلا نمیصرفه. خیلی از همکاران ما، کارگراشون رو کم کردهان و بعضیها هم تکنفره نانوایی را میچرخونن». نان دیگری از تنور درمیآورد و میافزاید: «تازه ما وسط شهریم... فکر کنم اگر بری جنوبشهر، اونجا وضعیت بدتر باشه. الانش هم خیلی از نونواییها نون «مهربونی» میدن. با این وضعیت فکر نمیکنم دیگر بتونن به فقیرها هم کمک کنن!».
این روزها و در ایامی که موج گرانی، رنگ را از سفرههای زدوده، افزایش قیمت نان به یکی از مهمترین دلنگرانیهای عمومی تبدیل شده است. نان، بهعنوان خوراک پایه و قوت غالب بسیاری از خانوارهای ایرانی، اکنون در خط مقدم بحران معیشتی قرار گرفته است. در تهران، از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب، صدای گلایه مردم از گرانی نان با صدای آرام نانوایانی که مدعیاند خودشان به خاطر گرانیها تحت فشار بسیاری هستند، در هم آمیخته است.
با وجود آنکه «حمیدرضا رستگار» رئیس اتاق اصناف تهران اعلام کرده که افزایش قیمت نان در تهران تصویب نشده و نانوایان موظف به رعایت نرخهای پیشین هستند اما واقعیتهای میدانی، روایت متفاوتی دارند.
آش بهقدری شور شده که افزایش قیمت نان به یکی از موضوعات بحث گفتوگوهای خیابانی، جمعهای خانوادگی و حتی تاکسیها تبدیل شده است. در حالیکه در برخی محلههای تهران، نان همچنان با نرخ یارانهای عرضه میشود، در برخی دیگر از محلهها نان با قیمت آزاد به فروش میرسد؛ آنهم با اختلافی که گاه تا بیش از چهار برابر میرسد. موضوعی که نهتنها بیانگر بینظمی در نظام توزیع آرد است، بلکه بهطور مستقیم امنیت غذایی دهکهای پایین درآمدی را تهدید میکند.
یارانهای که هست اما نیست
در محله نارمک، یکی از نانواییهای سنگکی در میدان هفتحوض، نان را با قیمت 9هزار تومان عرضه میکند. «اکبری» بازنشستهای که با کیسهای کوچک منتظر گرفتن نان است، میگوید: «تا چند هفته پیش همین نان پنج هزار تومان بود اما الان به ۹ هزار تومان رسیده... حالا این که خوب است. بعضی از همسایهها میگویند که در برخی نقاط حتی با نرخ ۱۲هزار تومان هم فروخته میشود. با اینکه آرد همچنان یارانهای است، نمیدانم دلیل این میزان تفاوت قیمت چیست.»
«لیلا» زن خانهدار میانسالی که پشت سر او ایستاده، انگار داغ دلش تازه شده، وسط بحث میپرد و میگوید: «از قدیم، نان برکت سفره بود. حتی اگر غذای برنجی داشتیم باز ما ایرانیها نان را سر سفرههایمان داشتیم. بهخصوص الان که مرغ و گوشت، قیمت خون آدمیزاد شده و خیلی از خانوادهها چارهای ندارند جز اینکه با همین نان، شکم بچههایشان را سیر کنند. وقتی نان گران میشود، دیگر چیزی برای چیدن بر سر سفره باقی نمیماند.»
شمال شهر؛ میزبان نان و نانواییهای لاکچری
در میدان تجریش، نانواییها لاکچری هستند و به همان نسبت، قیمتها هم نجومی! در یکی از نانواییهای لوکس و نوساز منطقه، نان بربری سبوسدار با کنجد ویژه با دو قیمت 20 و 30 هزار تومان، بسته به اینکه چقدر کنجدش پرو پیمانتر باشد! عرضه میشود.
مشتریان این نانوایی اغلب از طبقات متوسط به بالا هستند اما اینجا هم اعتراض ادامه دارد. خانم «موسوی» که خود را پزشک عمومی معرفی میکند، در حالیکه دو نان در دست دارد، میگوید: «مشکلی با پرداخت این مبلغ ندارم اما سوال اصلی این است که چرا در یک شهر، قیمت نان از پنج هزار تومان تا ۲۰ - 30هزار تومان متغیر است؟ مگر این نانها چه تفاوتی با بقیه نانها دارند هیچ نظارتی هم وجود ندارد.»
شاطر که شنونده گفتوگوست، به دفاع از خود وارد بحث میشود و میگوید: «ما آرد آزاد تهیه میکنیم. هر کیسه آن نزدیک به یک میلیون تومان است. هزینه برق، گاز و اجاره مغازه هم با نرخ آزاد محاسبه میشود. اگر نان را با قیمت فعلی نفروشیم، ادامه فعالیت برایمان ممکن نیست».
مرد میانسال ناظر این حرفها، نظر دیگری دارد و در جواب شاطر میگوید: «اگر نانواییها آردهای دولتی را آزاد نفروشند، وضعیت اینچنین نمیشود.» شاطر اما گویا گوشش از این حرفها پر است! برای همین به جای پاسخ دادن فقط زیر لب چیزی میگوید و سرش را با پخت نان گرم میکند تا ماجرا بیشتر کش پیدا نکند.
هنوز هم فتوت نفس میکشد
با این حال هنوز هم تعدادی از نانواییها به رسم مروت، آرد دولتی را خرج سفره بیبضاعتان میکنند تا شاید کمکی باشد برای سیر کردن شکم فرزندان آنها در این وانفسای گرانی. یک نانوایی قدیمی در بازار تهران و خیابان ۱۵ خرداد هست که همچنان نان لواش را با نرخ یارانهای عرضه میکند. قیمت هر نان در اینجا ۵۰۰ تومان است. در مقابل، صفی بلندتر از همیشه به چشم میخورد.
«بهزادی» یکی از کارگران بازار که کیسهای پر از نان به دست دارد، میگوید: « اینجا نان ارزانتر است اما باید حداقل نیم ساعت توی صف بمانیم. مردم فهمیدهاند که همین نان در دیگر نقاط تهران تا دو هزار تومان هم قیمت دارد. با این حال، باز هم بخش زیادی از حقوق یک کارگر صرف خرید نان میشود». صاحب نانوایی هم میگوید: «آرد یارانهای میگیریم اما سایر هزینهها کاملاً آزاد است؛ از دستمزد کارگران گرفته تا تعمیرات تجهیزات. تنها دلیل قیمت مناسب ما، سابقه طولانی نانوایی و قرار گرفتن در قلب بازار است.»
هر چه به سمت قسمت جنوبی و حاشیه شهر برویم ماجرا متفاوتتر است. در یافتآباد، نانواییها، نان بربری را چهار هزار تومان میفروشند اما نارضایتی همچنان وجود دارد. دلیل آنهم واضح است چون اینجا چهارهزار تومان، هنوز هم برای خودش عددی است! «جوادی» یکی از ساکنان محله میگوید: «در محله ما نان ارزانتر است اما به همان نسبت کیفیتش هم پایینتر از سایر مناطق است. در شمال شهر، هم نان گران است و هم کیفیت بهتری دارد. نمیدانم چرا نباید ما هم نان باکیفیت داشته باشیم؟»
اینجا هم البته نانواها، گلایههای خودشان را دارند. یکی از آنها میگوید: «به خدا ما هم نمیخواهیم قیمت نان را زیاد کنیم ولی چه کنیم؟ البته ناچاریم قیمت را پایین نگه داریم چون مردم منطقه توان پرداخت بیشتر را ندارند اما هزینههای ما روزبهروز بیشتر میشود؛ از اجاره مغازه گرفته تا قیمت قطعات و خدمات. حتی آب و برق نیز گاهی دچار قطعی میشود. ما تمایلی به افزایش قیمت نداریم اما در بسیاری مواقع چارهای جز آن نمیماند».
بهانه همیشگی عدم نظارت
واکنش مسئولان البته یکدست و شفاف نیست. «محمدرضا مرتضوی» رئیس کانون انجمنهای صنفی صنایع آرد، در گفتوگویی اعلام کرده که قیمت آرد دولتی تغییر نکرده اما نانوایان با افزایش هزینههای جانبی مواجهند. رشد دستمزد کارگران، افزایش نرخ انرژی، گرانی قطعات تجهیزات و اجارهبها ازجمله عوامل موثر در فشار بر نانوایان هستند که موجب شده آنها خواهان افزایش نرخ نان باشند.
«احمد صادقی» نماینده مجلس شورای اسلامی نیز در واکنش به تفاوت قیمت نان در مناطق مختلف تهران گفته که این اختلافها ناشی از نبود نظارت دقیق و وجود دوگانگی در نظام توزیع آرد یارانهای و آزاد است. این اظهارات در حالی طرح میشود که از چند سال قبل، دولت برای کنترل عملکرد نانواییها، کارتخوانهای ویژهای به آنها داد که تنها از طریق کارت کشیدن با آنها میتوان نان تهیه کرد.
در این کارتخوانها، قیمت هر عدد نان در هر نانوایی به شکل دقیق نوشته شده و شما با انتخاب تعداد مورد نظر و قیمت آن، کارت میکشید؛ قیمتهایی که توسط اتحادیه وضع میشود و نانوا هم نمیتواند آنها را تغییر دهد! این بدان معناست که برخلاف ادعای مسئولان و اتحادیه نانوایان، اتفاقاً هم آنها در جریان افزایش نرخ نان هستند و هم خودشان مسبب آن؛
چون اگر اطلاعی از این افزایش قیمتها نداشته باشند هم با رصد این دستگاهها به سادگی میتوانند به تخلفهای صورت گرفته پی ببرند؛ نکتهای که یکی از مشتریان، اینگونه توصیف میکند: «چطور با این دستگاهها میتوانند بفهمند آرد دولتی نانواها به چه سرنوشتی دچار شده ولی نمیتوانند بفهمند که کدام نانوایی سرخود قیمت نان را افزایش داده؟ اینها همه نشان میدهد که قیمتهای جدید را خودشان افزایش دادهاند».
ساختار معیوب توزیع آرد و رهاشدگی قیمتها
واقعیتهای میدانی نشان میدهد که مردم نسبت به افزایش قیمت نان معترض هستند. در مقابل، نانوایان نیز با حاشیه سودی که به تدریج کاهش یافته، نسبت به ادامه فعالیت دچار تردید شدهاند. با این حال، تفاوت محسوس قیمت نان در مناطق مختلف پایتخت، ضعف نظام نظارت، نبود سیاستگذاری واحد و ساختار معیوب توزیع آرد را آشکار میکند. از سنگک 5 هزار تومانی تا بربری 20هزار تومانی، این تنوع قیمتی نشاندهنده نبود سیاست منسجم در حوزهای است که مستقیمترین تاثیر را بر سفره مردم دارد.