گرانی برنج و و عدههای ناپخته

رئیس انجمن برنج از ارزانی این کالا تا هفته آینده خبر میدهد
هفت صبح| نخستین بار که قصه برنج را در روزنامه هفت صبح روایت کردیم، از داستانی روایت کردیم که از هخامنشیان آغاز و به ظهرهای تابستانی گیلان ختم میشد. حالا اما فصل دیگری از این روایت در راه است. فصلی که از آشپزخانهها فاصله گرفته و بوی برنج از قفسه مغازهها و قیمتهای عجیبوغریب بازار به مشام میرسد.همهچیز از همان دانه سفید سادهای شروع میشود که زمانی قوت غالب بود و حالا مردم هر وقت در فروشگاه به قیمت ۲۷۰ هزار تومانی یک کیلوگرم برنج نگاه میکنند بخار از سرشان بلند میشود.
قیمتهایی که با طارم و هاشمی بالا میکشند
تا چند سال پیش، اگر کسی از قیمت برنج حرف میزد، بیشتر منظورش تفاوت بین طارم و هاشمی بود، یا اینکه فلان برنج عطریتر است یا زودتر میپزد. حالا اما صحبتها به قیمتهای سرسامآور رسیده. در خرداد امسال، ده کیلوگرم برنج طارم ممتاز چیزی نزدیک به دو و نیم میلیون تومان فروخته شده و حتی نیمدانهها هم قیمتشان از یک میلیون کمتر نیست.
اما چه شد که دانه سفید دوستداشتنی ما به چنین وضعیتی رسید؟ محمد مختاریانی، رئیس انجمن تولیدکنندگان برنج ایران، یکی از کسانی است که بارها درباره این مسئله هشدار داده است. او میگوید آمار تولید در سال گذشته اصلا با واقعیت تطابق نداشت. وزارت جهاد اعلام کرده بود ۲.۷ میلیون تن برنج تولید شده، اما در واقع عددی بین ۱.۶ تا ۱.۸ میلیون تن واقعیتر بود. همین اشتباه ساده، برنامهریزی برای واردات را به هم زد و بازار برنج را بههم ریخت.
مختاریانی همچنین وعده داده که با ورود موج جدیدی از برنجهای وارداتی و تشدید نظارت بر بازار، طی هفته آینده قیمتها روند نزولی خواهند گرفت. او تاکید کرده که دستگاههای نظارتی آماده برخورد با هرگونه احتکار یا گرانفروشی هستند. او همچنین گفته است که بررسیهای میدانی وزارت جهاد کشاورزی نشان میدهد که برخی از مراکز عمدهفروشی، اقدام به نگهداشتن محمولههای برنج با هدف افزایش قیمت کردهاند و پروندههای تخلفی در این زمینه به جریان افتاده است.طبق آمار رسمی منتشرشده از سوی مرکز آمار ایران، قیمت برنج داخلی در یک ماه گذشته حدود ۱۷ درصد و برنج خارجی نزدیک به ۲۵ درصد افزایش یافته است؛ آماری که زنگ خطر را برای خانوارهای ایرانی به صدا درآورده است.
از بابل تا بوشهر؛ بازارهایی که دیگر امن نیستند
علی طاهری، رئیس اتحادیه برنج بابل، هم روایتهای جالبی دارد. او میگوید یک شرکت داخلی، بیش از نیمی از برنج بازار را در مهر و آبان سال گذشته کف قیمت از کشاورز خریداری کرده و حالا مرحلهبهمرحله در بازار عرضه میکند. یعنی یک نوع احتکار کاملا سازمانیافته، بیآنکه اسمی از آن بیاید. بهگفته طاهری، همان برنجهایی که در زمستان کیلویی ۱۸۰ هزار تومان خریداری شده بودند، حالا با بستهبندیهای جدید با قیمتی نزدیک به ۳۰۰ هزار تومان فروخته میشوند.
ماجرا وقتی تلختر میشود که میشنویم روزانه بیش از ۱۰ تریلی برنج خارجی وارد بابل میشود. برنجهایی که گاهی با ایرانی قاطی میشوند، بستهبندیشان عوض میشود و با نام «فجر» یا «هاشمی» به قیمتی بالا فروخته میشوند. یک کیلو برنج پاکستانی ۹۰ هزار تومان است، اما همین برنج در بستهبندی ایرانی، ۲۴۰ هزار تومان فروخته میشود.
واردات در وقت اضافه
در این میان، دولت تصمیم گرفته در اقدامی کمسابقه، ممنوعیت واردات برنج در فصل برداشت را لغو کند. استدلال؟ افزایش ذخایر استراتژیک، جلوگیری از بحران غذایی و مهار قیمتها. اما آیا واردات بدون تخصیص ارز بهموقع، کمکی به تعادل بازار میکند؟ کریم اخوان اکبری، رئیس هیاتمدیره انجمن واردکنندگان برنج، میگوید: «نه».
او معتقد است واردات بدون ارز، یعنی باز هم بازی در زمین دلالها. در حالی که برنج هندی با ارز ترجیحی باید کیلویی ۵۰ هزار تومان باشد، در بازار آزاد ۸۰ هزار تومان فروخته میشود. پاکستانیها هم که قرار بود کیلویی ۶۰ هزار تومان باشند، حالا تا ۹۰ هزار تومان هم رفتهاند. چرا؟ چون وقتی قیمت برنج ایرانی بالا میرود، واردکننده هم سود خود را در بالا نگهداشتن قیمت میبیند.
اختلاط؛ این واژه غریب بازار برنج
یکی از پدیدههایی که در گزارشهای اخیر به آن زیاد اشاره شده، «اختلاط» است. یعنی برنج خارجی را با ایرانی مخلوط میکنند و آن را به نام محصول شمال میفروشند. از شهرهای شمالی گرفته تا مغازههای شهرهای مرکزی و جنوبی، این اختلاط حالا به یک روند عادی تبدیل شده است.
طاهری میگوید برنجهایی که در بازار به نام «طارم» فروخته میشوند، گاه ترکیبیاند از عنبربوی جنوبی و برنج خارجی که فقط با بستهبندی زیبا عرضه میشوند. این بازی با اعتماد مردم، نه فقط از نظر اقتصادی، که از نظر فرهنگی هم خطرناک است. چون همان برنجی که بخار عطرآلودش از فرهنگ و تاریخ ما میگفت، حالا دیگر قابل شناسایی نیست.
چه باید کرد؟
در شرایط فعلی، بازار برنج ایران، نیازمند یک بازنگری اساسی در سیاستگذاری است. باید به تجربه کشورهایی مثل هند، پاکستان یا ژاپن نگاه کرد. کشورهایی که هم از کشاورزان خود حمایت میکنند و هم واردات را با برنامه انجام میدهند. برای ما اما، این مهم است که نگذاریم داستان برنج از «بخار قابلمه» به «برچسب تقلبی روی کیسه» تبدیل شود. باید مسیر را طوری بازنویسی کرد که کشاورز سود واقعی ببرد، مصرفکننده اعتماد داشته باشد و بازار، رنگ تعادل به خود بگیرد.