جنگلهای از نفس افتاده
طرح تنفس جنگلهای شمال که قرار بود نجاتبخش باشد به بحران بدل شده است
هفت صبح، لیلا مرگن| با تصویب برنامه ششم توسعه قرار بود که طرح تنفس جنگلها در شمال کشور اجرا شود و بهرهبرداری تجاری در این اکوسیستم متوقف شود. طبق مصوبه مجلس باید در سال سوم، برنامه جایگزین مدیریت جنگلهای شمال ارائه میشد اما سازمان منابعطبیعی تا امروز دست روی دست گذاشته و طرح جایگزینی ارائه نکرده است. به گفته کارشناسان، با اجرای طرح تنفس نه تنها توان کارشناسی موجود برای مدیریت جنگلهای کشور از دست رفته است بلکه زیرساختهای مورد استفاده قبلی جنگل نیز به شدت آسیب دیدهاند.
پیشنویس ارائه شده برای تدوین طرح جنگلداری هم به قدری بلندپروازانه بوده که قابلیت اجرایی ندارد. بهمن ماه سال 1395 بود که مجلس با کشوقوسهای فراوان طرح تنفس یا همان توقف بهرهبرداری تجاری از جنگلهای شمال را به تصویب رساند. قرار بود با اجرای این طرح حال جنگلها کمی بهتر شود و بعد از سه سال از اجرای آن، طرح جایگزینی برای مدیریت جنگلهای شمال ارائه شود. برنامه ششم توسعه تمام شد، یکسال اجرای این برنامه تمدید شد، برنامه هفتم توسعه به دستگاههای اجرایی ابلاغ شد اما خبری از طرح جایگزین مدیریت جنگلهای شمال نبود.
طی هشت سال گذشته، فضای رسانهای فقط شاهد کشمکشهای کارشناسی بود. عدم وجود توازن بین موافقان و مخالفان تنفس و نبود اجماع در بدنه کارشناسی بر سر نحوه اجرای تنفس، طرحی را که میتوانست حال به بهبود وضعیت جنگلهای شمال کمک کند، به طرحی شکست خورده و بدون دستاورد تبدیل کرد. طرحی که نمیدانیم کدام اثر مثبت را بر روی جنگلهای شمال داشته است اما خیلی خوب میدانیم که طی این مدت با وجود همه محدودیتها برای واردات چوب، چرخ صنعت هرگز از کار نیفتاده و بازار قاچاقچیان چوب هم پر رونق بوده است!
عدم توازن در آثار مثبت و منفی طرح تنفس
مجید لطفعلیان استاد دانشکده منابع طبیعی دانشگاه ساری در گفتوگو با «هفت صبح» یکی از دستاوردهای طرح تنفس را دستخوردگی کمتر در برخی نقاط جنگل و بهبود شرایط برای حیات وحش معرفی میکند اما بر این باور است که توازنی بین اثر مثبت و منفی توقف طرحهای جنگلداری وجود ندارد و یک درصد اثر مثبت بر روی جمعیت حیات وحش در مقابل 99 درصد اثر مثبت مدیریت به کمک طرحهای جنگلداری قرار میگیرد که با اجرای تنفس از دست رفته است.
به گفته او، وقتی با بهرهبرداری داخل جنگل میرویم، کاملا از منظر حفاظت و اقتصاد برای مسائل پاسخ منطقی داریم ضمن آنکه تلاش ما این است که آسیبهای وارده به جنگل را هم به حداقل برسانیم. لطفعلیان تمام دستاوردهای تنفس را منفی میداند و ضررهای اقتصادی، به هم ریختن مدیریت، قاچاق، تجاوزات و بیصاحب شدن عرصه را ناشی از اجرای این طرح معرفی میکند اما بر این باور است که مهمترین اثر تنفس، از دست رفتن توان کارشناسی است که متاسفانه خیلی به چشم نمیآید.
او ارتباط دادن افزایش قاچاق به اجرای طرح تنفس را اندکی زیادهروی توصیف کرده و افزایش این پدیده را ناشی از رشد جمعیت و فقیرتر شدن مردم معرفی میکند. وقتی مردم فقیرتر شوند، دستاندازیها به جنگل زیاد میشود و حتی اگر طرحهای جنگلداری ادامه داشتند هم شاهد رشد قاچاق بودیم اما شاید نرخ رشد، اندکی متفاوت میشد.
اقدامات بینتیجه
اگرچه به نظر میرسد که سازمان منابعطبیعی با عدم ارائه برنامه جایگزین برای مدیریت جنگلهای شمال کشور ترک فعل کرده است اما استاد دانشکده منابع طبیعی دانشگاه ساری بر این باور است که متولیان عرصههای طبیعی کارهایی انجام دادهاند ولی این کارها به سرانجام نرسیده است. او به برگزاری جلساتی با حضور 60 کارشناس در زمان ریاست ناصر مقدسی بر شورایعالی جنگل اشاره میکند که منجر به نتیجه نمیشود زیرا خروجی جلسه تدوین شیوه نامه بلندپروازانهای میشود که تدوین طرح جایگزین بر اساس آن را غیر ممکن میکند.
لطفعلیان میگوید: در آن مقطع چون ما یک مدیر کاربلد و شجاع نداشتیم، همان رویه را ادامه دادند. پیشنویس اولیه آنقدر بلندپروازانه نوشته شد که در نهایت به سرانجام نرسید. ریشه این نوشتن بلندپروازانه آوردن افراد بیربط در جلسات تدوین پیشنویس بود. برای اینکه فردا هیچ کس به مدیران سازمان منابع طبیعی نگوید که چرا فقط سه نفر یا 10 نفر را برای تدوین پیشنویس دعوت کردید، این گروه 60 نفره شکل گرفت.
در واقع مدیران دنبال تبرئه خود بودند و از همه برای تدوین پیشنویس دعوت کردند. مدیری که پاسخگو نباشد، اینگونه رفتار میکند. به گفته او، امروز به جایی رسیدهایم که همه به اتفاق میگویند شیوهنامه را کنار بگذاریم و کتابچه قدیمی را بیاوریم. کلمه طرح را لاک بگیریم و مابقی را بهعنوان طرح جایگزین معرفی کنیم. به این ترتیب نه تنها چیزی عوض نشده است، بلکه شرایط بدتر از قبل هم شده است زیرا اطلاعات موجود در کتابچههای قبلی، بهروز نیستند.
دستاوردهای تنفس بررسی میشود
محمد امینی عضو هیئتعلمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع و رئیس جامعه جنگلبانی ایران در مازندران نیز در گفتوگو با «هفت صبح» دستاوردهای تنفس را مثبت نمیداند. او خبر میدهد که به زودی همایشی در دانشکده کشاورزی ساری برگزار خواهد شد تا دستاوردهای توقف بهرهبرداری تجاری از جنگلهای شمال بررسی شود اما براین باور است که ظرفیت حفاظتی برای حفاظت از جنگلهای شمال در طول اجرای تنفس تامین نشده است.
امینی میگوید: اکنون خیلی نمیشود قضاوت کرد که طرح تنفس دستاورد داشته است یا نه اما ما پیشبینی کرده بودیم که با اجرای این طرح تخریب جادهها، قاچاق، تصرف اراضی و... افزایش مییابد و دستگاهها ناهماهنگ حرکت میکنند زیرا طرح جنگلداری اجازه نمیداد که هر دستگاهی، هر برنامهای را در هرجا که تشخیص داد، اجرا کند. با تعطیلی طرح جنگلداری، فعالیتهای مدیریت، کارهای مهندسی، اطلاع و نظارت همه تحت عنوان حفاظت تعطیل شد ولی حفاظت قوی هم اعمال نشد.
امینی به ترک فعل سازمان منابع طبیعی در عدم ارائه برنامه جایگزین برای مدیریت جنگلهای شمال کشور اعتقادی ندارد و توضیح میدهد که اقدامات این سازمان به نتیجه نرسیده و شرح خدمات نوشته شده اما چون پشتوانه مالی نداشته است و معلوم نبوده که کارهای حفاظتی را چگونه و چه کسی باید در چه زمانی انجام دهد، این اقدامات بینتیجه میماند. به اعتقاد او، کار حفاظت یک کار حاکمیتی است و دولت باید خودش آن را انجام دهد. قوه قضائیه، مجریه، مقننه و نیروهای انتظامی باید کار حفاظت را انجام دهند. از آنجا که مشخص نبود منابع آن از کجا باید تامین شود، شرح خدمات بهرغم جلسات زیاد به نتیجه نمیرسد و همچنان منتظر طرح جایگزین هستیم.
در حالی که رصد و مدیریت اکوسیستمهای طبیعی با توجه به گرم شدن زمین در بسیاری از کشورهای جهان جدی گرفته میشود، در ایران هر روز بهرهکشی از جنگلهای شمال در قالب توسعه طبیعتگردی، قاچاق و ... رو به گسترش است و همان طرحهای نیمبند مدیریتی که هدف اصلی آن تولید چوب بود، متوقف شده است. امروز نمیدانیم که آیا واقعا تنفس منجر به بهبود شرایط جنگل شده است یا نه زیرا با تعطیلی طرحهای جنگلداری و کاهش حضور نیروهای حفاظت، در بسیاری از نقاط جنگل با حضور گردشگری بیقاعده مواجه بودیم و در این مناطق روند زادآوری طبیعی مختل شده و جنگل به حال خود رها شده است.
آمار قاچاق حکایت از نوعی رهاشدگی در جنگل دارد و متولیان امر فقط وعده میدهند که شاید وقتی دیگر از طرحهای جایگزین مدیریت جنگلهای شمال رونمایی کنند. شاید اجرای طرحی مثل تنفس با رویکرد 100 درصد حفاظتی برای ایرانی که مردمانش وابستگی معیشتی به جنگل دارند، طرحی زودهنگام بود و باید قبل از اجرای چنین طرحی، در میان کارشناسان برای اجرای دقیق و درست برنامهها اجماع ایجاد میشد اما هیچ یک از این اتفاقات رخ نداد و تداوم تقابل کارشناسی سبب شد امروز شاهد وضعیتی نابسامان در جنگلهای شمال کشور باشیم.