تازه ترین گزارش از سرعت اینترنت در ایران

گزارش کمیسیون تجارت الکترونیک تهران نشان میدهد سیاستگذاری اینترنتی در ایران، ناکارآمد، پرهزینه و بینتیجه بوده است
هفت صبح، حمید سلیمانی| پنجمین گزارش کیفیت اینترنت در ایران، توسط کمیسیون اینترنت و زیرساخت انجمن تجارت الکترونیک تهران منتشر شد. این گزارش با تمرکز بر دادههای فنی، نظرسنجیهای ملی و تحلیلهای تخصصی، به بررسی وضعیت کیفی اینترنت کشور پرداخته و روندهای مؤثر بر تجربه کاربران، کسبوکارها و زیرساخت شبکه را مرور میکند.
در روزگاری که اقتصاد دیجیتال برای کشورها نقش ستون فقرات توسعه را ایفا میکند، جایگاه ایران در شاخصهای جهانی اینترنت بیشتر به شوخی تلخی میماند تا واقعیت قابل افتخار. تازهترین گزارش کمیسیون اینترنت و زیرساخت انجمن تجارت الکترونیک تهران از رتبه ۹۷ از میان ۱۰۰ کشور بررسیشده در کیفیت اینترنت، همسایگی با سودان، ترکمنستان و کوبا و استفاده بیش از ۹۰ درصد جوانان از فیلترشکنها، تنها بخشی از واقعیت سایبری ایرانیان خبر میدهد.
اینترنت در ایران نهتنها ابزاری محدودشده است، بلکه به بستری برای سیاستگذاریهای ناقص، پرهزینه و شکستخورده بدل شده. از فیلتر دوسویه (هم داخلی، هم خارجی) گرفته تا «اینترنت طبقاتی» که به بهانههای عوامپسند، در عمل شکاف اجتماعی دیجیتال را عمیقتر میکند. کاربران ایرانی دیگر با تأخیرهای بالا، قطعیهای مداوم و فیلترهای سلیقهای فقط کنار نیامدهاند، آن را با هزینههای بیشتر و امنیت کمتر دور زدهاند.
در دل این گزارش، راز نگفتهای پنهان نیست: در دنیایی که هر میلیثانیه سرعت به معنای فرصت اقتصادی است، ایران با متوسط ۲۹۵ میلیثانیه در شاخص RTT، در کنار کشورهای جنگزده و توسعهنیافتهای چون کنگو و سودان ایستاده است. از این پس، سؤال اصلی این نیست که چرا اوضاع اینترنت در ایران بد است؛ بلکه باید پرسید: چرا هیچکس نمیخواهد آن را جدی بگیرد؟
رتبه 23 در GDP؛ 97 در اینترنت
اگر وضعیت کیفیت اینترنت کشور را بدون توجه به وضعیت دوران «حمله اسرائیل به ایران» در نظر بگیریم، تفاوت محسوسی نسبت به گزارش چهارم (جایگاه ۹۵ از ۱۰۰ کشور برتر در تولید ناخالص داخلی) نداشتهایم یعنی همچنان تجربه کاربری اینترنت در ایران با سه گزاره کند (۸۴ از ۱۰۰)، پراختلال (۹۲ از ۱۰۰) و محدود (۹۹ از ۱۰۰) توصیف میشود. در مجموع براساس ردهبندی میانگین سه شاخص در رتبه ۹۷ از ۱۰۰، کیفیت اینترنت قرار گرفته است. سه کشور کوبا، ترکمنستان و سودان وضعیت بدتری نسبت به ایران داشتهاند.
اینستاگرام؛ کماکان محبوبترین است
جدیدترین نتایج نظرسنجی مشترک کمیسیون اینترنت و زیرساخت انجمن تجارت الکترونیک و مرکز افکارسنجی «ایسپا» که در خرداد ۱۴۰۴، پیش از روزهای حمله اسرائیل به ایران انجام شد، نشان میدهد که از میان شبکههای اجتماعی خارجی، «اینستاگرام» پرکاربردترین پلتفرم میان ایرانیهاست.
- ۸۶درصد از کاربران اینترنت از فیلترشکن استفاده میکنند.
- اینستاگرام انتخاب اول ۶۳درصد از کاربران اینترنت است.
- ۶۲.۲درصد از کاربران پیش از سال ۱۴۰۱ و فیلتر شبکههای اجتماعی مانند تلگرام و یوتیوب و... از فیلترشکن و پروکسیها استفاده نمیکردند.
- برای ۶۰درصد از کسانی که از شبکههای اجتماعی بهعنوان منبع درآمد استفاده میکردند، اینستاگرام مهمترین بستر کسب درآمد است.
- ۹۳.۸درصد از جوانان زیر ۳۰ سال ایرانی از فیلترشکن استفاده میکنند.
خطری به نام اینترنت طبقاتی
اینترنت طبقاتی که سیاستگذاران کشور از آن به نام تخصصی کردن، سطح دسترسی متمایز و رفع فیلتر برای گروههای هدف یاد میکنند، چیزی شبیه اصرار بر یک چرخه اشتباه مداوم است؛ سیاستهایی تجویزی و دستوری در کشور که با یک الگوی مشابه تکرار میشوند:
مرحله اول. اعمال سیاست محدودکننده: دولت به بهانه حفاظت از شهروندان، محدودیت گستردهای مثل فیلتر شبکههای اجتماعی اعمال میکند.
مرحله دوم. مقاومت عمومی و عواقب جانبی: به دلیل عقلانی نبودن و مقبولیت نداشتن تصمیم، مردم بهطور گسترده این محدودیت را دور میزنند (استفاده از فیلترشکن) که خود موجب مشکلات امنیتی، اقتصادی و اجتماعی جدیدی میشود.
مرحله سوم. راهحل نمایشی بهجای اصلاح کلی: بهجای بازنگری در سیاست اصلی، دولت تصمیم میگیرد محدودیت را فقط برای گروههای خاصی (روزنامهنگاران، دانشجویان و کسبوکارها) که فکر میکند صدای بلندتری دارند، برطرف کند.
ایران در میان محدودترین کشورهای جهان
بررسیهای کمیسیون اینترنت و زیرساخت انجمن تجارت الکترونیک از منابع معتبر، نشان میدهد که مصرف پهنای باند بینالملل شرکت ارتباطات زیرساخت پس از رفع فیلتر از گوگلپلی و واتساپ، افزایش ۱۰درصدی داشته است.با این حال، بررسی محدودیت شبکههای اجتماعی (توییتر، فیسبوک، واتساپ، یوتیوب، اینستاگرام، تلگرام و توییچ) نشان میدهد که در دنیا، فقط چین و ترکمنستان، محدودیتهای بیشتری نسبت به ایران دارند. در این ردهبندی، ایران همپای موزامبیک، ازبکستان و کرهشمالی در نوار زردرنگ قرار دارد و حتی روسیه، میانمار و بنگلادش هم وضعیت بهتری نسبت به ایرانیان در زمینه دسترسی به شبکههای اجتماعی دارند.
فیلتر دوسویه؛ هم از داخل، هم از خارج
عجیبتر از فیلتر کردن سایتهای خارجی، فیلتر کردن سایتهای داخلی برای کاربران خارج از کشور است. بسیاری از وبسایتهای دولتی و بانکهای ایرانی برای کاربران بینالمللی در دسترس نیسـتند. وبسـایتهای مهم کشور ازجمله مجلس، وزارتخانهها، سازمانهای بزرگ کشور و... برای کاربران خارج از ایران در دسترس نیست! نکته مهم در این زمینه، این است که از زمان انتشار گزارش چهارم تاکنون با اینکه تعدادی از دامنهها از محدودیت ایراناکسز خارج شدند اما تعدادی از آنها هم به این محدودیت اضافه شدند. درواقع امروز حدود ۸۰درصد از سایتهای دولتی ایراناکسز هستند.
اتفاق تکاندهنده در این دوره، هک سامانههای بزرگ مالی کشور از طریق سرورهایی از داخل ایران بوده که بیش از پیش عبث بودن Iran Access کردن وبسایتهای مهم را نشان میدهد. همانند سازوکار فیلترینگ در این روش نیز ما هزینههای سنگینی به کشور و اقتصاد دیجیتال وارد میکنیم بدون اینکه هیچ انتفاعی از آن داشته باشیم.
تجربهای مشابه کشورهای توسعهنیافته و جنگزده
در این گزارش و در بخش میانگین کیفیت اینترنت، شاخص Round Trip Time میان ۳۰۰هزار Origin پرتکرار میان کشورهای مختلف بررسی شد و به میانگین کلی کشورها رسیده شد. این شاخص میانگین زمانی که یک درخواست از کاربر به مقصد برسد و برگردد را میسنجد. به این ترتیب کیفیت تجربه کاربر براساس سرعت را بررسی میکند. جایگاه ایران در شاخص RTT هم در قیاس با سایر کشورهای جهان چندان جالب نیست و گزارش اخیر نشان میدهد ایران فقط از کشورهای کوبا، ترکمنستان، کامرون، آنگولا، سودان و کنگو و اتیوپی، وضعیت بهتری دارد. در این گزارش برای درک وضعیت این شاخص در میان Originهای داخلی، اطلاعات هزار Origin پرتکرار هر کشور در ماه ژوئن استخراج شده و نتیجه آن شده که ایران با متوسط ۲۹۵میلیثانیه در شاخص RTT در کنار کشورهای در وضعیت جنگ و کشورهای کمتر توسعهیافته دنیا قرار گرفته است.
نتایج این گزارش، تنها یک آینه برای مشاهده عقبماندگی نیست؛ بلکه زنگ خطری برای آیندهای است که میتوانست متفاوت رقم بخورد. اینترنت کند، محدود و پراختلال در ایران صرفاً یک مسئله فنی نیست، بلکه نمود یک سیاستگذاری معیوب، پرهزینه و بیپاسخ است. تجربه کاربران ایرانی، بیش از آنکه نتیجه تکنولوژی باشد، بازتابی از رویکردهای است که هم زیرساخت را فشل کردهاند و هم اعتماد عمومی را فروختهاند.
در جهانی که از اینترنت برای کاهش فقر، توسعه آموزش، حمایت از کسبوکارهای کوچک و گسترش فرصتهای برابر استفاده میشود، ایران با سیاستهایی چون «اینترنت طبقاتی»، عملاً راه را بر عدالت دیجیتال بسته است. محدودیتها در نهایت به حاشیهرانده شدن بیشتر نخبگان، مهاجرت دیجیتال و انزوای بینالمللی منجر شدهاند. حتی در همین گزارش اشاره شده که بسیاری از وبسایتهای مهم دولتی برای کاربران خارجی قابل مشاهده نیستند؛
یعنی ایران حتی خود را هم به خودش نمیشناساند. فیلترشکنها، هکهای داخلی، فیلتر دوسویه و تأخیرهای شبکه تنها نشانههای آشکار این بحراناند؛ بحران حکمرانی دیجیتال. پرسش اینجاست: آیا در عصر تحول دیجیتال میتوان با شیوههای دهه ۱۳۸۰ کشور را اداره کرد؟ اگر اینترنت را با سرعت توسعه جهانی همسو نکنیم، نهتنها در عرصه فناوری، بلکه در تمام ساحتهای اقتصادی، فرهنگی و امنیتی بازنده خواهیم بود. آینده ایران بدون اینترنت آزاد، سریع و پایدار، نه تنها تار است که شاید اساساً نیاید.