کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۰۸۶۸۶
تاریخ خبر:

مجاور بازار وکیل؛ جایی برای سیر حکمت

مجاور بازار وکیل؛ جایی برای سیر حکمت

کتابخانه شیخ عبدالله خفیف شاید همان چشم توفان هیاهوی زندگی باشد که می‌توان در آن برای لحظاتی آرام گرفت و سیر حکمت خواند

هفت صبح، آیدا زمانی |   درست پشت دیوار بازار وکیل، جدا از هیاهو و گفت‌وگوهای روزمره آرامگاه محقرانه زاهد بزرگیست که همچون نام زاهدش از یاد رفته اما هویت‌بخش است.

 

وقتی که در شیراز قدم‌ می‌گذارید و از ارگ کریمخان زند یا دیوان‌خانه، مقر حکمرانی پادشاهان زندی، بازدید می‌کنید، احتمالا اگر راه را کمی گم کنید به زمین‌های بلاتکلیفی می‌رسید. وجود تخته سنگ‌های تراشیده اما رها شده در آن  فضا که حال بعضا «پارکینگ» می‌نامندش یادآور پیشینه این منطقه است.

 

گویا پیش از حیات بناهای سلسله زندیه، اموات در اینجا آرام می‌گرفتند. تداوم پیمایش زمین‌های بلاتکلیف شما را با دیوار پشتی بازار وکیل روبه رو می‌کند گویی میان شما و جهانیان حائلی بگذارند. اما در همان همسایگی ساختمانی واقع است که جز درختان سرکشیده از دیوارهایش چیزی پیدا نیست. اینجا کتابخانه از یاد رفته‌ایست که یک زاهد در آن آرمیده.

 

روایت است وکیل الرعایا، اولین و مهم‌ترین پادشاه سلسله زندیه به هنگام احداث بناهای پایتخت از قصد بازار وکیل را کمی آن طرف‌تر طوری که در حریم مزار شیخ عبدالله خفیف نباشد، کنگ زد. شیخ عبدالله خفیف یا به طور دقیق‌تر ابوالعبدالله محمدبن خفیف شیرازی معروف به شیخ کبیر از عارفان برجسته قرن چهارم هجری قمری است که از پیشگامان تصوف و علوم شریعت در ایران از او یاد می‌شود. اگرچه از شیخ عبدالله خفیف تالیف مستقلی برجای نمانده در آثار برخی از صوفیان بزرگ مانند قشیری و هجویری از او به احترام یاد می‌کنند.

 

آرامگاه او که حالا دهه‌هاست در شمایل کتابخانه‌ای کوچک همراه با درختانی کهنسال تداوم حیات می‌دهد، بعد دیگری از هویت شیراز را روایت می‌کند. روایتی که آنقدر آرام و زاهدانه گوشه شیراز جای گرفته که تقریبا در میانه دیگر روایت‌ها فراموش شده‌است و تنها ساکنان محلی گهگاه گذرشان به آن می‌خورد.

 

شاید بد نباشد وقتی که از شلوغی بازار وکیل و کاسبان آن گذر کردید، در حمام وکیل با روزمرگی مردمان دیروز آشنا شدید، شدت زور قوه قهریه زمانه‌ را در ارگ کریمخان و دیوان‌خانه احساس کردید؛ با طی کردن زمین‌های بلاتکلیف در حیاط کتابخانه روی نیمکت‌های زهوار در رفته زیر سایه درخت‌ها یا کنار مزار زاهد زیر آن طاق کهنه برای لحظاتی تنفس کنید. کتابخانه شیخ عبدالله خفیف شاید همان چشم توفان هیاهوی زندگی باشد که می‌توان در آن برای لحظاتی آرام گرفت و سیر  حکمت خواند.

 

تازه‌ترین تحولاتاجتماعیرا اینجا بخوانید.
کدخبر: ۶۰۸۶۸۶
تاریخ خبر:
ارسال نظر