ده چهره از سال بلوا | آنان که از سال ۱۴۰۳ در قاب ذهن ما نقش بستهاند

از بهرام افشاری و ناهید کیانی تا فاطمه مهاجرانی و شایع و...
هفت صبح| در قسمت اول «ده چهره از سال بلوا» به زندگی مسعود پزشکیان رئیس جمهور پرداختیم. حالا بخش پایانی و 9 چهره دیگر این مطلب را بخوانید. سال پرخبر ۱۴۰۳ نیز به پایان رسید. سالی که پر از رویدادهای عجیب، دردناک و شاید کمی مهیب و ترسناک بود. بیش از همه این رویدادها مرتبط با تحولات خاورمیانه و وقایع لبنان و فلسطین و سوریه بود ولی خب پای ایران هم به این تحولات باز شد و ما دست کم دو رویارویی مستقیم با رژیم اشغالگر داشتیم.
در این شرایط و البته با قید این نکته که برخی از کسانی که امسال چهره بودند مثل زنان خواننده را به دلایل قانونی و وضعیت فعلی نمیتوانیم پوشش بدهیم؛ تلاش کردیم ترکیبی ایجاد کنیم از همه شخصیتهای در قیدحیاتی که میتوانند چهرههای سال جدید باشند. در این میان البته تبعیضهای مثبتی هم تلاش کردیم به نفع زنان و نیز به نفع چهرههایی ایجاد کنیم که حالمان را خوب کردند وگرنه شاید مثلا امیرمحمد خالقی که قتلش در خیابانهای امیرآباد تهران موجب تاثر عمومی شد میتوانست جزو چهرههای ما باشد.
در نهایت هم بدون هیچ تردیدی میتوان مسعود پزشکیان را به عنوان چهره سال انتخاب کرد. مردی که از حضورش در انتخابات تا پیروزیاش و تحولات مرتبط با آن و نیز طرز گفتار و رفتارش، او را به یک رئیس جمهور خاص تبدیل کرده است.
بهرام افشاری؛ موفقیت عجیب در نخستین تجربه
بازیگری با یک متر و ۹۸ سانتیمتر که او را بیش از هر چیز دیگر، با سریال پایتخت شناختیم. او امسال در سی و هفت سالگی و پس از حدود ۱۳ سال که آغاز کارش در رسانههای تصویری (تلویزیون) گذشت توانست در نخستین تجربه کارگردانی فیلم بلند خود، پرفروشترین فیلم سال را بسازد. فیلمی با عنوان «هفتاد سی» که تا همین دیروز که آمارها را از «سامانه مدیریت فروش و اکران سینما» استخراج کردیم؛ ۵ میلیون و ۷۱۸ هزار و ۷۳۸ بلیت فروخته بود در ۷۶۸ سالن سینما با ۹۲ هزار و ۶۳۴ سانس. اکران این فیلم از ۷ آذر امسال آغاز شده بود و میزان کل فروش ۳۳۵ میلیارد و ۴۷۷ میلیون تومان بود.
افشاری البته امسال فیلم سینمایی «سال گربه» را نیز روی پرده داشت. فیلمی که کارگردان آن مصطفی تقیزاده بود و ۶۴ میلیارد تومان فروخت. افشاری البته ظاهرا یکی از برگ برندههای اکران شده است چرا که پیش از این یعنی در سال ۱۳۹۹ هم در فیلم سینمایی «فسیل» به کارگردانی کریم امینی بازی کرده بود. فیلمی که توانست با جذب بیش از ۷ میلیون و ۴۸۷ هزار مخاطب، پربینندهترین فیلم سینمای ایران در سال اول اکران باشد. نکته جالب توجه دیگر این است که هم فیلم سینمایی سال گربه و هم فسیل، تهیهکننده مشترکی داشت: سید ابراهیم عامریان؛ تهیهکننده ۴۳ سالهای که کار خود را در سینما با فیلم سینمایی «تگزاس» در سال ۱۳۹۶ شروع کرد و حالا یکی از معروفترین بفروشسازهای سینمای ایران است.
ناهید کیانی؛ درخششی که به اوج نرسید
ناهید را تقریبا ۵ سال است میشناسیم. او البته ۲۶ ساله است و از هشت سالگی هم تکواندو را همراه با خواهرش آغاز کرده و نخستین خبرهایی هم که از او داشتیم برای اردوهای تیم ملی نوجوانان در حوالی سال ۱۳۹۲ بوده ولی تا المپیک ۲۰۲۰ تصویر پررنگی از او در رسانهها را ندیده بودیم. او توانست با پیروزی مقابل نماینده اردن، موفق به کسب نشان طلا و سهمیه المپیک ۲۰۲۰ توکیو شود ولی در دیداری پرحاشیه نتیجه بازی را به حریف خود کیمیا علیزاده المپین سابق ایران که در آن المپیک از تیم پناهندگان بازی میکرد واگذار کرد و از دور رقابتها حذف شد و به نوعی هم نان را خورد و هم پیاز چون هم بخشی از اپوزیسیون ایران که چشم به عرصههای ورزشی داشتند از باخت او ابراز خوشحالی کردند و هم مسئولین ایرانی از دست او ناراحت شدند که چرا این بازی را باخته است.
با این حال کیانی از پا ننشست و در مسابقات جهانی ۲۰۲۳، نخستین نشان طلای مسابقات جهانی در تاریخ تکواندوی زنان ایران را کسب کرد و موفق به کسب سهمیه المپیک ۲۰۲۴ پاریس هم شد و در نخستین بازی خود در این رقابتها، علیرغم شکست در ست اول بازی با نتیجه ۱۰–۷ در برابر کیمیا علیزاده، در دو ست بعدی با نتایج ۶–۵ و ۷–۷ پیروز شد و به مرحله بعدی راه یافت اما در بازی نهایی از حریف کرهای خود کیم یو جین شکست خورد و به کسب مدال نقره بسنده کرد.
فاطمه مهاجرانی؛ نخستین سخنگوی زن
ابتدای سال ۱۴۰۳، علی بهادری جهرمی سخنگوی دولت بود ولی بعد از اتفاقی که برای هلیکوپتر حامل سید ابراهیم رئیسی رخ داد و روی کار آمدن دولت جدید، فرصت به فاطمه مهاجرانی متولد سال ۱۳۴۹ و ۵۴ ساله رسید که نخستین سخنگوی زن دولت در تاریخ ایران باشد. پیش از این خانم مهاجرانی بیشتر در حوزه آموزش فعال بود و دو سمت عالی او در این حوزه ریاست مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان و دانشپژوهان جوان به مدت سه ماه و معاونت برنامهریزی و توسعه مشارکتهای سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور بود.
او که یک اراکی است در رشته مهندسی مکانیک در دانشگاه شهید باهنر کرمان، فوق لیسانس گرفته و پس از آن به خارج از کشور (اسکاتلند) رفته و فوق لیسانس در رشته استراتژی و دکترا در رشته مدیریت کسبوکار را در دانشگاه هریوت-وات اسکاتلند کسب کرده است. خانم مهاجرانی کی به یک شخصیت سیاسی تبدیل شد؟ وقتی در کمپین انتخاباتی مسعود پزشکیان نام مهرشاد شهیدی را آورد.
او یکی از افرادی است که در دوران اعتراضات ۱۴۰۱ از دنیا رفت ولی رسانههای رسمی گفتند که مرگ او ارتباطی با اعتراضات ندارد. به هر حال خانم مهاجرانی در ۱۳ تیر ۱۴۰۳، در تجمع انتخاباتی مسعود پزشکیان در اراک بیان کرد: «من به عنوان یک مادر اجازه نخواهم داد دیگری بر خاک بیفتد.» پس از آن البته امیر شهیدی، پدر مهرشاد شهیدی در شبکه اجتماعی ایکس، این گفتههای مهاجرانی را «سوءاستفاده از نام» پسرش و «بیاخلاقی سیاسی» نامید.
پارسا پیروزفر؛ بازگشت در ۵۲ سالگی
مدت زیادی بود که از پارسا پیروزفر خبر زیادی نبود. هر از گاهی عکسی از او منتشر میشد و فضای مجازی پر میشد از غش و ضعفهای فراوان به خصوص از جانب جماعت نسوان. با این حال سال ۱۴۰۳ برای پیروزفر سال پرکار و پرحاشیهای بود. حاشیه مهم پیروزفر در امسال، ادعاهایی بود که خانم بهاره مصدقیان در مورد زندگی مشترک با پارسا پیروزفر داشت.
مصدقیان در واقع برای شکایت از پیروزفر و انتقاد از رفتاری که با او شده و شاید در ادامه موج جنبش «میتو» این ادعاها را در اینستاگرام خود منتشر کرد ولی به نظر میرسد چون ادعایی مبنی بر آزار جنسی یا تجاوز صورت نگرفته بود و بیشتر شکایت از یک ماجرای عاشقانه بود؛ چندان بازتابی پیدا نکرد. اما در متن فعالیت کاری پارسا پیروزفر، بعد از حضور او در پروژه یاغی در سال ۱۴۰۱، شاهد دو نقشآفرینی خبرساز از پیروزفر در سال جاری بودیم.
یکی فیلم سینمایی «مست عشق» که داستان مولوی و شمس و یک محصول مشترک بین سینمای ایران و ترکیه بود و پیروزفر در آن نقش مولوی را بازی میکرد و دیگری سریال «در انتهای شب» به کارگردانی «آیدا پناهنده» که در واقع اقتباسی ایرانی از سریال «داستان ازدواج» بود که اخیرا از آن سوی مرزها دیده بودیم ولی آنچنان داستان و کارگردانی و بازیگری آن خوب بود که به یک اثر هنری اصیل تبدیل شده بود. پیروزفر برای بازی در این مجموعه برنده جایزه بهترین بازیگر مرد درام در جشن حافظ شد.
شایع؛ رپ به سلیقه مردم
سال گذشته محمدرضا شایع که یک رپر یعنی خواننده موسیقی رپ است؛ یک آلبوم منتشر کرد به نام «آمادهباش». او که متولد ۱۳۷۲ است؛ از ۱۴ سالگی یعنی سال ۱۳۸۶ شروع به انتشار آهنگهای خود کرده است ولی همین پارسال بود که او را در سطح بسیار عمومی شناختیم. شایع چند ویژگی دارد که او را به رپری تبدیل کرده که خیلی نزدیک به سلیقه عمومی مردم است. نخست اینکه زبان خیلی سادهای دارد و خیلی هم آن را شمرده شمرده میخواند و به این ترتیب جزو رپرهایی است که تو میتوانی به سادگی بفهمی او چه میگوید.
از سوی دیگر او رپری است که به موضوعات اجتماعی میپردازد ولی تم اصلی موسیقی او عشق و دوست داشتن است یعنی چیزی که پیش از این در موسیقی پاپ توقع داشتیم. او همچنین یکی از رپرهایی است که حاشیه سیاسی پررنگی ندارد و در زمینه اخلاقی هم با وجود اینکه سن زیادی ندارد ولی ظاهرا ازدواج کرده است. به این ترتیب گوش کردن به موسیقی شایع، تو را وارد تنشهای معمول سایر رپرها نمیکند.
بقیه رپرها از هر دو موسیقی یکی را به اصطلاح به «دیس» کردن دیگران اختصاص میدهند ولی شایع این طور نیست. البته شایع امسال یک حاشیه پررنگ داشت و آن هم قهر کردن با همکار اصلی و قدیمیاش مهیار بود ولی در نهایت بعد از حضور او در برنامه علی ضیا و روایت این قهر، او و مهیار در برنامه دیگری که ضیا در شب عید برگزار کرد با هم آشتی کردند.
عباس عراقچی؛ رستورانگردی در میان آتش و خون
سید عباس عراقچی، اوایل امسال دبیر شورای راهبردی روابط خارجی بود و لابد فکر میکرد دیگر در همین سمت تقریبا تشریفاتی و غیراجرایی بازنشست خواهد شد. در حوالی ۶۲ سالگی، او به این فکر میکرد که چطور حضور هشت ساله در دولت حسن روحانی، برند او را به محمدجواد ظریف و نیز به برجام گره زد و حتی شاید باعث دردسرهایی برای اقوام او شد که در بانک مرکزی مشغول به فعالیت شدند. به شوخی میتوان گفت که او البته یک سرمایه از آن دولت به دست آورده بود و آن هم محبوبیت نزد طرفداران پرسپولیس بود یعنی تیمی که عراقچی آشکارا از آنها حمایت کرده بود.
با این حال ورق برگشت و بعد از ماجرای هلیکوپتر و انتخابات ریاست جمهوری مجددی که برگزار شد عراقچی به عنوان کاندیدای وزارت خارجه به مجلس معرفی شد و اتفاقا از مجلس اصولگرایی که با برجام میانه خوبی هم نداشتند رای خوبی آورد. با این حال از همان روزهای اول، عراقچی درگیر بحرانهای دیپلماتیک عمیقی شده بود. در شب تنفیذ رئیس جمهور اسماعیل هنیه در تهران ترور شده بود و جنگ از غزه داشت به لبنان سرایت میکرد و بعد از مدتی موجی از ترور فرماندهان مقاومت را شاهد بودیم و کمی بعد دولت بشار اسد در سوریه نیز فرو پاشید. عراقچی را در همه این بحرانها با سفرهای متعددش به کشورهای منطقه مخصوصا سفری به بیروت در میان بمباران و البته حضورش در رستورانهای کشورهای عربی به عنوان بخشی از دیپلماسی عمومی او به یاد داریم.
رامین رضاییان؛ داستان پسری که واقعا سر به راه شده است
وقتی در تابستان امسال رامین رضاییان به استقلال آمد؛ بسیاری گفتند که این یاغیگری، یعنی بازی یک بازیکن که در پرسپولیس بازی کرده و حالا به تیم رقیب آمده، باعث حاشیههای زیادی برای رضاییان خواهد شد مخصوصا با توجه به اینکه خود او نیز حواشی مختلفی را ساخته یا در کانون آن قرار داشته است. با این حال عملکرد رضاییان در این فصل نشان داد که یا او به سر عقل آمده یا مربیان و اطرافیانی که دارد توانستهاند از حاشیههای رضاییان کم کنند.
او تا به حال در ۱۹ بازی لیگ برتر برای استقلال به میدان رفته و تاکنون ۶ گل به ثمر رسانده است. او همچنین در بازیهای آسیایی هم ۱۰ بازی داشته و ۲ گل به ثمر رسانده و به این ترتیب آن طور که در برخی از صفحات هواداری استقلال آمده در این فصل، ۲۹ بازی داشته و ۲ هزار و ۴۶۸ دقیقه حضور در زمین داشته و با هشت گل و ۴ پاس گل موثرترین بازیکن استقلال به شمار میرود. البته نباید از حق بگذریم که عملکرد رضاییان در دو فصل قبل از آن در باشگاه سپاهان هم خوب بود و او توانسته بود ۵۶ بازی برای این تیم انجام دهد و ۱۵ بار دروازه حریف را باز کند؛ عملکردی که سه فصل قبل از آن نه در پرسپولیس، نه در السیلیه و نه در الدحیل از رضاییان ندیده بودیم.
همستر؛ وقتی همه سرکار بودیم
اواخر اردیبهشت امسال ناگهان تب یک بازی تلگرامی به میان مردم آمد. آدمها باید روی صفحه موبایل خود کلیک میکردند و به آنها وعده داده شده بود که کمی بعد به آنها یک ارز مجازی داده خواهد شد. خب در آن زمان بسیاری بودند که دچار این حسرت بودند که زمانی که باید و شاید، به فکر ارز مجازی نبودند و از قافله بیتکوینیها دور ماندند. از سوی دیگر خب قیمت دلار بالا رفته بود و ارزش بیت کوین و دیگر رمزارزها وقتی ضرب میشد در این دلارهای گرانقیمت خب خیلیها را میبرد به رویایی که من هم یک شبه توانستهام پولدار شوم.
با این حال بعد از آنکه مردم زیادی وارد بازی همستر شدند و حتی برای اینکه بتوانند ضربات بیشتری روی صفحه موبایل خود بزنند رباتهایی هم ساختند؛ در نهایت همستر به اصطلاح رمزارزیها لیست شد یا به عبارت دیگر در صرافیها قابل خرید و فروش شد اما قیمت بسیار کمی داشت و در عین حال بسیاری از ضربههایی که روی موبایل زده شده بود را به دلایل مختلف مثل اینکه از ربات استفاده شده یا عملکرد مشکوکی است قبول نکرد و در نهایت پول کلانی، آن طور که تصور میشد به اهالی همستر نرسید و حرف بزرگترهای شکاک و بدبینی درست درآمد که میگفتند: «آدمیزاد باید برود کار کند! مگر میشود همینجوری بنشینی خانه و بکوبی روی موبایلت و پولدار شوی؟»
سوهانی و ملایمی؛ اسکار زیر سایه یک سخنرانی
آخرین روزهای زمستان بود که ما به طور رسمی برای سومین بار توانستیم ایران را به عنوان برنده اسکار روی آن صحنه مجلل در لسآنجلس ببینیم. این بار خانم شیرین یا فاطمه سوهانی که متولد سال ۱۳۶۵ بود به همراه حسین ملایمی که متولد ۱۳۶۱ بود برای «در سایه سرو» به تهیهکنندگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان موفق به کسب جایزه اسکار شدند. آنها که زندگی مشترکی با هم دارند ظاهرا در دانشگاه هنر تهران به یکدیگر رسیدند.
چون ملایمی دانشآموخته رشته نقاشی هنرستان هنرهای زیبای پسران کرج در سال (۱۳۷۹)، کارشناسی گرافیک از دانشگاه سوره در سال (۱۳۸۵) و کارشناسی ارشد انیمیشن دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر تهران (۱۳۸۹) است و سوهانی، دانشآموخته کارشناس صنایع دستی از دانشگاه هنر تهران در سال (۱۳۸۹) و کارشناسی ارشد انیمیشن از دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر تهران (۱۳۹۲). ملایمی در سال ۱۳۹۳ استودیو برفک را بنیانگذاری کرد و از آن پس این دو محصولات مشترکی با هم داشتند که نقطه اوج آن همین انیمیشن در سایه سرو بود.
نکته جالب اما سخنرانی سوهانی و ملایمی در هنگام دریافت جایزه اسکار بود. سخنرانی را سوهانی آغاز کرده بود ولی به دلیل دیر رسیدن به محل برگزاری مراسم به خاطر مشکلات ویزا و البته هیجانزدگی کمی هول بود و نمیتوانست کلمات را به خوبی ادا کند و برای همین ملایمی تلاش کرد به او کمک کند که البته این حرکت از دید برخی یک زنستیزی و کنار زدن یک زن از یک صحنه مهم در زندگی تفسیر شد.