هشدار درباره بحران ریزگردها در ایران؛ تالابها در آستانه نابودی
در صورت ادامه روند خشک شدن تالابهای ایران، تا کمتر از ده سال آینده، بین 10 تا 20 درصد از مساحت کشور درگیر ریزگردها خواهد شد.
کارشناسان محیط زیست تأکید دارند که اگر چارهای برای احیای تالابها اندیشیده نشود، پیامدهای این بحران فراتر از آلودگی هوا خواهد بود و میتواند به معضلات گستردهتری از جمله کاهش منابع آب، فرونشست زمین و تهدید معیشت میلیونها نفر منجر شود.
تالابهای ایران در آستانه خشک شدن
بر اساس اعلام عضو شورای عالی محیط زیست، ایران دارای 250 تالاب با مجموع مساحت حدود سه و نیم میلیون هکتار است. از این میزان، یک میلیون هکتار مربوط به تالابهای بزرگی است که در صورت خشک شدن، میتوانند به کانونهای ریزگرد تبدیل شوند. این مسئله نهتنها باعث آلودگی شدید هوا در مناطق اطراف تالابها خواهد شد، بلکه ریزگردها تا شعاع 200 تا 300 کیلومتری گسترش مییابند و جمعیت زیادی را تحت تأثیر قرار میدهند.
افشین دانهکار، استاد محیط زیست دانشگاه تهران، با اشاره به تأثیر مستقیم تخریب تالابها بر تشدید بحران ریزگردها گفت: "ممکن است زیبایی یک تالاب فقط در محدوده 40 تا 50 کیلومتری آن احساس شود، اما وقتی خشک شود، گرد و غبار ناشی از آن میتواند صدها کیلومتر دورتر را تحت تأثیر قرار دهد." وی تأکید کرد که تعیین زمان دقیق رسیدن به مرحله بحرانی دشوار است، اما در صورتی که روند کنونی ادامه پیدا کند، کمتر از ده سال دیگر، ایران شاهد گسترش وسیع ریزگردها خواهد بود.
کمبود آب و توسعه نامتوازن در فلات مرکزی
بحران تالابها تنها یکی از چالشهای زیستمحیطی کشور است. دانهکار با اشاره به بحران آب در فلات مرکزی ایران گفت: "هماکنون بیش از 20 میلیون نفر در این منطقه زندگی میکنند که فراتر از ظرفیت آبی آن است. در حالی که تنها منطقهای که میتواند بخشی از این جمعیت را جذب کند، سواحل مکران است که ظرفیت اسکان 4 تا 5 میلیون نفر را دارد."
وی همچنین هشدار داد که سیاستهای توسعهای نادرست مانند گسترش شهرنشینی، صنعت و کشاورزی در مناطقی که ظرفیت تأمین آب ندارند، تنها باعث تشدید بحران خواهد شد. به گفته او، هماکنون مرکز فلات ایران با کمبود 10 میلیارد مترمکعب آب مواجه است و انتقال آب از مناطق جنوبی کشور به فلات مرکزی، در صورتی که منجر به توسعه بیشتر شود، یک فاجعه زیستمحیطی خواهد بود.
حکمرانی آب و بیتوجهی به تالابها
عضو شورای عالی محیط زیست با اشاره به بیتوجهی تاریخی نسبت به تالابها در سیاستگذاریهای کلان کشور گفت: "نظام حکمرانی ما تازه به اهمیت تالابها پی برده است. این در حالی است که تالابها نقش مهمی در تغذیه منابع آب زیرزمینی دارند و از بین رفتن آنها میتواند به فرونشست زمین منجر شود."
او همچنین تأکید کرد که در کشوری با اقلیم گرم و خشک مانند ایران، حفاظت از منابع آب زیرزمینی حتی از منابع آب سطحی مهمتر است. اما بهرهبرداری بیش از حد، ورود آلایندهها و قطع حقابه طبیعی تالابها، باعث شده که بسیاری از آنها در معرض نابودی قرار بگیرند.
تالابهای ایران و چالش دیپلماسی آب
یکی دیگر از عواملی که بحران تالابها را تشدید کرده، چالشهای مرتبط با دیپلماسی آب است. به گفته دانهکار، بسیاری از تالابهای ایران وابسته به رودخانههایی هستند که از کشورهای همسایه سرچشمه میگیرند و در سالهای اخیر، سدسازیهای گسترده در این کشورها باعث کاهش شدید حقابه تالابها شده است.
بهعنوان مثال، تالاب هورالعظیم در غرب کشور، که حقابه آن از رودخانههای دجله و فرات تأمین میشد، به دلیل سدسازیهای ترکیه و برداشتهای بیرویه از کرخه در ایران، اکنون با بحران خشکی روبهرو است. همین وضعیت در تالاب هامون در سیستان و بلوچستان نیز دیده میشود؛ سدسازیهای افغانستان و کاهش ورودی آب هیرمند، این تالاب را در آستانه نابودی قرار داده است.
دانهکار همچنین به وضعیت دیگر تالابهای کشور اشاره کرد و گفت: "تالاب صالحیه در استان البرز یکی از کانونهای ریزگرد است. در استان فارس نیز چندین دریاچه شور وجود داشت که در حال خشک شدن و تبدیل به شورهزار هستند." با این حال، وی به برخی اقدامات مثبت نیز اشاره کرد، از جمله تأمین آب تالاب میقان در اراک از طریق پساب تصفیهشده، که میتواند بهعنوان یک راهکار برای احیای برخی تالابها مورد استفاده قرار گیرد.
لزوم همکاری گسترده برای نجات تالابها
دانهکار با تأکید بر اینکه حفاظت از تالابها تنها بر عهده سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت نیرو نیست، گفت: "نجات تالابها نیازمند همکاری دولت، بخش خصوصی، دانشگاهها و جامعه مدنی است. بخش خصوصی و هولدینگهای بزرگ میتوانند از طریق مسئولیت اجتماعی در این حوزه نقش ایفا کنند، دانشگاهها باید راهکارهای علمی ارائه دهند و مردم نیز بهعنوان یک نیروی فعال، در این مسیر مشارکت کنند."
وی افزود که بدون یک برنامه جامع و تقسیم کار ملی، نمیتوان امیدی به نجات تالابها داشت. به گفته او، پیامهایی که از دولت دریافت میشود نشان میدهد که سیاستگذاران به دنبال تغییر رویکرد در حوزه محیط زیست هستند، اما هنوز تقسیم کار مشخصی در این زمینه صورت نگرفته است. دانهکار پیشنهاد داد که ستادهای استانی برای رسیدگی به مسائل محیط زیستی تشکیل شوند و نگاه دستگاههای اجرایی از تفکر استانی به دیدگاهی ملی تغییر کند.
مصرف بیرویه آب و بحران مدیریت منابع
یکی دیگر از مشکلات اصلی که تالابها و منابع آبی کشور را تهدید میکند، مصرف بیرویه آب در بخش کشاورزی است. دانهکار اعلام کرد که هماکنون بیشترین مصرف آب کشور در بخش کشاورزی صورت میگیرد، اما بسیاری از مناطق کشور از الگوی کشت نامناسبی پیروی میکنند.
وی با اشاره به وضعیت بحرانی حوضه زایندهرود گفت: "بحران یعنی رسیدن به مرز تابآوری. اگر از این مرز عبور کنیم، بازگشت به شرایط عادی بسیار دشوار یا حتی غیرممکن خواهد بود. در اصفهان، برداشت بیش از حد از منابع آب زیرزمینی باعث شده که فرونشست زمین به داخل شهر برسد. این روند بههیچوجه منطقی نیست و باید هرچه سریعتر اصلاح شود."
به گفته دانهکار، در بسیاری از مناطق کشور، سالانه حدود 3 هزار مترمکعب آب در هر هکتار تولید میشود، اما مصرف آب در همان مناطق بیش از 5 هزار مترمکعب است. او تأکید کرد که طی دو تا سه سال آینده، الگوی مصرف آب باید تغییر کند و صنعت نیز باید برای افزایش بهرهوری در بخش کشاورزی تلاش کند تا بتوان از منابع آب بهصورت بهینه استفاده کرد.
آیندهای نامعلوم در انتظار تالابها
اگرچه هنوز راههایی برای نجات تالابها و جلوگیری از بحران ریزگردها وجود دارد، اما در صورتی که اقدامات لازم بهسرعت انجام نشود، ایران در آیندهای نهچندان دور با یک بحران محیط زیستی بیسابقه روبهرو خواهد شد. کارشناسان محیط زیست هشدار میدهند که بدون اصلاح سیاستهای مدیریت منابع آب، کاهش مصرف بیرویه و احیای تالابها، پیامدهای این بحران نهتنها سلامت مردم، بلکه امنیت ملی کشور را نیز تهدید خواهد کرد.