داستان امیرعباس هویدا؛ از خانه زعفرانیه تا عصاکش شدنش

برگی از تاریخ؛ 15 مرداد سالروز پایان دوره ۱۲سال و شش ماهه نخستوزیری هویدا بود
هفت صبح| از او چه میدانیم؟ اول مختصری درباره خودش و بعد پدرش میرزا حبیبالله عینالملک و کمی هم درباره مادرش افسرالملوک بخوانیم و در آخر داستان خانه قدیمی زعفرانیه و تصادف منجر به نقص عضو هویدا با رانندگی مستانه همسرش لیلا امامی را مرور میکنیم.
گلولهای که امیرعباس را نخستوزیر کرد
امیرعباس هویدا فرزند میرزا حبیبالله عینالملک زمستان سال 1298 در تهران به دنیا آمد. حبیبالله به خاطر عضویت در تشکیلات بهاییت و سرسپردگی به عباس افندی (عبدالبهاء)، به حضور رهبر جدید بهاییان (شوقی افندی) میرود و او اجازه میخواهد تا نام عباس افندی را روی پسرش بگذارد.
میرزا رضا قناد پدربزرگ هویدا، از بهاییان متعصب و از فداییان عباس افندی به حساب میآمد. هنوز چند ساعتی از اصابت گلولههای محمد بخارایی عضو گروه فداییان اسلام (در شمارههای بعدی درباره ترورهای جمعیت فداییان اسلام به رهبری نواب صفوی اینجا خواهم نوشت) به پیکر حسنعلی منصور نگذشته بود که هویدا فهمید جز او کسی جانشین منصور نخواهد بود.
درباره پدرش
در کتاب ظهور الحق در وصف میرزا حبیبالله عینالملک، آمده است:«میرزا حبیبالله عینالملک که به پرتو تایید آن حضرت (عباس افندی) صاحب حسن خط و کمال شد، روشنفکری تمامعیار بود... پس از تحصیلاتش در مدرسه آمریکایی بیروت، راهی پاریس شد. آنجا جعفرقلی سردار اسعد را که خود از چهرههای جالب مشروطیت بود، ملاقات کرد. پس از چندی معلم فرزندان اسعد شد. او هم به عینالملک دلبستگی پیدا کرد و به نشان همین علاقه از احمدشاه خواست که معلم جوان را لقب عینالملک عطا کند.»
درباره مادرش
اما افسرالملوک، مادر امیرعباس هویدا که از تبار قاجار بود، توسط عباس میلانی اینچنین معرفی شده: «افسرالملوک نوه عزتالدوله تنها خواهر تنی ناصرالدینشاه بود. وقتی عزتالدوله 13 ساله بود به فرمان ناصرالدین شاه، با امیرکبیر ازدواج کرد. او به غیر از امیرکبیر، چهار بار دیگر ازدواج کرد که افسرالملوک ثمره سومین ازدواج او بود.
این بار شوهر او یحییخان مشیرالدوله نام داشت که برای مدتی وزیر امورخارجه ایران شد.وقتی 15 ساله بود خانوادهاش او را به ازدواج با مردی 40 ساله واداشت. شوهر افسرالملوک ـ حبیبالله عینالملک ـ زمانی درگذشت که خودش 36 ساله بود؛ گرچه او خود 80 سال عمر کرد ولی هرگز همسری اختیار نکرد.
درباره همسرش
لیلا امامی اولین فرزند ملکه وثوق و نظامالدین امامی، متولد آبادان بود. امیرعباس هویدا و لیلا امامی، بعد از سالها رابطه عاطفی و دو سال بعد از ترور حسنعلی منصور، در سال 1345 ازدواج کردند. لیلایی که مرداد ۱۳۴۳ وقتی همراه با هویدا برای استراحت راهی کاخ تابستانی فاطمه پهلوی میشدند، با رانندگی در حالت مستی (طبق گزارش ساواک درباره این حادثه) تصادف میکنند.
در این تصادف، امیرعباس هویدا از ناحیه پا آسیب میبیند و تا آخر عمر مجبور میشود از عصا استفاده کند...بهمن 1345 لیلا امامی در مصاحبه با مجله زن روز درباره ازدواج با هویدا در پاسخ به این سوال که « لیلا خانم از اینکه زن نخستوزیر شدهاید، خوشحالید؟» گفته بود: «خوشحال؟ ابدا... زن نخستوزیر بودن هیچگونه محسناتی ندارد که دلم را به آن خوش کنم. امیر هر کار دیگری هم داشت، هم خودش راحتتر بود، هم حقوق بیشتری میگرفت»...
نخستوزیر پولش کجا بود که خانه بخرد!
در انتهای خیابان «زعفرانیه» و نزدیک کاخ «سعدآباد» خانهای است بسیار قدیمی با سقفهای بلند و درهای کهنه. لیلا امامی در پاسخ به این سوال خبرنگار که « این خانه را خریدهاید خانم؟» میگوید: «نه، نخستوزیر پولش کجا بود که خانه بخرد! این خانه را مادرم به ما داده و به زور هم اجارهاش را از ما میگیرد!»
امیرعباس و لیلا بعد از پنج سال زندگی مشترک، از هم جدا شدند. در رابطه با علت جدایی آنها نقلقولهای زیادی وجود دارد. اینکه لیلا دوست داشت به سبک غربیها زندگی کند و معشوقههایی داشت و البته گفته شده که هویدا نیز مانند همسرش، دارای معشوقههایی بود. القصه... عزیمت لیلا به پاریس در سال 1349 و یک سال قبل از متارکه صورت گرفت. لیلا امامی تا آخر عمر خود (86سالگی)، یعنی سال 1397، در پاریس زندگی کرد و همانجا نیز درگذشت.