داستان اولین نامزد مستعفی
رقابت اصلی بین جلالالدین فارسی و بنیصدر بود؛ اولین رئیسجمهور نباید شبهه قانونی در موردش باشد
هفت صبح| از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی افراد بسیاری برای ریاستجمهوری مطرح بودند که سرآمد همه آنها امام خمینی بود که ایشان با قاطعیت رد کردند؛ سپس آیتالله طالقانی مطرح شد.پس از آن در حول و حوش انتخابات، دکتر بهشتی و مهندس بازرگان مورد توجه برخی از اشخاص و احزاب قرار گرفتند که دکتر بهشتی به دلیل عدم موافقت امام و بازرگان به دلیل مخالفتهای امام و نیز اختلاف نظر در نهضت آزادی انصراف دادند.
در اولین دوره انتخابات ریاستجمهوری، 124 نفر ثبت نام کردند. قانون اساسی جمهوری اسلامی، تشخیص صلاحیت داوطلبان ریاستجمهوری را در دوره اول به عهده رهبری نهاده بود. اما امام در این باره فرمودند: «...با اینکه در این دوره به حسب قانون اساسی مصوب از ناحیه ملت، تصدیق صلاحیت رئیسجمهور و واجد بودن شرایط او به عهده اینجانب است... امر صلاحیت را از اینجانب به ملت واگذار نمودم که خود سرنوشت خویش را تعیین نمایند.»
درنهایت وزارت کشور (به سرپرستی آیتالله هاشمیرفسنجانی) در مجموع 10 نفر را به عنوان رقبای انتخاباتی به مردم اعلام کرد که عبارت بودند از: 1- جلالالدین فارسی 2- ابوالحسن بنیصدر 3- صادق قطبزاده 4- دریادار سیداحمد مدنی 5- کاظم سامی 6- مسعود رجوی 7- صادق طباطبایی 8- داریوش فروهر 9- حسن ابراهیم حبیبی و 10- محمد مکری.
دلیل اینکه در انتخابات هیچ چهره روحانی دیده نمیشود، سخنان امامخمینی بود که در پاسخ به اعلام نظر برخی گروهها اعلام داشته بود، روحانیون نباید رئیسجمهور شوند. به نظر امامخمینی با توجه به نفوذ روحانیون در بین عامه، کاندیدا شدن آنها را به مصلحت نمیدانست و ترجیح میداد که آنان از طریق نظارت و قانونگذاری به فعالیت در شورای انقلاب و نهادهای دیگر ادامه دهند. به همین خاطر روحانیون طراز اول همچون دکتر بهشتی با آگاهی از نظر امام از نامزدی انتخابات پرهیز کردند. معدود روحانیون حاضر در صحنه مانند خلخالی (به نفع بنیصدر کنار رفت)
در ابتدا رقابت اصلی بین جلالالدین فارسی و بنیصدر بود. افراد خاصی از جمله شیخعلی تهرانی با ارائه اسناد و مدارکی مدعی شدند که آقای فارسی ایرانی نیست. وقتی وزارت کشور از آقای فارسی توضیح خواست، وی گفت اجدادش ایرانی هستند و حدود 100 سال قبل به ایران آمدهاند ولی با برگه اقامت زندگی میکردند و خود ایشان در مشهد متولد شده و بعد هم به تابعیت ایران در آمده است. این مطلب در وزارت کشور مطرح شد و در جمعبندی که به عمل آمد و با در نظر گرفتن تعابیر و حالتهای مختلف ایرانیالاصل بودن، ایشان ایرانیالاصل شناخته شد.
ولی مراجعات زیاد همان اشخاص به دفتر امام موجب شد که امام شخصا پرونده ایشان را از وزارت کشور بخواهند که آیتالله هاشمی رفسنجانی و آقای فارسی با پرونده وی خدمت امام رسیدند. امام پس از شنیدن حرفهای فارسی، فرمودند که ایشان ایرانیالاصل نیست و اولین رئیسجمهور ما نباید شبهه قانونی در موردش باشد. فارسی همان جا عرض کرد حال که صلاحدید شما این است، همین الان استعفای خود را از نامزدی اعلام میکنم. این موضوع که 9 روز قبل از انتخابات مطرح شد، به شدت اوضاع را به نفع بنیصدر تغییر داد.
متعاقب این جریان بسیاری از گروههای انقلابی به شدت معترض تأیید صلاحیت بعضی از کاندیداها که به قانون اساسی رأی نداده بودند، شدند که بیشک منظور آنان رجوی به عنوان کاندیدای سازمان مجاهدین خلق ایران بود. فدائیان اسلام در تاریخ 29 دی 1358 با صدور نامهای سرگشاده، خطاب به شورای انقلاب حذف برخی کاندیداهای منحرف را خواستار شدند. در پایان این نامه تند و بسیار خشن آمده بود، چنانچه تا آخرین ساعت روز یکشنبه 30 دی 1358، شورای انقلاب تکلیف شرعی و قانونی خود را با صراحت و قاطعیت کامل در این مورد حیاتی انجام ندهد، سازمان فدائیان اسلام وظایف خطیر خویش را نسبت به این موضوع به مرحله اجرا میگذارد. در تاریخ 29 دی استفتایی از امام صورت گرفت، متن سوال درباره انتخابات ریاستجمهوری و اعتقاد آنها به قانون اساسی بود، امام در پاسخ گفتند: «کسی که به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران رأی مثبت نداده، صلاحیت رئیسجمهوری ایران را ندارد.»
به دنبال این پیام، مسعود رجوی هیچ راهی جز کنارهگیری از انتخابات نداشت. حذف رجوی و فارسی، راه را برای پیروزی بنیصدر هموار کرد و از همان ابتدا شانس وی برای موفقیت، بیشتر از بقیه بود.