مرور مشکلات و اختلافات خداداد با دیگر مربیان و غیر «ویچ»ها
روزنامه هفت صبح| خداداد عزیزی در آخرین حضورش در رسانه ملی گفت: «من کلا با خاندان «ویچ» مشکل دارم. خیلی از «ویچ»ها کمکی به فوتبال ما نکردند.» او جوری از مشکلش با «ویچ»ها حرف زده که انگار با مربیان دیگر چه داخلی و چه خارجی مشکلی نداشته است. با ذکر این نکته که وقتی کسی کلا با یک خاندان مشکل دارد، قطعا مشکل از خود اوست، به مرور مشکلات و اختلافات خداداد با دیگر مربیان و غیر «ویچ»ها میپردازیم تا مشخص شود که او فقط با «ویچ»ها مشکل ندارد!
جلال طالبی: جلال طالبی چند هفته قبل از شروع جامجهانی ۱۹۹۸ تا پایان جام ملتهای آسیای ۲۰۰۰ سرمربی تیم ملی ایران بود. در این مدت یکی از بازیکنانی که با او به مشکل خورد، خداداد عزیزی بود. او بعد از تعویض شدن در بازی تیم ملی ایران مقابل آمریکا پیراهن تیم ملی را از تنش درآورد و به زمین کوبید.
البته بعدا از سوی بعضی از همبازیان نزدیک به او ادعا شد که او از ماجرای دیگری عصبانی بود اما دلیلش هرچه باشد، مجوزی برای کوبیدن پیراهن تیم ملی به زمین نخواهد بود. خداداد چند ماه بعد و در یکی از بازیهای دوستانه تیم ملی هم از تعویض عصبانی شد و با لگد زدن به نیمکت تیم ملی این عصبانیت را نشان داد. البته جلال طالبی بعدها گفت خداداد از رفتارش عذرخواهی کرده اما کاملا مشخص بود که خداداد کنترلی روی رفتارش ندارد و مشابه این رفتار را قبل و بعد از این ماجرا از او دیدیم.
محمد مایلیکهن: بعد از درخشش در جام ملتهای ۱۹۹۶، خداداد تبدیل به چهرهای محبوب در ایران شده بود اما محمد مایلیکهن سرمربی تیم ملی در بیشتر بازیها علیاصغر مدیرروستا را به او ترجیح میداد. گفته میشد این اتفاق با پیشنهاد مجید جهانپور دستیار مایلیکهن رخ میدهد. خداداد به خاطر این نیمکتنشینیها چند بار با مایلیکهن به مشکل خورد و از اردوهای تیم ملی قهر کرد و بالاخره با انجام یک مصاحبه جنجالی علیه او، از تیم ملی کنار گذاشته شد اما با وساطت بزرگان فوتبال دوباره به تیم ملی برگشت.
برند شوستر: او سرمربی خداداد در تیم کلن آلمان بود و در مقطعی ناگهان خداداد را نیمکتنشین و حتی سکونشین کرد. خود خداداد درباره آن ماجرا میگوید: «دو بازیکن آلمانی تیم که رابطه خوبی با من نداشتند، پیش شوستر از من بدگویی کردند و به او گفتند که من او را قبول ندارم. من با شوستر صحبت کردم و گفتم این حرفها درست نیست اما چون ایرانی بودم شوستر از من حمایت نکرد و من را نیمکتنشین کرد.» در نهایت مدتی بعد به خاطر سکونشینی، خداداد با شوستر درگیری لفظی پیدا کرد و سرانجام از کلن جدا شد. در آن مقطع مهدویکیا هم در هامبورگ بازی میکرد و کلی همتیمی آلمانی داشت اما هیچ کس بدگویی او را نکرد! همه چیز روشن است؟
بلاژویچ: سرمربی محبوب ایرانیها هم نتوانست با خداداد کنار بیاید. فقط به خاطر اینکه در یک جلسه تمرینی، بلاژویچ پیراهن شماره ۱۱ خداداد را به بازیکن دیگری داد، او از تمرین قهر کرد! مدتی بعد هم علیه بلاژویچ مصاحبه کرد و به او لقب «سیاهباز» داد. مرحوم محمد رنجبر سرپرست وقت تیم ملی با انتقاد از خداداد گفت: «او فقط نان گلش به استرالیا را میخورد.» خداداد اما پاسخ رنجبر را هم به تندی داد و گفت: «اگر من نانش را میخورم، شما چلوکبابش را میخورید.» رابطه خداداد و بلاژویچ تا زمان حضور این مربی در تیم ملی تیره ماند.
دنیزلی: خداداد یکی دو فصل هم در پاس تهران بازی کرد. مدتی شاگرد همایون شاهرخی و مجید جلالی بود و مدتی هم زیر نظر مصطفی دنیزلی کار کرد و با هر سه مربی به مشکل خورد. اما مشکل بزرگش با دنیزلی بود. ظاهرا در یکی از بازیهای آسیایی تیم، فردی غیرفوتبالی مهمان اردوی تیم بود تا مثلا به بازیکنان روحیه بدهد اما دنیزلی برخورد خوبی با او نداشت. این رفتار دنیزلی با واکنش تند و عجیب خداداد روبهرو شد و مدعی شد که او به مهمان تیم توهین کرده است. بعد از این ماجرا رابطه او و دنیزلی به سردی گرایید. خداداد با مجید جلالی هم در مقاطعی مشکل داشت. شایعه شده است که لقب مجید کامپیوتر را خداداد به جلالی داد تا او را در جمع بازیکنان پاس مسخره کند.
برانکو: زمانی که این ویچ سرمربی تیم ملی بود، به دلیل شناختی که از خداداد پیدا کرده بود تصمیم گرفت دیگر او را به تیم ملی دعوت نکند. در این مدت خداداد هم بیکار نبود و علیه برانکو مصاحبه میکرد. البته غزال سابقا تیزپای آسیا در آن مقطع آماده بود و خوب بازی میکرد اما برانکو برای اینکه در اردوی تیم ملی حاشیه درست نشود، خداداد را به تیم ملی دعوت نمیکرد. بعدها با وساطت محمد دادکان، او و وحید هاشمیان که با تیم ملی قهر کرده بودند به اردوی تیم ملی بازگشتند.
خبرنگار، مدیر و بازیکن: خداداد فقط با مربیانش مشکل پیدا نمیکرد. او یک بار با یک خبرنگار شیرازی که به ادعای خداداد به او توهین کرده بود، درگیر شد و حسابی کتکش زد و کار خبرنگار که البته ویچ هم نبود، به بیمارستان کشیده شد. خداداد در زمانی که مربی ابومسلم بود، در بازی مقابل پاس همدان، بازیکنش را که تازه دو دقیقه بود به زمین فرستاده بود، ظاهرا به دلیل عملکرد ضعیف بیرون کشید و تیمش تا انتها ۱۰ نفره بازی کرد و بازنده شد. به گفته رسانهها، خداداد در پایان بازی و در رختکن هم با مدیرعامل باشگاه یعنی سردار ناصر شفق درگیری فیزیکی پیدا کرد. او در برنامه تلویزیونی ستارهساز هم حرمت سرمربی سابقش فیروز کریمی را نگه نداشت و با او درگیری کلامی پیدا کرد.