روزهای ابدی پاسخی برای فیلم آرگو بود؟

روزنامه هفت صبح، گروه تلویزیون | شب گذشته آخرین قسمت سریال «روزهای ابدی» روی آنتن شبکه یک رفت. این سریال به منظور روایت مقاطعی از تاریخ معاصر کشورمان توسط جواد شمقدری ساخته شد و هدف اصلی آن به تصویر کشیدن چگونگی تسخیر سفارت آمریکا و انگیزههای پشت آن است.
این بخش برای سازندگان اهمیت بیشتری داشته تا جایی که جواد شمقدری گفته بود: «این سریال به بخشی از دروغهای «آرگو» پاسخ میدهد.» میدانید که «آرگو» داستان گروگانگیری آمریکاییها در ۱۳ آبان ۵۸ است که بن افلک ماجرا را بر اساس آنچه مطلوب آمریکاییهاست، روایت کرده. آیا «روزهای ابدی» توانست پاسخی بر دروغهای «آرگو» باشد؟
*** مورد اول| سابقه کارگردان
جواد شمقدری پیش از آنکه به سریال استراتژیک «روزهای ابدی» برسد، پشت دوربین چند پروژه مهم دیگر ایستاده بود که همگی آثاری ناکام هستند. فیلم «توفان شن» با موضوع ماجرای گیر افتادن آمریکاییها در صحرای طبس نتوانست حق مطلب را ادا کند و همچنان با انتقاد سختپسندها مواجه است.
حتی سالها بعد از ساخت فیلم، سعید سهیلی، یکی از نویسندگان «توفان شن»، تلویحا در مقام منتقد فیلم برآمد و در یک مصاحبه اینطور گفت: «همانموقع هم به شمقدری گفتم که این اثر نیاز به مطالعه بیشتر و انتخاب عوامل با وسواس بیشتری دارد، ولی او در ساخت فیلم کمی عجله کرد که به همین خاطر برخی نقدها به فیلم وارد است.»
شکست دیگر شمقدری به سریال «آفتاب و زمین» برمیگردد؛ اثری که قرار بود طی سه فصل به زندگی امامخمینی بپردازد، اما به دلیل ضعف ساختاری و محتوایی فقط یک فصل از آن به سرانجام رسید. حتی شبکه دو، بعد از چند قسمت، پخش «آفتاب و زمین» را از باکس اصلی خود خارج کرد. سریال تاریخی «فرستاده» با موضوع زندگی سلیمان بن ابی زرین، فرستاده امام حسین(ع) به بصره هرچند واجد ارزشهای معنوی است، اما در اجرا ضعفهای فراوانی دارد.
*** مورد دوم| روایت سطحی از یک تسخیر
ایده ساخت اثری درباره تسخیر سفارت آمریکا سالها با جواد شمقدری بود. او سال ۹۵ فیلمنامه این سریال با عنوان «انقلاب دوم» را تمام کرد که در نهایت امسال به اسم «روزهای ابدی» روی آنتن رفت. دو سال پیش یک سریال ۱۰ قسمتی از «روزهای ابدی» با عنوان «خط تماس» در دهه فجر پخش شد که به دلیل ضعف با انتقاد همراه بود.
تهیهکننده اما وعده داد آنچه در قالب سریال اصلی پخش خواهد شد، کیفیتی به مراتب بیشتر دارد. این وعده در نهایت محقق نشد و «روزهای ابدی» نتوانست اثری درخور درباره یکی از مهمترین مقاطع تاریخ معاصر باشد. به استناد گفتههای کارگردان، این سریال قرار بود روایتی کامل از تسخیر سفارت آمریکا باشد، اما در نهایت فقط چند قسمت از «روزهای ابدی» به این ماجرا پرداخت.
قصه ابتدا به اتفاقهای انقلاب، مباحث مربوط به گنبد، اتفاقهای مریوان کردستان و… پرداخت و در نهایت به تسخیر سفارت آمریکا رسید. «روزهای ابدی» ضربه اول را از مقدمهچینی مطول خورد و در قسمتهای مربوط به تسخیر هم به دلیل دراماتیزه نشدن اتفاقات، کارکرد واقعی خود را از دست داد. آنچه در سریال دیدیم، روایتهایی شفاهی بود که میتوان آن را در کتابها و حتی سایتها خواند.
وانگهی، سریال قدرت کافی برای اقناع مخاطب برای دلیل تسخیر سفارت را نداشت. در نهایت مخاطب از خود میپرسد «روزهای ابدی» پاسخ «آرگو» است؟! در این سریال اشارههایی مستقیم به خیانت یکی از اعضای مجلس خبرگان، شناسایی جاسوسان و پناهنده شدن شش آمریکایی به سفارت کانادا میشود، اما آنقدر مبهم و فاقد قدرت دراماتیک هستند که مخاطب پی به ماجرا نمیبرد.
*** مورد سوم | انتقاد از سوی خودیها
اینکه چرا «روزهای ابدی» ناکام بوده، یک دلیل اصلی دارد: سازندگان از بیان یک روایت سرگرمکننده عاجز بودند. وقتی یک اثر نتواند مخاطب را سرگرم کند، در انتقال حرف خود نیز لنگ میزند. شکست «روزهای ابدی» فراتر از این است. محتوای سریال هم با انتقاد رسانههای همسو با سازندگان مواجه شد؛ مثلا خبرگزاری تسنیم این توصیف را برای آن به کار برد:
«دفاع بد از انقلاب اسلامی در سریالی به نام روزهای ابدی». دیگر رسانه اصولگرا؛ یعنی خبرگزاری دانشجو هم از تیتر «کارخانه مقواسازی» برای «روزهای ابدی» استفاده کرد. سازندگان این سریال، از رانت استفاده از کلاهگیس هم بهره میبردند؛ اتفاقی که به باورپذیری قصه کمک میکند، اما وقتی داستان لنگ بزند و محتوا ضعیف باشد، امکاناتی اینچنین فاقد اهمیت میشوند.
*** مورد چهارم| شکست سیمافیلم
ناکامی «روزهای ابدی» را باید شکست سیمافیلم هم تعبیر کرد. پیشتر گزارشی جزئی درباره سازوکار حاکم بر این سازمان منتشر کردیم که مشخص میکرد سریالها باید هفتخوان رستم را طی کنند. نتیجه اینهمه سختگیری میشود «روزهای ابدی» و «دادستان»؟ سریال مطلوب سیمافیلم چنین تولیداتی است؟