تکنگاری| فردا چه کسی حذف خواهد شد؟

روزنامه هفت صبح، آنالی اکبری| در دورهای زندگی میکنیم که دوست داریم همهچیز زندگیمان را مهم جلوه دهیم؛ اینکه چند دهمین سالگرد تولد یا ازدواجمان را چطور برگزار کردیم، همسر و دوستانمان چطور غافلگیرمان کردند، جنسیت بچه درون شکممان را با چه شیوه نوین و خلاقانهای به اطلاع عموم برسانیم، دیشب شام چه خوردیم، امشب چه خواهیم خورد، دوستان نزدیکمان بعد از قبولیمان در کنکور چه گفتند، در سفر سه روزهمان چه دیدیم و خریدیم، الان به چه فکر میکنیم، احساسمان نسبت به فلان واقعه چیست، همسرمان چه گفت؟ فرزندمان چه خواست؟ مادرمان چه کرد؟
تقریباً همه مایی که زندگیای پارهوقت یا تماموقت در شبکههای اجتماعی داریم، معتقدیم روزمان، افکارمان، کردهها و دیدههایمان برای دیگران مهم است. برایشان مهم است که امروز چه پوشیدهایم، در معدهمان چه ریختهایم، از چه مبدایی به چه مقصدی رسیدهایم، تازگی چه خواندهایم، چه فیلمی تماشا کردهایم، از چه خشمگین و ناامیدیم و تصمیم و انتخابمان چیست.
این قدرتی است که شبکههای اجتماعی به ما داده تا فکر کنیم حضور روزمرهمان تاثیری در زندگی غریبهها دارد. خود را موظف میدانیم اخبار خوش و ناخوشمان را به گوش آنهایی که هرگز ندیدهایم و نخواهیم دید برسانیم. چشم انتظار تحسین و همدردی غریبههایی هستیم که در حال گاز زدن هلو، یک چشم به تلویزیون و یک چشم به گوشی برایمان ایموجی خنده و گریه میفرستند. لشکر فالوئرها باعث شده فکر کنیم همراهان زیادی داریم، در حالی که آنها تنها چند ثانیه همراه شادی و شکستمان خواهند بود؛ چند لحظه بعد اسکرولکنان سراغ زندگی دیگری خواهند رفت.
احتمالاً این چیزی نیست که دوست داشته باشید بشنوید اما هیچکدام از وقایع زندگی ما، شوق و اندوه و دلواپسیهایمان، برای دیگران اهمیت طولانی مدتی ندارد. حتی خبر مرگمان هم نهایتاً تا یکی دو روز داغ و غمانگیز خواهد ماند؛ به یادمان شعری کپی شده و سوزناک با وصف «باورم نمیشه فلانی هم رفت، شوکه و ناراحتم» خواهند نوشت و دقیقهای بعد عکسی از میز شام مهمانی پنجشنبهشان استوری خواهند کرد. حقیقت این است؛ دنیای هرکس گردِ خودش میگردد.