یادداشت| شب بخیر و موفق باشید

روزنامه هفت صبح، آرش پورابراهیمی| دولت سیزدهم برای سال ۱۴۰۱ یعنی نخستین سالی که در کل سال دولت را در اختیار داشت آرزوهای بزرگی داشت. دولت آقای رئیسی امیدوار بود که پایان همهگیری کرونا که با بازگشایی مرزها و کسبوکارهای داخلی همراه بود بر رشد اقتصادی بیفزاید. توافق احتمالی با غرب میتوانست به افزایش میزان صادرات انرژی و بهبود دسترسی به منابع مالی ناشی از آن منجر شود و این به دولت برای حفظ ارزش پول ملی کمک میکرد.
آغاز جنگ در اوکراین درست چند هفته پیش از آغاز سال ۱۴۰۱ این تصور را در میان برخی از سیاستگذاران در تهران ایجاد کرده بود که ایران در مذاکره به غرب دست بالاتر را بهدست آورده و همچنین افزایش بهای انرژی هم به درآمدهای ارزی ایران خواهد افزود. دولت همچنین قصد داشت که خاطره حوادث تلخ آبان ۱۳۹۸ هرچه زودتر به فراموشی سپرده شود. بازسازی رابطه دولت با اقشار فرودست یکی از دغدغههای آشکار رئیسجمهور بود.
اما سال ۱۴۰۱ آنطور که دولت آقای رئیسی انتظار داشت پیش نرفت. مذاکرات هستهای تقریبا به حالت تعلیق در آمد. رشد اقتصادی 9 ماهه نخست سال از ۵.۱ در سال ۱۴۰۰ به ۳.۳ در سال ۱۴۰۱ رسید. رویای دولت برای کاهش چشمگیر نرخ تورم نه تنها تحقق نیافت بلکه حالا نرخ تورم در آستانه نرخ ۵۰درصدی قرار گرفته است. نرخ تورم در دی ماه سال ۱۴۰۱ به ۴۶.۳ درصد رسیده که بیشترین رقم در طول سال محسوب میشود و حدود ۴ واحد درصد هم بیشتر از نرخ تورم دی ماه سال ۱۴۰۰ است.
در میان شاخصهای اصلی اقتصادی، نرخ بیکاری تنها نرخی است که امسال بهبود یافته و از ۸.۹درصد در پاییز سال ۱۴۰۰ به ۸.۲ در پاییز ۱۴۰۱ رسیده که البته تلاش دولت برای مانور رسانهای درباره کاهش نرخ بیکاری هم در عمل برای خود دولت حاشیه ساز شد. وضعیت بازار ارز در سال ۱۴۰۱ حتی صدای حامیان دولت را هم درآورد و ناآرامیهای پاییز ۱۴۰۱ هم نشانهای بود از ناکامی دولت در حفظ ثبات در داخل. دولت حتی تا همین آخرین روزهای سال هم مشغول سروکله زدن با شرایطی است که برخی از مدارس دخترانه با آن دست به گریبانند. سال ۱۴۰۱ اصلا آن طوری پیش نرفت که دولت سیزدهم انتظار داشت.
اما بیایید به سال آینده خوشبین باشیم. این خوشبینی شاید سادهانگارانه به نظر برسد اما میتوان نشانههایی هم برای آن یافت. سفر اخیر رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی، به تهران جان تازهای به احتمال احیای برجام بخشید و باعث شد که نشست شورای حکام بدون صدور قطعنامهای علیه ایران پایان یابد.
زمزمههایی درباره تبادل زندانیان میان ایران و آمریکا به گوش میرسد و مصاحبه اخیر یکی از آمریکاییهای زندانی در ایران با شبکه سیانان هم نشان میدهد که مقامات ایرانی بدشان نمیآید چنین توافقی عملی شود. توافق ناگهانی با عربستان آن هم در شرایطی که به نظر میرسید مذاکرات دو سال اخیر میان ایران و عربستان به خوبی پیش نمیرود هم دلگرمکننده است. همه اینها شاید شرایط را برای توافق تازهای با آمریکا بر سر برنامه هستهای ایران مهیا کند.
در داخل هم حاکمیت احتمالا حالا به خوبی میداند که نادیده گرفتن طبقه متوسط و خواستههای بخشهایی از جامعه میتواند هزینههای سنگینی را به جامعه و حاکمیت تحمیل کند. باید آرزو کرد که رویدادهای دردناک سال ۱۴۰1 حاکمیت را به این جمعبندی رسانده باشد که با خواستههای اجتماعی بخشهایی از جامعه کنار بیاید. در سوی دیگر، اقشار ناراضی داخل ایران هم احتمالا تاکنون فهمیدهاند که براندازی نظام برخلاف آنچه برخی با بیمسئولیتی تبلیغ میکنند .
حتی اگر به فرض محال امکانپذیر باشد نیازمند عبور از دالانی وحشتناک از ناآرامی داخلی، نبرد مسلحانه و دخالت خارجی است که سرانجام آن هم مشخص نیست. جامعه داخل ایران احتمالا حالا بیش از پیش و البته با پرداخت هزینهای سنگین دریافته که اپوزیسیون خارج از کشور اصلا ارزش جدی گرفته شدن ندارد.
در چنین شرایطی، باید امیدوار بود که حاکمیت و بخشهای ناراضی جامعه بتوانند به توافقی همدلانه دست یابند. قطعا این حاکمیت است که باید برای ترمیم رابطه با این اقشار پیشقدم شود و ابتکار عمل نشان بدهد. بیایید امیدوار باشیم که سال آینده شاهد توافقات داخلي و خارجی بیشتری باشیم و این توافقات همچون توافق با عربستان مورد استقبال همه بخشهای حاکمیت قرار بگیرند.