مجریهای نوستالژیک ما| یهکم برید عقب، عقبتر، عقب...

روزنامه هفت صبح، سارا غضنفری| «یهکم برید عقب، از تلویزیون فاصله بگیرید… عقبتر، عقب عقب…» خاطره مجری تلویزیون برای بچههای دهه شصت از همین جمله آغاز میشود. وقتی الهه رضایی با آن روسریهای جنس ژرژت و گره بزرگ پشت صفحه تلویزیونهای سیاه و سفید مینشست و به بچههای مهربان توی خانه میگفت از صفحه تلویزیون فاصله بگیرند تا چشمهایشان ضعیف نشود و ما نشسته روبهروی تلویزیون لامپی شاوب لورنس که وقتی درهای کمد مانندش باز میشد انگار وارد بهشت شده باشیم، زل زده بودیم به خانم مجری تا نقاشیهایمان را پشت صفحه برفکی نشان دهد.
انگار خانم گیتی خامنه و الهه رضایی تنها موجوداتی بودند که در آن دهه سرد و خسته صدای بچهها را میشنیدند. بعدها که تلویزیون رنگی جای آن کمد جادویی را گرفت، آنها هم با مقنعههای ژرژت اما با رنگ قهوهای و شیری و طوسی جلوی ما ظاهر میشدند و سعی میکردند با لبخند در صورتهای بیرنگ و آرایششان برای ما کمی شادی بیاورند. نوستالژی مجری محبوب من از همین دو نفر آغاز شد که بعد از مدرسه، در حالی که دفتر مشقم جلویم ولو شده، کنار بخاری برقی و نفتی نشسته باشم و منتظر تا اسم کارتون بعدی را از دهان آنها بشنوم. انگار معجزهگر بودند.
منوچهر نوذری
نوستالژی بعدی و بیاغراق یکی از بهترین گویندههای رادیو و تلویزیون مرحوم منوچهر نوذری است. صبحهای جمعه با برنامه «صبح جمعه با شما» برای ما خاطرهساز است. برنامه رادیویی صبح جمعه با شما دو دسته داشت که هرکدام یک هفته درمیان بودند. دسته اول منوچهر نوذری و گروهش بودند و دسته دوم منوچهر آذری و گروهش. ما طرفدار نوذری بودیم، وقتی برنامه «آقای مُلَوَّن» و «آقای دست و دلباز» که هردو نقش را منوچهر نوذری بازی میکرد شروع میشد از خنده ریسه میرفتیم و نمیدانم حالا هم ممکن است با این برنامه بخندیم؟!
اما اجرای دیگری هم منوچهر نوذری داشت که الان هم گاهی سراغ برنامههای قدیمش میروم و نگاه میکنم. «مسابقه هفته» و دروغ چرا؟ اجرای محکم و قوی و تکههای منوچهر نوذری در این برنامه عالی بود. واقعا هنوز هم میشود این برنامه را دید و فیض برد. خلاصه منوچهر نوذری در دسته بهترین مجری نوستالژی برای من قرار دارد. صدایش، اداهایش، تکههایش و به قول خودش در روزهای پایانی زندگیاش در بیمارستان «من اولین کسی بودم که در تلویزیون ایران مقابل دوربین رفتم و گفتم نام جعبهای که تصویر من را در آن میبینید تلویزیون است.»
مجریهای جدید
قصههای بالا داستان مجریان نوستالژی محبوب است که جلال مقامی با اجرای دیدنیها هم در آن جای میگیرد. اما درباره مجریان جدید. خب نسل ما پا بهپای این مجریها قد میکشید که سر و کله شهاب حسینی در برنامه اکسیژن، آن مجری برنامه نیمرخ با جلیقهاش و بقیه نیز پیدا شد. محبوب قلب دبیرستانیها که تنها سرگرمیشان همین تلویزیون بود. در میان این مجریها فرزاد حسنی یک باره آمد. فرزاد حسنی مطلوب من نیست.
اما میتوانست با اجرایش مجری خوبی باشد. سوادش کم نبود، شعر خوب میخواند و جسارت داشت. اما به هرحال جسارتش را با مدلهای دیگری قاطی کرد که به دل ننشیند ولی به هرحال گفتوگویی جنجالی با سردار رادان داشت که این روزها همه به آن استناد میکنند آن هم با دوباره سرکار آمدن سردار رادان در نیروی انتظامی! در پایان، به هرحال مجری محبوب نگارنده منوچهر نوذری است و تمام. بقیه را هم نمینویسم که یادداشتم گرفتار سانسور نشود.