۱۰۰عکس ۱۰۰روایت| یکهتازی حسن و احمد

روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | این دو برادر مجموعا هفت دوره نخست وزیر ایران شدند و بیش از ده دوره وزارت را تجربه کردند و بارها والی و استاندار هم شدند. احمد قوامالسلطنه و حسن وثوقالدوله. حسن برادر بزرگتر است که 9 سال زودتر پای به این دنیا گذاشت. هر دو متخصص چانهزنیهای سیاسی و زدوبند و فریفته آن تصویر کلیشهای از سیاستمدار مکار و کاردان! در مهمترین بحرانهای تاریخ معاصر ایران ردپای این دو نفر بهچشم ميخورد. اخراج شوستر، قرارداد 1919، غائله جنگل، سرکوب غائله کلنل پسیان، غائله پیشهوری در آذربایجان و داستان سیتیر.
میخواهيم از حسن بگوییم. برادر بزرگتر که دو دوره نخست وزیر احمدشاه شد و به استبداد و برخورد خشن با مخالفانش مشهور بود. هر معترضی راهی زندان میشد. بی برو برگرد. برگ زرین(!) کارنامه او در سال 1298 شکل گرفت و معاهده عجیبی را با انگلیس منعقد کرد و ایران را برای اولینبار در تاریخ به مستعمره رسمی انگلیسیها تبدیل کرد.
داستان از آنجا تلختر میشود که گزارشهای تقریبا موثقی از رشوههای کلان وثوقالدوله براي عقد این قرارداد نیز بهچشم میخورد. به روایتی 130 هزار لیره استرلینگ که از قرار 400 هزار تومان میشده است و بلافاصله پس از عقد قرارداد 1919، وثوقالدوله املاک بزرگ خانواده طومیانس در مازندران را خریداری کرده است.
داریم از سال 1298 حرف میزنیم. یازده سال بعد از کشف نفت در ایران، یک سال پس از پایان جنگجهانی اول. سالی که انقلاب بلشویکی، روسیه رقیب دیرین انگلیسیها را در آشوبی پایانناپذیر فرو برده بود و آلمان شکست خورده و ناتوان، از پای افتاده بود، امپراطوری عثمانی پارهپاره شده بود و فرانسه در شدت خسارتهای جنگ، درمانده باقیمانده بود و آمریکاییها هم هنوز احساس نمیکردند که باید در بقیه جهان مداخله کنند.
پس انگلیسیها اربابان مطلق دنیا بودند که البته گاه به مشورتهایی با شرکایشان یعنی فرانسه و آمریکا هم روی میآوردند. در همین سالهاست که انگلیسیها حکومت سعودیها در عربستان، هاشمیها در عراق و اردن و سیطره تدریجی یهودیها بر فلسطین را طراحی و اجرا میکنند. لبنان به فرانسه بخشیده میشود و سوریه در مدار انگلیس باقی میماند و طمع انگلیس برای جدا کردن بخش آسیای میانه از روسیه اوج میگیرد.
انگلیسیها حتی تلاش کردند که بخشی از ترکیه را نیز خارج از سایه عثمانیها، به یونانیها ببخشند که خب افسران جوان ارتش ترکیه مقاومت کردند. در ایران اما کسی اهل مقاومت گسترده نبود. شکستهای پیاپی از عثمانیها و روسها طی یک دهه گذشته، موجب اضمحلال روحیه ایرانیان شده بود.
از 1288 تا 1298 ایران محل تاخت و تاز روسها در شمال و شمالغرب، عثمانیها در غرب و انگلیسیها در جنوب بود و دولت مرکزی با پادشاه نوجوانش و وزرای عموما خودفروخته، کاری از دستش بر نمیآمد. انقلاب مشروطه، ایران را در سیاهچال هرج و مرج و قحطی فرو برده بود. در چنین دورنمایی انگلیسیها تلاش کردند از آشوب بیپایان ایران پس از تقریبا یک دهه، کلاهی برای خود بدوزند.
وثوقالدوله به بهانه نجات ایران و البته با دریافت حدود 400 هزار تومان رشوه، کشور را در بغل انگلیس انداخت. اما خب این ماجرا لو رفت و وثوق ترجیح داد موقتا به اروپا برود و خب این داستان آینده سیاسی او را که تازه از پنجاه سالگی عبور کرده بود، تباه کرد، درست همزمان با طلوع ستاره بخت برادر کوچکترش احمد. وثوق عمری طولانی داشت و از دو همسرش ده دختر و یک پسر ثمر آورد و دخترانش با خانوادههای مهمی وصلت کردند. مثل خانوادههای امینین و قراگوزلو و امامی و…