تکنگاری| لطفا ما را غافلگیر کنید
روزنامه هفت صبح، آرش پورابراهیمی| وقتی به 10روز پیش بازمیگردیم، میبینیم که چقدر همه این رویدادهای تلخ قابل پیشگیری بودند. حتی پیش از مرگ غمانگیز مهسا امینی هم گهگاه حوادثی در ارتباط با گشت ارشاد روی داده بود. قاعدتا حکمرانان باید پیشبینی میکردند که بالاخره یکی از این حوادث به فاجعه ختم خواهد شد. اما آنچه بعد از این حادثه و در جهت مهار پیامدهای آن انجام شد هم بهطور حیرتآوری ناامیدکننده بود.
در حالیکه رئیسجمهور عازم نیویورک بود، تنش میان ارمنستان و آذربایجان دوباره بالا گرفته و اصلا بعید نیست که پای ایران هم به مناقشه باز شود، همکاریهای ایران با روسیه در مورد اوکراین ممکن است روابط کجدار و مریز ایران و اروپای غربی را تحتتاثیر قرار دهد و بالاخره مذاکرات برجام (جاییکه انسجام و ثبات داخلی بر اعتماد بهنفس و قدرت چانهزنی مذاکرهکنندگان ایرانی میافزاید) هنوز برقرار است، خیلی بدیهی بود که نباید اجازه داد که احساس نارضایتی بخشی از جامعه درباره گشت ارشاد و شیوه برخورد با خانم امینی به آنجایی ختم شود که امروز قرار داریم.
البته این شیوه مواجهه با وضعیتهای بغرنج هرچه که بود غافلگیرکننده نبود و پیشتر هم نمونههایی از آن را دیده بودیم. درست است که رئیسجمهور در آن روزها برنامه فشردهای داشت اما میشد از انتشار خبر تماس تلفنی آقای رئیسی با پدر مهسا امینی (که در مورد انتشار عکس مربوط به آن خبر هم سلیقه چندانی به خرج داده نشده بود) فراتر رفت. دیگر مقامات حاکمیتی هم باید رویکرد فعالانهتر و همدلانهتری در پیش میگرفتند.
نخست اینکه باید به خانواده خانم امینی اطمینانخاطر داده میشد که بدون هیچ ملاحظهای دلایل فوت ایشان بررسی و با خاطیان احتمالی برخورد خواهد شد. همچنین به بخشهایی از جامعه که سوالاتی درباره گشت ارشاد دارند هم باید اطمینانخاطر داده میشد که حاکمیت آماده بازاندیشی درباره آن و رفع نقصها است. جالب اینکه همه این حرفها کموبیش زده شده.
یعنی هم رئیسجمهور وعده بررسی حادثه را داده و هم اینکه وزیر ارشاد گفته که ماههاست که نهادهای حاکمیتی به فکر اصلاح سازوکار گشت ارشاد هستند. آقای ضرغامی که وزارت گردشگری را در اختیار دارد از امکان ایجاد اصلاحات سخن گفته است. با این حال این صداها یا اصلا به گوش بخشهای معترض نرسیده و یا اینکه توسط آنها جدی گرفته نشده است. قاعدتا در هر دو حال کاستیهای مربوط به اطلاعرسانی و حرف زدن با بخشهایی از جامعه نشان داده اراده جدی برای اصلاحات و جلوگیری از وقوع حوادث مشابه برعهده مسئولان است.
به هر حال 10روز گذشته به شکل بسیار ناخوشایندی سپری شده است. این داستان غمانگیز بهتر است همینجا متوقف شود. از شیوه مواجهه حاکمیت با معترضان بهنظر میرسد که حتی در میان بخشهایی از حاکمیت هم حدی از درک و همدلی با انگیزه اولیه اعتراضات و انتقادات شهروندان وجود دارد؛ یا حداقل هنوز دوست داریم که اینطور بیاندیشیم. امیدواریم که بدنه اصلی حاکمیت دریابد که سرسختی نشان دادن آنهم در مقابل جامعه نشانه هرچه که باشد نشانه کفایت نیست.
حاکمیت باید هم در حرف و هم در عمل نشان بدهد که جان هر شهروند برایش ارزش دارد. بیایید و این بار ما را غافلگیر کنید؛ خواستههای معترضین را بشنوید، برخی از سیاستهای جنجالی را حداقل به طور موقت متوقف کنید تا نقاط ضعف آنها بررسی شوند، با داغدیدگان حوادث اخیر همدردی کنید و نشان بدهید که آنقدر اعتماد به نفس دارید که اشتباهاتتان را بپذیرید و در رویکردهای پرهزینه تجدیدنظر کنید.