کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۲۸۴۳۳۵
تاریخ خبر:

محاکمه عامل قتل زن تنها در مجیدیه‌

روزنامه هفت صبح | مرد جوانی که برای سرقت پول، صاحبخانه را با رشته پارچه‌ای به قتل رسانده بود، روز گذشته در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران، اتهام قتل عمدی را منکر شد و ادعا کرد چون همدستش فرزند او را گروگان گرفته بود به قتل این زن جوان اعتراف کرده است .

رسیدگی به این پرونده از روز دهم آبان ۹۴ و با کشف یک فقره جسد متعلق به زنی ۳۰ ساله در محل سکونتش واقع در محدوده مجیدیه تهران آغاز شد. با حضور مأموران کلانتری ۱۹۰ مجیدیه در محل و بررسی‌های اولیه مشخص شد که متوفی توسط فرد یا افرادی خفه شده است. به این ترتیب با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمـد در شعبه پنجم دادسرای ناحیه ۲۷ تهران، پرونده برای رسیدگی در اختیار ماموران اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

*** فکر کردم مادرم خوابیده
با حضور ماموران اداره دهم پلیس آگاهی در محل جنایت و انجام تحقیقات اولیه مشخص شد مقتول پسری ۱۱ ساله دارد که صبح روز مورخه ۱۰ آبان ۹۴ هنگام خارج شدن از خانه برای رفتن به مدرسه، بالای سر مادرش رفته و به تصور اینکه او خوابیده، روی جسد مادرش یک تخته پتو قرار داده و سپس از خانه خارج شده است. پسر مقتول در خصوص نحوه اطلاع از مرگ مادرش نیز به ماموران اداره آگاهی گفت: روز حادثه با قصد رفتن به مدرسه از خواب بیدار شدم.

در زمان لباس پوشیدن به اتاق دیگری رفتم که مادرم در آن قرار داشت اما در آن لحظه متوجه مرگش نشدم و حتی برای آنکه مادرم احساس سرما نکند، یک پتو روی مادرم قرار دادم. حوالی ظهر بود که از مدرسه به خانه بازگشتم اما کسی در خانه را باز نکرد که به همین علت به خانه مادربزرگم رفتم. تا شب نیز چندین نوبت با شماره تلفن خانه و گوشی همراه مادرم تماس گرفتیم اما کسی پاسخگوی تماس‌ها نبود و به همین دلیل به همراه مادربزرگم به خانه رفتیم.

باز هم کسی در خانه را باز نکرد و به همین علت با کمک همسایگان، در ورودی خانه را شکستیم و وارد خانه شدیم. زمانی‌که وارد خانه شدیم، جسد مادرم در حالی که هنوز پتو روی آن قرار داشت و بر زمین افتاده بود را دوباره مشاهده کردم و آن زمان بود که فهمیدم صبح من روی جسد مادرم پتو کشیده بودم و متوجه مرگ او نشده‌ام.

*** ادامه تحقیقات
ماموران اداره دهم پلیس آگاهی با بررسی محل جنایت متوجه شدند که وجوه نقد داخل خانه به مبلغ ۵ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان به سرقت رفته و به احتمال زیاد مقتول در زمان حضور سارق یا سارقان در داخل خانه قصد درگیری با آنها و کمک خواستن از همسایگان را داشته که مانع او شده و در ادامه با یک رشته پارچه‌ای که به دور گردنش انداخته شده به قتل رسیده بود. در ادامه رسیدگی به پرونده و با توجه به عدم هرگونه تخریب روی در ورودی مجتمع و واحد مسکونی، ماموران فرضیه ارتکاب سرقت و جنایت توسط اطرافیان مقتول را در دستور کار قرار دادند و در تحقیقات از خانواده مقتول اطلاع پیدا کردند که چند روز پیش از جنایت بصیر نامی حدودا ۳۵ ساله به همراه یکی از دوستانش به خانه مقتول مراجعه کرده است.

ماموران اداره دهم با شناسایی محل سکونت بصیر در خیابان شریعتی، سه راه طالقانی اطلاع پیدا کردند که او در این محل به عنوان سرایدار و نگهبان مشغول به کار است و بالاخره در روز هفتم دی ماه همان سال به این محل مراجعه کردند اما در بازرسی اولیه از محل هیچ اثری از بصیر پیدا نکردند. نهایتا در بازرسی دقیق، بصیر در حالی که داخل کمد دیواری زیر لباس‌های آنجا پنهان شده بود، دستگیر و در بازرسی از البسه داخل کمد دیواری نیز مبلغ پنج میلیون و ۶۰۰ هزار تومان وجه نقد مسروقه از محل جنایت کشف شد.

*** اعتراف به جنایت
بصیر پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ، صراحتا به ارتکاب جنایت اعتراف و عنوان داشت: روز مذکور به همراه مراد برای بالا بردن یک یخچال به آپارتمان محل زندگی مقتول رفتیم و یخچال را بالا بردیم. مراد بعد از این محل را ترک کرد و من که در خانه مانده بودم با او ارتباط برقرار کردم و در این جریان متوجه شدم که او داخل کیف پولش مقدار پنج میلیون تومان دارد و به همین دلیل در یک لحظه تسلیم وسوسه شیطان شدم که مقتول پس از اطلاع از نیتم با من درگیر شد؛ من نیز در آن شرایط، برای آنکه کسی متوجه حضورم در خانه نشود، با رشته‌ای پارچه‌ای او را خفه کردم و پس از برداشتن پول‌های داخل اتاق به سرعت از خانه خارج شدم. با این اوصاف بالاخره پرونده تکمیل شد و با صدور کیفرخواست علیه متهم به اتهام قتل عمدی و سرقت به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد.

*** محاکمه متهم
اولین نفر پسر مقتول که تمامی اختیارات قصاص توسط اولیای دم دیگر به او تفویض شده بود در جایگاه قرار گرفت و گفت: من از قاتل مادرم اعلام گذشت می‌کنم، تنها به شرطی که او دیه مقتول را بپردازد وگرنه تنها درخواست من قصاص اوست. در ادامه متهم به قتل در جایگاه محاکمه قرار گرفت و گفت: من قاتل نیستم و تمامی اعترافاتم در جریان بازپرسی و اداره آگاهی همگی تحت شکنجه و فشار بوده است.

من هیچ کسی را نکشته‌ام و آن روز با مراد به محل زندگی مقتول رفته بودیم که مراد گوشی مرا گرفت و گفت می‌خواهم با مقتول تماس بگیرم. او بعد از اینکه با مقتول تماس گرفت، به من گفت بیا یک یخچال را برای مقتول بالا ببریم و من نیز به او کمک کردم تا با هم یخچال را بالا ببریم و وقتی به آنجا رسیدیم من با مقتول رابطه برقرار کردم و خیلی زود از خانه خارج شدم. وقتی که مراد داخل خانه بود من آنجا نبودم و با توجه به اینکه او نیامد به سراغش رفتم و دیدم که مقتول را در اتاق به قتل رسانده است. به او گفتم چرا این کار را کردی که گفت چون از من ۱۰۰ هزار تومان پول می‌خواست او را کشتم و در ادامه پنج میلیون و ۶۰۰ هزار تومان مقتول را نیز دزدید و خانه را ترک کرد و در واقع من قاتل نیستم بلکه مراد او را کشته است.

در ادامه قاضی از متهم پرسید که چرا در بازپرسی اعتراف به جنایت کردی که متهم این بار مدعی شد: مراد در این مدت که من در بازداشتگاه و زندان بودم یکی از پسرهایم را گروگان گرفته بود. من هشت فرزند داشتم و نمی‌توانستم تحمل کنم که مراد سر یکی از آنها بلا بیاورد. به همین دلیل با این که در بازپرسی تحت فشار و شکنجه نبودم تصمیم گرفتم اعتراف کنم و بعد از این بود که مراد فرزندم را رها کرد تا نزد همسرم برود. در انتهای رسیدگی به این پرونده، هیات قضایی به ریاست قاضی زالی بوئینی وارد شور شدند تا برای تعیین سرنوشت متهم تصمیم گیری کنند.

کدخبر: ۲۸۴۳۳۵
تاریخ خبر:
ارسال نظر