بالوتلی: میخواهم دوباره پیراهن آبی را بپوشم

ماریو بالوتلی در جشنوارهی ورزش ترنتو از رؤیای پوشیدن دوباره پیراهن آتزورا، عشقش به ایتالیا، اشتباهات گذشته و امیدش برای بازگشت به روزهای اوج سخن گفت.
به گزارش هفتصبح ورزشی، ماریو بالوتلی در جشنوارهی ورزش ترنتو روی صحنه آمد، با گرمکن آبی تیم ملی ایتالیا و لبخندی که سالن را منفجر از تشویق کرد. گفت یکی از آرزوهایش این است که دوباره با پیراهن آتزورا بازی کند؛ برای او تیم ملی همیشه چیزی فراتر از فوتبال بوده است، سمبلی از تعلق و افتخار. با لحنی جدیتر ادامه داد که امروز آن احساس تعلق کمتر شده و بازیکنان جوان دیگر مانند گذشته برای تیم ملی نمیجنگند. گفت: «من وقتی دعوت میشدم، با غرور بازی میکردم؛ برای ایتالیا، برای کشورم. دلم میخواست به هر قیمتی آنجا باشم.» سپس اضافه کرد که هرگز نفهمیده چرا حضورش در آتزورا ناگهان تمام شد، اما هرگز کینهای از کسی ندارد. «میگویند در یوونتوس از من خوششان نمیآمد؟ نمیدانم، ولی با همه رابطهی خوبی داشتم.»
بعد از دوران منچسترسیتی، بالوتلی تقریباً بازیکن یوونتوس شده بود. خودش تعریف کرد: «از انگلستان به مقصد تورین حرکت کردم، اما رایولا نیمهشب مسیر را عوض کرد و به میلان رفتیم؛ آنجا قرارداد را امضا کردم.» سپس به سالهای آغازینش برگشت، از لومهتسانه و آزمون موفق در بارسلونا گفت که به خاطر قیمت بالای انتقالش ناتمام ماند، تا زمانی که ماسیمو موراتی او را به اینتر آورد. گفت موراتی را مثل پدری میداند که هم فرصت داد و هم او را مسئولیتپذیر کرد، و مانچینی را مربیای که در رشدش نقشی اساسی داشت. از خاطرات تلخ و شیرینش با اینتر گفت؛ از فینال برنابئو که قهرمان اروپا شدند و آرزو دارد هر روز دوباره آن حس را تجربه کند، تا بازی نیمهنهایی با بارسا که پس از سوتهای هواداران اینتر پیراهنش را به زمین کوبید. خودش اعتراف کرد: «اشتباه کردم، دیگر هرگز آن کار را تکرار نمیکنم. مورینیو مثل پدر بود؛ بحث زیاد داشتیم، ولی دوستش دارم.»
وقتی مانچینی او را به منچسترسیتی برد، برای نخستینبار زندگی بدون خانواده را تجربه کرد. میگوید تنهایی باعث رشدش شد، هرچند اشتباه هم زیاد کرد. فشار رسانهای در انگلستان طاقتفرسا بود و پیراهن معروف «?Why Always Me» حاصل همان روزها بود: «آن را عصر قبل از بازی با کمک تدارکاتچی درست کردم! رسانههای انگلیسی با من انصاف نداشتند.» سپس دربارهی نسل جدید ایتالیا گفت: «کاماردا و پیو اسپوزیتو فوقالعادهاند، ولی باید به آنها زمان داد. فعلاً پیو جلوتر است.» دربارهی بهترین مهاجمان تاریخ کشورش نام رُیوا، باجو، توتی و دلپیرو را آورد و گفت با بازیکنی بهاندازهی کاسانو بااستعداد کم بازی کرده است. از ایبراهیموویچ هم یاد کرد: «میدانم سختگیر است، اما اگر بهت گیر بدهد یعنی برایت ارزش قائل است.»
در بخش دیگری از سخنانش به موضوع نژادپرستی پرداخت: «نژادپرستی فقط مشکل فوتبال نیست، مشکل جامعه است. ریشه در تربیت دارد. وقتی دخترم را به مدرسه میبرم و میشنوم کودکی به مادرش میگوید “خفه شو”، از همانجا میفهمم کجای کار میلنگد.» دربارهی آیندهاش گفت: «پیشنهادهایی از خارج دارم، ولی دلم میخواهد در ایتالیا بمانم. از نظر بدنی آمادهام و احساس خوبی دارم، فقط منتظرم تا ببینم چه میشود.» در پایان، با همان لبخند همیشگی، گفت هنوز رؤیایش پوشیدن دوبارهی پیراهن آبی آتزورا است ، نمادی از ایمان، عشق و جوانیای که هرگز در او نمرده است.