ولکن فوتبال نیستم؛ تا ۵۰ سالگی بازی میکنم

باید بگویم یک روز تلخ برای همه استقلالیها از جمله خودم رقم خورد
هفت صبح، عرفان فتحاللهی | هادی زرینساعد، دروازهبان سابق استقلال، این روزها با ۴۵ سال سن به عنوان دروازهبان تیم کیان محمود در رقابتهای لیگ دسته چهارم به میدان میرود. به گزارش هفتصبح، وقتی صحبت از پیرترین بازیکنان حال حاضر فوتبال دنیا میشود، تنها یک اسم به ذهن همه فوتبالیها خطور میکند و آن کسی نیست جز کازیوشی میورای ژاپنی که با ۵۸ سال سن همچنان به صورت حرفهای در دستههای پایین فوتبال ژاپن به میدان میرود و همچنان خیال وداع با مستطیل سبز را ندارد.
با این وجود خیلی کمتر درمورد نسخه ایرانی میورا یعنی هادی زرینساعد صحبت میشود. شاید برای شما نیز باورنکردنی باشد اما در لیگ دسته چهارم فوتبال ایران، دروازهبانی در قفس توری دروازه کیان محمودآباد میایستد که ۴۵ سال سن دارد و نام خود را به عنوان پیرترین بازیکن حال حاضر فوتبال ایران به ثبت رسانده است.
به همین بهانه، مصاحبهای مفصل با زرین ساعد که اتفاقا سابقه بازی با پیراهن استقلال در لیگ دوازدهم را دارد نیز ترتیب دادهایم که به عنوان یکی از شاهدان دربی تاریخی ایمون زائد، به شائبه احتمال کمکاری بازیکنان استقلال در دقایق پایانی نیز پاسخ داده است.
به نظر میرسد همچنان خیال خداحافظی از فوتبال را ندارید و میخواهید ادامه دهید. فصل گذشته چطور بود؟
فصل گذشته را در تیم کیان محمود آباد سپری کردم که متاسفانه موفق به صعود به لیگ سه نشدیم و در رتبههای انتهایی جدول قرار گرفتیم. اگرچه پتانسیل بالایی داشتیم اما شرایط به گونهای رقم خورد که به چیزی که لایق آن بودیم نرسیدیم.
همین حالا هم به عنوان پیرترین بازیکن فوتبال ایران شناخته میشوید، با این حال فکر میکنید تا چه زمانی به بازی کردن ادامه دهید؟
خب پیرترین گلر حال حاضر فوتبال ایران که بدون اما و اگر خودم هستم اما درخصوص پیرترین بازیکن، باید بگویم که فصل قبل آقامجید نورمحمدی بعد از اینکه به تیمی در لیگ سه پیوستند، یک ماهی در جریان مسابقات حضور داشتند و فکر میکنم دیگر قصد ادامه دادن نداشته باشند. با این حال من دوباره تمرینات انفرادی خودم را از سر گرفتم و یک هفتهای میشود که تمریناتم را شروع کردهام.
یکی دوتا پیشنهاد به دستم رسیده و با توجه به اینکه طاقت دوری از فوتبال را ندارم، به احتمال زیاد تصمیم جدیدی برای ادامه فوتبالم خواهم گرفت. درحال حاضر میتوانم بگویم حداقل تا 50 سالگی ادامه خواهم داد. البته شاید برای مردم خبر خوبی نباشد و بگویند که چرا «ول کن فوتبال نیستی» اما خب برای خودم جالب است و تغییر تیم چالش جدیدی به حساب میآید. امیدوارم در این چالش جدید نیز موفق باشم و قول میدهم اول از همه به شما درخصوص تیم آیندهام خبر بدهم.
نامت خیلی از استقلالیهای قدیمی را به یاد دوران تلخ و شیرین لیگ دوازدهم میاندازد. هنوز هم پیگیر وضعیت تیم سابقتان هستید؟
روزهای پرفراز و نشیبی را با پیراهن استقلال پشت سر گذاشتم اما هنوز هم به عنوان یک هوادار متعصب پیگیر نتایج تیم محبوبم هستم. درخصوص استقلال که متاسفانه حرف و حدیث زیاد است. واقعیت را بگویم دوست داشتم آقا مجتبی در تیم بماند و حداقل به عنوان مربی به کار ادامه دهند اما خب شرایط اینطور پیش نرفت.
بازگشت ریکاردو ساپینتو را چگونه ارزیابی میکنید؟
حالا که آقای سایپنتو برگشته، امیدوارم بتواند آن خوی قوی و اعتماد به نفس لازم را مجددا به تیم تزریق کنند. البته که باید ببینیم آیا ابزاری که در اختیار ایشان قرار میدهند مدنظرش قرار دارد یا خیر اما خب از شخصیت کاریزماتیک او خیلی خوشم میآید و فکر میکنم که بازگشت ساپینتو مفید باشد. چراکه حالا میتواند تیم را با نظر خودش ببندد و اینکه آن شخصیت کاریزماتیک و خلق و خوی ساپینتو به درد استقلال میخورد.
اما خب ای کاش آقا مجتبی نیز کنار ساپینتو ادامه میداد. هرچند آنطور که من شنیدم، خود آقای جباری تمایلی به ادامه همکاری نداشتند و تمایل داشتند تا به عنوان سرمربی کار کنند. به هرحال نظر شخصی او بوده و کاملا قابل احترام است. با این حال فکر میکنم که اگر کنار آقای ساپینتو ادامه میدادند، هم برای خودش و هم برای استقلال بسیار کمککننده بود.
شما شاهد یکی از تلخترین شکستهای تاریخ استقلال در دربی، یعنی شهرآورد هفتاد و چهارم و آن کامبک تاریخی ایمون زائد بودید. درباره شائبه احتمال کمکاری بازیکنان استقلال میگویید؟
راجع به آن بازی اگر بخواهم صحبت کنم باید بگویم یک روز تلخ برای همه استقلالیها از جمله خودم رقم خورد. من از روی نیمکت بازی را تماشا میکردم و واقعا روز سختی بود. بعد از آن بازی همه اعضای تیم تا یک هفته از منزل خارج نمیشدیم. چراکه هر جا ما را میدیدند، چه استقلالی و چه پرسپولیسیها، شروع به صحبت درمورد آن بازی میکردند و این برای ما تلخ بود. دلیل باخت ما این بود که فکر میکردیم بازی را بردیم و کار را تمام شده دیدیم. وگرنه اصلا چنین چیزی را قبول ندارم. البته چنین صحبتهایی را پیش از این تنها به عنوان شوخی و حرفهای نهچندان جدی شنیده بودم.