با وحید هاشمیان از خیابانهای تهران تا کوههای بایرن

مردی که برخلاف سکوت رسانهایاش، داستانی پرفراز و نشیب دارد
هفت صبح| وحید هاشمیان، سرمربی جدید پرسپولیس، باوجود کمحرف بودن اما با تجربه است. برای شناخت بهتر این مربی که در اولین کار جدیاش باید هدایت پرسپولیس را در فصلی سخت بهعهده بگیرد، بخشهایی از یکی از آخرین گفتوگوهایش با رسانه آلمانی SPOX که در سال ۲۰۲۰ انجام شده را مرور میکنیم.
هاشمیان، بازیکن سابق تیم ملی فوتبال ایران و بازیکن پیشین لیگهای معتبر اروپایی، بعد از سالها حضور در فوتبال آلمان، حالا به عنوان سرمربی پرسپولیس معرفی شده است؛ مردی که برخلاف سکوت رسانهایاش، داستانی پرفراز و نشیب دارد. گفتوگوی مفصل او با یک رسانه آلمانی تصویری شفاف از مسیر زندگی حرفهای، نگرشها و تجربههای او در دنیای فوتبال ارائه میدهد که میتواند به شناخت بهترش کمک کند.
خیابانهای تهران
هاشمیان فوتبال را از خیابانهای تهران آغاز کرد؛ جایی که مثل بسیاری از کودکان ایرانی، بازی کردن در خیابانها و زمینهای خاکی سادهترین و دلنشینترین شکل شروع این ورزش بود. او درباره روزهای کودکی میگوید: «خیلی ساده در خیابان بازی کردیم و در تعطیلات مدارس هم در زمینهای چمن مدارس مختلف تمرین داشتم که تجربه کاملاً متفاوتی بود.» او اهمیت فوتبال در ایران را اینگونه توصیف میکند: «اگرچه ایران در ورزشهایی مثل کشتی و تکواندو موفق است اما فوتبال محبوبترین ورزش مردم است. وقتی دربی برگزار میشود، خیابانها خلوت میشوند چون همه در خانهها بازی را تماشا میکنند.»
آلمان و آرژانتین
تیمهای محبوب دوران کودکی او آرژانتین و آلمان بودند. هاشمیان درباره بازی خاطرهانگیز فینال جام جهانی ۱۹۹۰ که این دو تیم مقابل هم قرار گرفتند، میگوید: «تماشای آن بازی هنوز در ذهنم مانده است، آن زمان تماشای فوتبال از تلویزیون به این راحتی نبود اما آن بازی را خوب به یاد دارم.» او از بازیکنان محبوبش نام میبرد: «مارادونا، لوتار ماتئوس، مارکو فان باستن و گری لینکر را دوست داشتم.» ورود به دنیای حرفهای فوتبال برای او با تیم فتح تهران آغاز شد؛ هاشمیان اولین حضور رسمی خود را در سن ۱۵ یا ۱۶ سالگی در یک تورنمنت پنج نفره تجربه کرد و پس از آن، دعوت شد در تیم زیر ۱۷ سال ایران تمرین کند.
پرواز به آلمان
هاشمیان در سال ۱۹۹۹ به آلمان رفت تا فوتبال حرفهای خود را ادامه دهد. او در این مسیر سختیهایی را تجربه کرد: «از زندگی خانوادگی در ایران به تنهایی به کشوری با فرهنگ و زبان متفاوت آمدم و مدتی طول کشید تا عادت کنم.» او در ابتدا دچار مصدومیتهایی شد که دوران انتقالش را دشوار کرد: «در کمپ تمرینی HSV بینیام شکست و کشیدگی عضله شکم داشتم که مرا شش ماه از بازی دور کرد.»
آموختن زبان آلمانی هم چالش بزرگی بود: «هیچ کتابی به زبان ما نبود و من فقط مینشستم و با خودم میگفتم: «فیو، مقاله.» اما با ارتباط با بازیکنان دیگر توانستم پیشرفت کنم.» او درباره روزهای اولیهاش در هامبورگ یادآوری میکند: «در مرکز آموزشی نوردرشتت تمرین میکردیم، خاطراتی دارم اما یادم نیست دقیقاً روی چه چیزهایی تمرکز داشتیم.»
هلیکوپتر
نام مستعار او «هلیکوپتر» است که برگرفته از مهارت پرش و ضربات سرش است: «فرانک پاگلزدورف در HSV همیشه مرا به خاطر پرشهای بلند از حالت ایستاده هلیکوپتر صدا میزد.» هاشمیان درباره نیکو کواچ، همبازیاش، میگوید: «او مردی با اعتماد به نفس و بسیار باهوش بود که بازی را خوب میخواند.»
انتقال به بوخوم
پس از دو سال حضور در هامبورگ، به بوخوم منتقل شد و جایگاهش را به عنوان بازیکنی ثابت تثبیت کرد. در ابتدا زیر نظر مربی برنارد دیتز موفق نبود اما با آمدن پیتر نورر، شرایط برایش تغییر کرد: «مربی نهتنها باید حرفهای باشد بلکه باید در سطح انسانی نیز با بازیکنان همراه باشد و پیتر چنین ویژگیهایی داشت.»
هاشمیان درباره تجربهای که از نیمکتنشینی و ناامیدیاش داشت، میگوید: «فکر میکردم بازی میکنم اما روی نیمکت نشستم. در تمرین بعدی تلاش زیادی کردم اما به رختکن فراخوانده شدم و گفتند باید رفتارم را اصلاح کنم. از آن تجربه درس گرفتم.» تابستان ۲۰۰۵ بود که به باشگاه بزرگ بایرن مونیخ پیوست: «چند پیشنهاد داشتم اما رویای بازی در بایرن را داشتم و وقتی پیشنهاد آمد، میدانستم چه کاری باید انجام دهم.»
درباره ماگات
هاشمیان درباره مربی افسانهای بایرن، فلیکس ماگات میگوید: «ماگات تمرینات سخت و شدیدی داشت. از او نمیترسیدم اما از تمریناتش میترسیدم! او معتقد بود بازیکنان باید خود را تا حد نهایی پیش ببرند و هیچ محدودیت ذهنی نداشته باشند.» تمرینات متفاوت ماگات، مانند استفاده از توپهای پزشکی و کوهپیمایی، بخش مهمی از آمادهسازی تیم بود: «ماگات حتی تیم را به کوه میبرد تا توان جسمانی و روانیمان را تقویت کند.» هاشمیان دوران حضور در بایرن را افتخاری بزرگ میداند: «اگرچه بازیهای کمی انجام دادم اما مهمترین گلهای ملیام را در این زمان زدم. همیشه میگویم باید تلاش کنی، بدون تلاش بازندهای.»
هانوفر و آن مرگ ناگهانی
پس از یک سال به هانوفر رفت و درباره این انتقال میگوید: «هانوفر باشگاهی سنتی و در حال پیشرفت بود و این زمان خوبی برای من بود.» او همبازی رابرت انکه، دروازهبان مشهور بود: «انکه شخصی با اعتماد به نفس و انگیزهبخش بود اما افسردگی داشت که من از آن خبر داشتم. مرگش بسیار ناراحتکننده بود.» هاشمیان پس از بازنشستگی در سال ۲۰۱۲ به مربیگری پرداخت و اکنون به عنوان دستیار تیم ملی ایران فعالیت میکند. او درباره اهدافش میگوید: «هدفم مربیگری در بوندسلیگا و روزی سرمربی تیم ملی ایران شدن است. برای رسیدن به این اهداف تمام تلاش خود را میکنم.»